در سال 2030 جهان فوق فناوری خواهد بود ونواوری به شکل عجیبی در بیشتر کشورها رخ خواهد دادکه بر اساس پیش بین ها 12نواوری که اینده ما را تغییر خواهند داد به شرح زیر می باشد امید اینکه مورد استفاده دانش دوستان قرار گیرد این یاداشت تحقیقی برگرفته شده از مجله پاپ ساینس است.
1-خود روهای پرنده در اسمان پرواز خواهند کرد ،که احتمال دارد نمونه ان در سال 2015مورد ازمایش قرار گیرد.
2-ما خواهیم توانست دستگاها را از ریز تراشه هایی که در مغز ما کاشته خواهند شد دستگاههای الکترونیکی را کنترل کنیم .
3-تمام نمایشگرهای جدید میتوانند ار "دیودهای ساطع کننده نور ارگانیگی فوق نازک ساخته شوند(به احتمال زیاد انجام شدنی است) .
4-خودروها خودشان را می رانند(به طور حتم امکان پذیر است اما نه تا سال 2030)
5-چین از طریق یک راه اهن فوق سریع پکن را به لندن متصل خواهد کرد .
6-ژاپن یک پایگاه روباتیک بر روی ماه خواهد ساخت(از نظر اقتصادی به فاکتورهای تصمیم گیری نیاز دارد).
7-یک رایانه هزار دلاری که نیروی پردازشی برابر با مغز انسان خواهد داشت ایجاد خواهد شد(احتمالا).
8- ترجمه همگانی با دستگاهای موبایل بیسیار در دسترس خواهد بود (اما دقت ان به به نوع زبان بستگی دارد) .
۹-فضای تجاری به ما اجازه می دهد به ماه و احتراواره ها برویم و مواد معدنی را استخراج کنیم(که بعضی مانند مجله پاپ ساینس سفر تا سال ۲۰۳۰ را تا حدودی غیر محتمل می داند) .
۱۰-ما سرانجام از عینکهای دیجیتال استفاده خواهیم کرد (در واقع نیمه راه را رفتیم) .
۱۱-سوختهای زیستی به قیمت قابل رقابت با سوختهای فسیلی می رسند و می توانند جایگزین انها شوند (کاملا عملی هستند .
۱۲-مغز مصنوعی ایجاد خواهد شد(احتمال رسیدن آن زیاد است) .
به عقیده مایک لیبهولد عضو موسسه اینده :این نواوریها می توانند در سال ۲۰۱۹ یا ۲۰۲۱ به تحقق برسند اما استفاده آن از سال ۲۰۳۰ تنها برای رند کردن این بازه زمانی است.
در ابتداباید گفت که در دنیای مجازی و یا غیر مجازی هر فردی وظیفه دارد برای کمک به همنوعان خود در رساندن پیام حق خواهی ،دوستی،صلح وصمیمیت در جهان بکشد ،یکی از این راهها ارتباط با مردم نوشتاری ودیگری گفتمان است براین اساس بنده هم مسیر مکاتبه را انتخاب کردم هم مسیر گفتمان راشاید بتوانم ذره ای هرچندبه اندازه یک مثقال به جامعه ام و مردم دیگر کشورهاپیامم را برسانم تا بتوانیم دریک جهان با ویژگیهای انسانی ،اخلاقی،حقوق بشری حرکت کنیم وبتوانیم در زمینهای مختلف نکاتی هر چند کوتاه به سمع خوانندگان عزیز برسانم این وبلاک تقدیم به کسانی است که :
زندگی را برای رفاء همه می خواهند نه خودو خانواده خود و بستگان
به جای حضور پررنگ دررسانه ها اعم از سمعی و یا بصری( و وعده توخالی) عمل می کنند
دغدغه انسانی دارند هم به منافع کشور فکر می کنند و هم به منافع نسلهای اینده می اندیشند
در گفتمان با مخالفان فکری خود اعتماد به نفس دارند و سعی می کنند با تعامل و تسامع برخورد نمایند
در مجامع جهانی درک متقابل دارند و از هر گفته انها اندیشه جدید از مغزشان تراووش می کند و سعی دارند با تعادل ذهنی انچه که به نفع حیات کشورشان است حرف بزنند و از کلی گویی پرهیز نمایند
در سوار بر قدرت تنها به رفع مشکلات مردم بیندیشد نه منافع خود و جناح و گروه
از قدرت برای کمک به بشریت لذت ببرنند و بدانند که ماندن در قدرت همیشگی نیست
بیش از اینکه در فکر اصلاح دیگری باشد خود را اصلاح کند اصلاح درون بهتر از اصلاح بیرون است َ
برای دیگران ارزش و احترام قائل شود تا دیگران نیز برای او چنین کنند
از سلامت نفس برای کارهای روزمره برخوردار باشند به نفس کار فکر کنند نه حاشیه
در کارهای دینی به جای توجه دیگران خدا را مد نظر داشته باشند
وقتش را گاه و بیگاه به گوش دادن به موسیقی صرف می کنند چرا که موسیقی جلا دهنده روح است اگر روح اسیب ببیند جسم نیز اسیب می بیند
در تعامل با همه شهروندان مخا لف و موافق دست یاری و مودت بدهند
به طبیعت علاقمند باشد و گاهی در دل طبیعت از این همه ظرافت و یگرنگی وحیات با تغییرفصول درطول سال بیاندیشند
به سالمندان کمک کنند واز تجربیات دلنشین انها سود ببرند
برای وقت دیگران ارزش قائل شوند وقت شناس باشند
در اجرای قوانین در کشور پیشقدم باشند قانون را معیار قرار دهند
به جای زیاده گویی گاهی سکوت کند ودر دل سکوت به رفتار و گفتار خود بیاندیشند
عقلایی فکر کنند و ازاحساس پوچ پرهیز نمایند
قبل از گفتن هر سخنی فکر کنند بعد مزه مزه کنند انگاه تصمیم صحیح بگیرند
از تمسخر کردن دیگران بر حذر باشند
در مورد رفتار دیگران اول تحقیق کند انگاه قضاوت نمایند
مانند خودکار در دست هرکس نباشد از خود اراده داشته باشند
از فحاشی و بی ادبی پرهیز نمایند
دوستدار دوستان ودوستدار مخا لف خود باشد تا دشمنی به دوستی تبدیل شود،
از دانش دیگران استفاده کند و دانش خود را نشر دهند
خدارا در هر شرایطی مورد توجه قرار دهد که نبود هر تنهایی است
کمی به فقرا بیاندیشد ودست انان را بفشارند
برای اساتید دانشگاه و دانشجویان و دانش اموزان ارزش قائل شود انها اینده تابناک هر کشوری هستند
برای حقوق رنان ارزش قائل شوند که سازندگان بی ریا ی هر جامعه اند
به پدران و مادرانی که عمری زحمت کشیدند ارزش بی منتها قائل شوند
کشورش را با تمام وجود دوست داشته باشند
در زندگی از خدعه و فریب دوری گزینند
رازدار باشد و ازافشای اسرار دیگران بر حذر باشند
در شادیهای مردم شادودر ناراحتهای انها ناراحت باشند
مطالعه می کنند مطالعه می کنند مطالعه می کنند و........
سال ها در گذرند
ماه ها ، ساعت ها،
چه شتابی دارند این روزها ثانیه ها
انگار همین دیروز بود
کودکی محو تخیل بودم
گوشه ای خلوت، بی خیال از همه جا
به تماشا می نشستم، لانه ی مورچه را، ساعت ها
روز ها در پی گنج ،می ساختم توی هر باغچه ای گودالی
یا که می ساختم با گِل، قصری از جنس طلا، پوشالی
عاشقش بودم،شعله را می گویم
رقص زیبای شراره در باد
سرخ وآبی، زرد مثل آفتاب
وای عجب تصوری از فردا
خلبانی، دکتری’، مهندسی
آرزوی بچه ها، این قبیل از شغلها
من امّا آرزو می کردم، بزرگی باشم
شاعری ، خنیاگری ، از همه بیشتر،کیمیا گری دوست داشتم
آه . . .
وچقدر زود گذشت کودکیم
صدحیف که تکرار ندارد، آن روز ها
و امّا حالا ، من بزرگسالم ، اما نه بزرگ
خالی از آرامش ، پر شدم از انتظارات حقیر
شغل ،ماشین ، مسکن و این قبیل آرزوهای فقیر
از پس این همه از سال ها
ذهن زیبای خیال انگیزم ، حالا
پر شد ازحسرت و غصه، از ترس
آنچه رفت و اینک و، از فردا
ذهن من ،پر شده از ای کاش ها
ای کاش .. .
ای کاش چنان می شد و ای کاش چنین می کردم
وچنان خواهد شد، این ها همه هر روز به خود می گویم
آه . . .
ای کاش زمان می ایستاد
تا که من پر کنم خالی انجام همه باید ها
یا نه ای کاش که می شد، ببینم حالا
که چه خواهد شد فردا
زودتر، آماده کنم ، هرچه لازم دارم
تا که خوش تر بکنم فردا را
امّا نه ، . . .
این ها ، همه آرزوهای محال است
راز خوشبختی چیست
ای کاش که می دانستم
سرّ آرامش رویایی کودک را
این چه رازیست که کودک داناست؟!!
سه ماه قبل، شعار انتخاباتی من تحت عنوان «تدبیر و امید» از پشتوانه مردمی وسیعی برخوردار شد، ایرانیان به این علت از رویکرد من در قبال امور داخلی و بینالمللی استقبال کردند که به نظر آنها باید مدتها قبل چنین رویکردی اتخاذ میشد، من به تحقق وعدههایی که به مردم دادم، از جمله تعهد به تعامل سازنده با جهان، پایبندم.
جهان تغییر کرده است، عرصه سیاست بینالملل دیگر یک بازی با حاصل جمع صفر نیست بلکه یک عرصه چند بعدی است که در آن همکاری و رقابت اغلب به طور همزمان جریان دارد، عصر خصومتورزی خونین خاتمه یافته است، انتظار میرود سران جهان سردمدار تبدیل تهدیدها به فرصتها باشند.
جامعه بینالملل با چالشهای بسیاری در این جهان جدید مواجه است، تروریسم، افراطگرایی، مداخله نظامی خارجی، قاچاق مواد مخدر، جرایم سایبری و تهاجم فرهنگی- همگی در درون چارچوبی که بر قدرت سخت و توسل به نیروی سبعانه تاکید داشته است.
باید در حل مسائل موجود به پیچیدگیهای آنها توجه داشته باشیم، به تعریف من از تعامل سازنده میپردازیم، در جهانی که سیاست جهانی دیگر یک بازی با حاصل جمع صفر نیست، دنبال کردن منافع شخصی بدون در نظرگرفتن منافع دیگران امری نامعقول است یا باید باشد.
یک رویکرد سازنده نسبت به دیپلماسی به معنای صرف نظر از حقوق خود نیست بلکه بدین معنی است که با تعامل با همتایان خود بر اساس موقعیت برابر و احترام مقابل، به نگرانیهای مشترک بپردازیم و به اهداف مشترک دست یابیم، به عبارت دیگر، نتایج برد- برد نه تنها مطلوب بلکه قابل وصول است، ذهنیت جنگ سرد با نتیجه صفر به زیان همه تمام میشود.
متاسفانه یکجانبه گرایی اغلب همچنان رویکردهای سازنده را تحتالشعاع قرار میدهد، امنیت به بهای ناامنی دیگران دنبال میشود که پیامدهای فاجعهباری دارد.
با گذشت بیش از یک دهه و وقوع دو جنگ در پی حوادث یازده سپتامبر، القاعده و دیگر افراطیون شبه نظامی همچنان آشوب و ویرانی به بار میآورند.
سوریه، مهد تمدن، به عرصه خشونتهای غمانگیز، از جمله حمله با تسلیحات شیمیایی، تبدیل شده است که به شدت آن را محکوم میکنیم.
در عراق، با گذشت ده سال از تهاجم تحت رهبری آمریکا، اقدامات خشونتبار هر روز جان دهها نفر را میگیرد، افغانستان همواره گرفتار حوادث خونبار مشابه است.
بدیهی است رویکرد یکجانبه که ضمن مهم جلوه دادن توسل به نیروی سبعانه منجر به خشونت میشود، قادر به حل مسائلی از قبیل تروریسم و افراطگرایی که همه با آن مواجهایم، نیست.
میگویم «همه» چون هیچکس در برابر خشونت ناشی از افراطگرایی مصون نیست، حتی ممکن است دامنه آن تا هزاران مایل دورتر گسترش یابد، چشمان آمریکاییها 12 سال قبل به روی این واقعیت باز شد.
در رویکرد من نسبت به سیاست خارجی سعی بر آن است که اینگونه مسائل با پرداختن به علل زیربنایی آنها حل و فصل شود.
ما باید با همکاری هم به اختلاف نظرها و رقابتهای ناسالم که به خشونت دامن میزند و بین ما فاصله میاندازد، خاتمه دهیم، همچنین باید به مسئله هویت به عنوان یک عامل اصلی تنش در خاورمیانه و فراسوی آن توجه کنیم.
جنگهای شوم در عراق، افغانستان و سوریه در اصل همگی بر سر هویت آن کشورها و متعاقبا نقش آنها در منطقه و جهان ما است.
محوریت هویت شامل مسئله برنامه انرژی هستهای صلحآمیز ما نیز میشود، از نظر ما، تسلط بر چرخه سوخت اتمی و تولید انرژی هستهای همان قدر به متنوع ساختن منابع انرژی ما مربوط میشود که به هویت ایرانیان به عنوان یک ملت، خواست ما برای برخورداری از اعتبار و احترام و متعاقبا جایگاه ما در جهان مربوط میشود، بدون درک نقش هویت، بسیاری مسائل پیش روی همه ما لاینحل باقی خواهد ماند.
من به مواجهه با چالشهای مشترکمان از طریق یک رویکرد دو بخشی متعهدم.
اول، باید برای همکاری سازنده در جهت گفتمان ملی، چه در سوریه و چه بحرین، دست به دست هم دهیم، باید فضایی ایجاد کرد که ملتهای منطقه بتوانند درباره سرنوشتشان تصمیم بگیرند.
به عنوان بخشی از این پیشنهاد، من آمادگی دولتم را برای کمک به تسهیل گفتگو بین دولت سوریه و جناح مخالف آن اعلام می.
کنم
دوم، باید به رقابتها و بیعدالتیهای وسیعتر و فراگیر که به خشونت و تنش دامن میزنند، بپردازیم، یک بعد مهم تعهد من به تعامل سازنده شامل تلاشی صادقانه برای تعامل با همسایگان و ملتهای دیگر برای شناسایی و دستیابی به راه حلهای برد- برد است.
ما و همتایان بینالمللیمان وقت زیادی را شاید بیش از حد صرف بحث درباره این مسئله کردهایم که چه نمیخواهیم، نه اینکه چه میخواهیم.
این امر منحصر به روابط ایران در سطح بینالملل نیست، در فضایی که بخش زیادی از سیاست خارجی مستقیما تابع سیاست داخلی است برای بسیاری سران جهان تمرکز بر آنچه نمیخواهند، یک راه برون رفت ساده از معضلهای سخت است، بیان اینکه چه میخواهید شجاعت بیشتری میطلبد.
پس از ده سال فراز و نشیب، روشن است که همه طرفها در ارتباط با پرونده هستهای ما چه چیز نمیخواهند، همان نوع پویایی در رویکردهای رقیب در قبال مسئله سوریه مشهود است.
این رویکرد میتواند در تلاش جهت جلوگیری از داغ شدن نزاعهای سرد مفید باشد.
اما برای عبور از بن بستها، چه در رابطه با سوریه، چه برنامه هستهای کشورم و یا روابط آن با آمریکا، باید اهداف بالاتری داشت، به جای تمرکز بر چگونگی جلوگیری از حادتر شدن مشکلات، باید درباره نحوه بهتر شدن امور اندیشد و گفتگو کرد. برای این منظور همه ما باید این شجاعت را پیدا کنیم که آنچه را میخواهیم به روشنی، موجز و صادقانه ابلاغ کنیم و با (نشان دادن) تمایل سیاسی جهت اتخاذ اقدام لازم از آن حمایت کنیم، این اساس رویکرد من نسبت به تعامل سازنده است.
در حالیکه من برای شرکت در جلسه افتتاحیه مجمع عمومی سازمان ملل عازم نیویورک میشوم، از همتایانم میخواهم فرصتی را که انتخابات اخیر ایران فراهم کرده است، مغتنم شمارند.
از آنها میخواهم از پشتوانهای که با رای مردمم برای تعامل مدبرانه بدست آوردهام، حداکثر استفاده را بکنند و به تلاشهای دولتم برای گفتمان سازنده صادقانه پاسخ دهند.
بیش از همه، از آنها میخواهم با نگاهی وسیعتر این شجاعت را داشته باشند که واقعیات را بیان کنند؛ اگر نه برای منافع ملیشان، پس به خاطر میراثشان و فرزندانمان و نسلهای آینده.
د یباچه از آن جا که شناسایی حیثیت و کرامت ذاتی تمام اعضای خانوادهء بشری و حقوق برابر و سلب ناپذیر آنان اساس آزادی ، عدالت و صلح در جهان است؛ تمام افراد بشر آزاد زاده میشوند و از لحاظ حیثیت و کرامت و حقوق با هم برابراند. همگی دارای عقل و وجدان هستند و باید با یکدیگر با روحیه ای برادرانه رفتار کنند. هر کس میتواند بی هیچ گونه تمایزی، به ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده ء سیاسی یا هر عقیده ء دیگر، و همچنین منشا ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و همهء آزادیهای ذکرشده در این اعلامیه بهره مند گردد. به علاوه نباید هیچ تبعیضی به عمل آید که مبتنی بر وضع سیاسی، قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد، خواه این کشور یا سرزمین مستقل، تحت قیمومت یا غیر خودمختار باشد، یا حاکمیت آن به شکلی محدود شده باشد. هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. هیچ کس را نباید در بردگی یا بندگی نگاه داشت. بردگی و دادوستد بردگان به هر شکلی که باشد، ممنوع است. هیچ کس نباید شکنجه شود یا تحت مجازات یا رفتاری ظالمانه، ضد انسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد. هر کس حق دارد که شخصیت حقوقی اش در همه جا به رسمیت شناخته شود. همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلا میهء حاضر باشد، و بر ضد هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید، از حمایت یکسان قانون بهره مند گردند. در برابر اعمالی که به حقوق اساسی فرد تجاوز کنند ـ حقوقی که قانون اساسی یا قوانین دیگر برای او به رسمیت شناخته است ـ هر شخصی حق مراجعهء موثر به دادگاههای ملی صالح را دارد. هیچ کس را نباید خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید کرد. هر شخص با مساوات کامل حق دارد که دعوایش در دادگاهی مستقل و بی طرف، منصفانه و علنی رسیدگی شود و چنین دادگاهی در باره ء حقوق و الزامات وی، یا هر اتهام جزایی که به او زده شده باشد، تصمیم بگیرد. ١- هر شخصی که به بزهکاری متهم شده باشد، بی گناه محسوب میشود تا هنگامی که در جریان محاکمه ای علنی که در آن تمام تضمینهای لازم برای دفاع او تامین شده باشد، مجرم بودن وی به طور قانونی محرز گردد. نباید در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامت گاه یا مکاتبات هیچ کس مداخلههای خودسرانه صورت گیرد یا به شرافت و آبرو و شهرت کسی حمله شود. در برابر چنین مداخلهها و حملههایی، برخورداری از حمایت قانون، حق هر شخصی است. ١- هر شخصی حق دارد در داخل هر کشور آزادانه رفت وآمد کند و اقامتگاه خود را برگزیند. ١- در برابر شکنجه، تعقیب و آزار، هر شخصی حق درخواست پناهندگی و برخورداری از پناهندگی در کشورهای دیگر را دارد. ١- هر فردی حق دارد که تابعیتی داشته باشد. ١- هر مرد و زن بالغی حق دارند بی هیچ محدودیتی از حیث نژاد، ملیت، یا دین با همدیگر زناشویی کنند و تشکیل خانواده بدهند. در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن، زن و شوهر در امور مربوط به ازدواج حقوق برابر دارند. ١- هر شخصی به تنهایی یا به صورت جمعی حق مالکیت دارد. هر شخصی حق دارد از آزادی اندیشه، وجدان و دین بهره مند شود. این حق مستلزم آزادی تغییر دین یا اعتقاد و همچنین آزادی اظهار دین یا اعتقاد، در قالب آموزش دینی، عبادتها و اجرای آیینها و مراسم دینی به تنهایی یا به صورت جمعی، به طور خصوصی یا عمومی است. هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد و این حق، مستلزم آن است که کسی از داشتن عقاید خود بیم و نگرانی نداشته باشد و در کسب و دریافت و انتشار اطلاعات و افکار، به تمام وسایل ممکن، و بدون ملاحظات مرزی، آزاد باشد. ١- هر شخصی حق دارد از آزادی تشکیل اجتماعات، مجامع و انجمنهای مسالمت آمیز بهره مند گردد. ١- هر شخصی حق دارد که در ادارهء امور عمومی کشور خود، مستقیما یا به وساطت نمایندگانی که آزادانه انتخاب شده باشند، شرکت جوید. هر شخصی به عنوان عضو جامعه، حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است به یاری مساعی ملی و همکاری بین المللی، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضروری برای حفظ حیثیت و کرامت و رشد آزادانهء شخصیت خودرا، با توجه به تشکیلا ت و منابع هر کشور، به دست آورد. ١- هر شخصی حق دارد کار کند، کار خود را آزادانه برگزیند، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای کار خواستار باشد و در برابر بیکاری حمایت شود. هر شخی حق استراحت، فراغت و تفریح دارد و به ویژه باید از محدودیت معقول ساعات کار و مرخصیها و تعطیلا ت ادواری با دریافت حقوق بهره مند شود. ١- هر شخصی حق دارد که از سطح زندگی مناسب برای تامین سلامتی و رفاه خود و خانواده اش، به ویژه از حیث خوراک، پوشاک، مسکن، مراقبتهای پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار شود. همچنین حق دارد که در مواقع بیکاری، بیماری، نقص عضو، بیوگی، پیری یا در تمام موارد دیگری که به عللی مستقل از ارادهء خویش وسایل امرار معاشش را از دست داده باشد، از تامین اجتماعی بهره مند گردد. ١- هر شخصی حق دارد که از آموزش و پرورش بهره مند شود. آموزش و پرورش، و دست کم آموزش ابتدایی و پایه، باید رایگان باشد. آموزش ابتدایی اجباری است. آموزش فنی و حرفه ای باید همگانی شود و دست یابی به آموزش عالی باید با تساوی کامل برای همه امکان پذیر باشد تا هرکس بتواند بنا به استعداد خود از آن بهره مند گردد. ١- هر شخصی حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع، سهیم و شریک گردد و از هنرها و به ویژه از پیشرفت علمی و فواید آن بهره مند شود. هر شخصی حق دارد خواستار برقراری نظمی در عرصهء اجتماعی و بین المللی باشد که حقوق و آزادیهای ذکرشده در این اعلامیه را، به تمامی تأمین و عملی سازد. ١- هر فردی فقط در برابر آن جامعه ای وظایفی برعهده دارد که رشد آزادانه و همه جانبهء او را ممکن میسازد. هیچیک از مقررات اعلامیهء حاضر نباید چنان تفسیر شود که برای هیچ دولت، جمعیت یا فردی متضمن حقی باشد که به موجب آن برای از بین بردن حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه فعالیتی انجام دهد یا به عملی دست بزند. |
|