وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.
وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

30 ویژگی مناظره وانتقاد از دیدگاه دکتر محمود سریع القلم

 30 ویژگی مناظره وانتقاد    از دیدگاه دکتر محمود سریع القلم



سی ویژگی انتقاد کردن/ مناظره کردن

به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آن‌ها کاسته می‌شود. مبنای کار علمی و انتقادی در پرداختن به جزئیات است.
 
سی ویژگی انتقاد کردن/ مناظره کردن
*دکتر محمود سریع القلم
 
 
1-  هدف از نقد و انتقاد، بهتر فهمیدن و دقیق فهمیدن یک موضوع است.

2-  هدف از نقد و انتقاد، نزدیک کردن یک فکر و نظریه به fact است.

3- اظهار نظر با نقد متفاوت است: اولی مخاطب خاصی ندارد اما دومی برای اصلاح فکر و سخن و عمل دیگری است.

4- منتقد تا می تواند باید در متن انتقادی خود، سؤال ها و زوایای جدید طرح کند.

5-داشتن یک دیدگاه متفاوت، نقد نیست. مستندات و fact ها، مبنای نقد و انتقاد هستند.
 
6- نقد شفاهی از نظر مکتوب، بی اعتبار است.

7-منتقد باید دقیق با نقطه و ویرگول از متن اصلی، نقل قول کند و بعد آن را بر اساس مستندات نقادی کند.

8- نقد به صورت مناظره توسط کسانی معتبر است که هر دو طرف در رابطه با موضوع مناظره، متون تولید و چاپ کرده باشند.

9- در مسائل فکری و علمی، مبنای نقد بر واقعیات، آمار و fact ها است. جایگاه تخیلات و توهمات در مدارهای علمی نیست.

10- در جامعه‌ای نقد اعتبار پیدا می‌کند که افراد متخصص در حوزه تخصصی خود نقادی کنند.

11- اگر منتقد نکته‌ای ر ا از متن مکتوب متوجه نمی شود، ابتدا سؤال می‌کند و بعد نقد می‌کند.

12-  پیش ذهنیت از نویسنده یک متن، نقد و انتقاد را مخدوش و بی‌اعتبارمی‌کند.

13- به میزانی که انتقادات کلی باشند از اعتبار آن‌ها کاسته می‌شود. مبنای کار علمی و انتقادی در پرداختن به جزئیات است.

14- بالاترین سطح اعتبار یک فرد علمی و فکری، نوشته‌های اوست. سخنرانی و ارائه شفاهی مطالب پایین‌ترین سطح است.

15- منتقد بر نویسنده متن، القاب نمی گذارد.

16- کسی که در یک موضوع تخصص نداشته و متون تولید و چاپ نکرده، به لحاظ علمی نمی‌تواند انتقاد کند.

17- منتقد، متن و سخن و فکر فرد را نقد می‌کند و نه شخص او را.

18- کسی که نقد علمی می شود، وظیفه مدنی داردکه به انتقادات پاسخ دهد.
 
19- نقدی که به آمار و مستندات تجربی و تاریخی اتکاء داشته باشد، معتبرتر است.

20- منتقد در بیان و لحن، شخصی احساسی و عصبانی نیست. ادب و صدا قت او مقدم بر انتقاداتش است.

21- منتقد و انتقاد شونده هر دو باید در یک موضوع تخصص داشته باشند و متون تولید و چاپ کرده باشند.

22- نقاد از این عبارات، فراوان استفاده می‌کند: حدس می‌زنم. تصور می‌کنم. به نظرم می آید. شواهد اینگونه نشان می‌دهد. آمار چنین تصدیق می‌کند.
 
23- نقد فکری و علمی باید مکتوب و علنی باشد اما نقد از رفتار حتماً باید به صورت خصوصی به افراد منتقل شود.
  
24- محل تحصیل، اساتید و متون علمی منتقد بر کیفیت نقد او بسیار تأثیرگذار است.

25- اندیشه ها سطح اعتبار دارند و به تدریج اصلاح می شوند. می توان با استدلال، مستندات و آمار، اندیشه ها را تکامل بخشید.

26- منتقد باید مراقب باشد تا آنچه که خودش دوست دارد بگوید را به حساب متن دیگری نگذارد و متن او را تحریف نکند.

27- استفاده از کمیت ها، دقّت و اعتبار نقد را افزایش می دهد.

28- علمی ترین متن و علمی ترین نقد آن است که نویسنده، تعاریف خود را از مفاهیم از یک طرف و مفروضات و استوانه های فکری را از طرف دیگر به طور دقیق مکتوب کند.

29- در نقادی و مناظره، مبنای استدلال پژوهش های علمی است.

30- استاندارد گذاری برای نقد و مناظره، مسئولیت دانشگاه ها، متخصصین و انجمن های علمی است.

خدا حافظی غریبانه اشطوره های فوتبال نکونام، ،مهدوی کیا،دایی ،کریمی ،و......وعوام فریبی فدراسیون بی عرضه کفاشیان

خدا حافظی غریبانه اشطوره های فوتبال نکونام، ،مهدوی کیا،دایی ،کریمی ،و......وعوام فریبی فدراسیون بی عرضه کفاشیان



بیانیه احساسی جواد نکونام پس از خداحافظی/جلوی هیچکس سرم را خم نمی کنم جز هواداران

ورزش > فوتبال ملی - جواد نکونام کاپیتان سابق تیم ملی 4 روز پس از خداحافظی از بازی های ملی، دست به قلم شد و بیانیه ای احساسی را برای هواداران نوشت.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛  شماره 6، در این بیانیه همچنین از تمام کسانیکه باعث پیشرفتش شدند، تشکر کرد و به مرور خاطرات 15 سال حضور در تیم ملی پرداخت.  بیانیه خداحافظی نکونام را در زیر می خوانید:

به نام خدا
پانزده سال پیش در دیداری دوستانه مقابل اکوادر، در اولین بازی ملی برای هشت دقیقه به زمین رفتم تا به زرینچه، مهدوی‌کیا، علی دایی و دیگر همبازیانم ملحق شوم. آن روز بازی که نه، پرواز می‌کردم. پاهایم در آن هشت دقیقه روی زمین نبود. می‌گفتند پیراهن تیم ملی هزار کیلوگرم است اما من وزن خودم را هم احساس نمی‌کردم. پیراهن تیم ملی بالهایی شده بود که مرا از سطح زمین جدا کرد. بازی را برده بودیم، البته من سهم چندانی در آن پیروزی نداشتم اما آن بازی نقش بزرگی در زندگی من داشت. آن شب وقتی همه اعضای تیم در رختکن استادیوم کولزیوم رفتند دوش بگیرند، من همچنان مبهوت نشسته بودم. نمی‌خواستم پیراهن تیم ملی را در بیاورم. نکند پیراهن را در بیاورم و دیگر سعادت پوشیدنش را نداشته باشم!

سفر من با تیم ملی پانزده سال طول کشید. پیراهن تیم ملی روی تن من ماند. با این پیراهن کیلومترها دویدم تا اگر لیاقتش را داشته باشم، لبخندی روی چهره مردم کشورم بنشانم و با ورزش فوتبال که بهانه‌ای انسانی و اخلاقی است، برایشان اندکی هیجان بسازم در کشاکش گرفتاریهای زندگی. از شب اکوادر تا شب سوئد، در صدها بازی، خاطره‌های تلخ و شیرینی ساختم که مانند دور تند یک فیلم از مقابل چشمانم می‌گذرد. شبیه همان سرگیجه خوشایندی است که در نخستین بازی ملی داشتم.
یک تصویر در تمام خاطرات ملی من ثابت است و آنهم حس حضور شما هواداران است. اگر بدانید چه جایگاهی در فوتبال دارید. بدون شما فوتبال اصلا معنایی ندارد؟ من هیچوقت سرم را جلوی کسی خم نکردم و نمی کنم به غیر از شما هواداران چون هر چه دارم از شما بوده و خواهد بود. بعد از باز سوئد احساس کردم که دیگر وقت خداحافظی فرا رسیده و باید پیراهن مقدس تیم ملی را به بازیکن دیگری بسپارم و بروم. روز اولی که این پیراهن را به تن کردم، به عشق و شوق شما بود و تا روز آخر هم با همین عشق پیراهن مقدس ایران بزرگ را پوشیدم. خاطره بد زیاد داشته ایم، روزها و شب هایی که شما عزیزان هم به خاطر شکست ها، کنار ما گریه کردید. وقتی این اشک ها را دیدیم با تمام وجود جنگیدیم که روزی لبخند زیبایی هم روی لبان تان بنشانیم. هنوز خاطره شیرین صعود به جام جهانی آلمان و برزیل در خاطر من هست. شب بازی بحرین و آن خوشحالی بی حد و حصر. ما گریه می کردیم، شما هم اما این گریه زیباترین لبخند دنیا بود. در اولسان وقتی کره را بردیم، احساس کردم سنگین ترین بار تمام عمر، از روی دوشمان برداشته شد و تنها و تنها به شما فکر می کردیم که در آن فشارهای اقتصادی و معیشتی دقایقی شاد بودید و انواع و اقسام مشکلات تان را فراموش می کردید. امروز بی اندازه خوشحالم که سال های سال کنارتان بوده ام و وقتی با خاطراتی که در کنار هم داشته ایم فکر می کنم، بغض گلویم را می فشارد. چطور می توانم تمام روزهایمان را در این نوشته ها خلاصه کنم؟ فقط می خواهم به عنوان برادری کوچکتر، از شما بابت شکست ها عذرخواهی کنم. می دانم که با شکست ها چطور قلب تان را شکستیم. شما هیچگاه استحقاق این شکست ها را نداشتید چون سختکوش ترین و صبورترین مردم دنیا هستید و به جرات می گویم بهترین هواداران جهان. همه جا کنار ما بودید و هستید. به عشق دیدن ما از شهرهای دور افتاده می آمدید و نمی دانم چگونه از شما تشکر کنم جز اینکه بگویم دست تک تک شما را می بوسم و می فشارم. جواد نکونام بدون شما هیچ بود و هنوز هم در مقابل بزرگی شما هیچ هستم. می خواهم به خاطر اشتباهاتی که در داخل یا بیرون زمین فوتبال داشتم از مردم کشورم و همه اهالی فوتبال عذرخواهی کنم. اگر کاری کردم که طرفداران را رنجاند همین جا عذرخواهی می کنم. هرگز قصد نداشتم کسی را آزار بدهم. در هر بازی تلاش کردم عرق بریزم و برای سربلندی کشورم بجنگم، بازی هایی بوده که به خواسته ام نرسیده ام و می دانم مردم ناراحت شده اند. اما هیچوقت قصور نکردم. همیشه تلاش کردم طوری برای تیم ملی بازی کنم که انگار آخرین بازی ام بوده است. 
حالا اسم نکونام از پشت پیراهن تیم ملی پاک می‌شود. بازوبندی که نشانه نمایندگی یک ملت است و به رسم امانت نزد من بود را در می‌آورم، می‌بوسم و با این امید که امانتدار متعصبی بوده باشم، به تیم ملی ایران برمی‌گردانم.


همان کاری که پیش از من، بزرگوارانی مانند امیرمسعود برومند، پرویز دهداری، حسن حبیبی، پرویز قلیچ‌خانی، علی پروین، مجتبی محرمی، محمد پنجعلی، ناصر حجازی، سیروس قایقران، احمدرضا عابدزاده، علی دایی، مهدی مهدوی کیا، و... انجام دادند.

باید از تمام مربیانم در تیم ملی هم تشکر کنم، از منصور پورحیدری که اولین مربی ام در تیم ملی بود تا کارلوس کروش که آخرینش بود. از همه همبازی هایم در این سال ها و اعضای کادر فنی تیم های ملی. تمام پزشک ها، تدارکاتچی ها و همه و همه. باید از خانواده ام تشکر ویژه ای کنم که با بود و نبودهایم ساختند. از پدرم و مادرم و برادارنم. همینطور همسرم که همیشه در کنار من بود و هست.
در پایان، با رسانه ها هم از همین جا حرفی دارم. می خواهم از شما رسانه ها یک تشکر ویژه کنم چون نقش فوق العاده پررنگی در موفقیت های بازیکنان دارید ولی همیشه سهم تان بسیار ناچیز است. شما دلسوز بودید و به شخصه برای خود من شرایطی را فراهم کردید که بتوانم پیشرفت کنم و به این دستاوردها برسم.
با مهر، احترام و فروتنی - جواد نکونام

 

دومین مرد ثروتمند جهان چه می گوید؟ وارون بافت(بخوانید و بکار ببرید)

دومین مرد ثروتمند جهان چه می گوید؟ وارون بافت(بخوانید و بکار ببرید)




سخنان وارن بافت، دومین مرد ثروتمند جهان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

وارن بافت (Warren Buffett) دومین مرد ثروتمند جهان، طی یک مصاحبه جذابی عقاید خود را درباره ثروت و لذت فاش کرد. در زیر می توانید توصیه های دلنشین و نکاتی از زندگی او را بخوانید و کمی برای موفقیت و داشتن زندگی سعادتمند ترمزدستی زندگی خود را بکشید.

او اولین سهام خود را در ۱۱ سالگی خرید و هنوز هم عقیده دارد که خیلی دیر شروع کرده است.
دارایی ها در آن زمان بسیار ارزان بود، پس فرزندان خود را به سرمایه گذاری تشویق کرد.
او اولین زمین کشاورزی خود را در ۱۴ سالگی خریداری کرد؛ آن هم با جمع کردن درآمدهای ناشی از فروش روزنامه.
او هنوز در خانه ۳ اتاق خوابه ای که ۵۰ سال پیش خریداری کرده بود زندگی می کند.
او می گوید هرچه می خواهد در این خانه وجود دارد. نکته جالب این است که خانه او هیچ حصار و دیواری ندارد.
او همواره اتومبیل خود را می راند و هیچ راننده و محافظی ندارد.
وارن بافت هیچ گاه یک موبایل یا حتی یک کامپیوتر نداشته است.
او هیچ گاه با هواپیمای شخصی خود مسافرت نمی کند، درصورتی که او خود مالک بزرگ ترین شرکت تولیدکننده جت خصوصی است.
شرکت او به نام Berkshire Hathaway / برکشایر هاتوی ۶۳ شرکت تابعه دارد.
او هر سال یک نامه به مدیران آنها می نویسد و اهداف را مشخص می کند.
او هیچ گاه جلسات متعدد و تماس های معمول شرکت ها را با آنها ندارد.
او همواره به مدیران خود ۲ قانون را یادآور می شود: “همواره مراقب پول سهامداران باشید”، “قانون اول را فراموش نکنید”.
اهداف را تعیین کنید و مطمئن شوید که افراد شما روی آنها متمرکز هستند.
او هیچ گاه با جامعه شلوغ ارتباط برقرار نمی کرد. تنها تفریح او یک پاپ کورن و تماشای تلویزیون بود.

بیل گیتس، ثروتمندترین مرد روی زمین ۵ سال پیش او را ملاقات کرد. او تصور می کرد که هیچ نقطه مشترکی از لحاظ عقیده ای با او ندارد، بنابراین برای نیم ساعت برنامه ریزی کرده بود در صورتی که ملاقات آنها ۱۰ ساعت طول کشید و پس از آن از طرفداران وارن بافت شد.


توصیه های وارن بافت به جوانان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

- هیچ گاه بیش از آن چیزی که احتیاج دارید خرید نکنید.
شما همان هستید که هستید نه آنچه که دارید.
- سعی نکنید که با اموال خود به دیگران فخر بفروشید، تنها از چیزهایی که دارید خودتان لذت ببرید.
- همواره به این فکر کنید که چگونه می توانید با اقتصادی اندیشیدن از زندگی لذت ببرید.
هر کسی می تواند با پس انداز پول های خود به امکانات زیادی برسد. فرزندان خود را به شروع یک تجارت تشویق کنید.
براساس حرف های دیگران عمل نکنید، فقط به آنها گوش کنید ولی هرچه را که احساس خوبی به آن دارید، انجام بدهید.
- به دنبال پوشیدن یا داشتن برندها نباشید، بلکه آنچه را که در آن احساس راحتی می کنید خریداری کنید.
- پول خود را روی چیزهای غیرضروری خرج نکنید، بلکه روی چیزهایی سرمایه گذاری کنید که واقعا به آنها احتیاج دارید.
- از وام های بانکی دوری کنید و روی خودتان سرمایه گذاری کنید و همواره به یاد داشته باشید که: “پول انسان ها را خلق نمی کند، بلکه انسان ها هستند که پول را خلق می کنند”، “زندگی را به سادگی خودتان زندگی کنید.”
در نهایت اینکه این زندگی شماست، پس چرا این فرصت را در اختیار دیگران قرار می دهید تا روی زندگی شما حاکم باشند؟

در خاتمه این نکته که: “شادترین مردم کسانی نیستند که لزوما بهترین چیزها را داشته باشند، بلکه افرادی هستند که قدر امکاناتی را که دارند می دانند.”

ادای دین به سرزمین مادری با روش دهگانه(ایران قلب ماست )


ادای دین به سرزمین مادری با روش دهگانه(ایران قلب ماست )




روشهای دهگانه ادای دین در برابر سرزمین مادری



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

سرزمین مادری جایی است که متولد شده ایم و در آن پرورش یافته ایم. جایی است که هر کسی به آن تعلق خاطری خاص و جدا ناشدنی دارد. بوی خاکش و رنگ آسمانش همیشه در ذهن می ماند. جایی که مردمانش نسبت به هم احساس نزدیکی دارند و به نوعی همراه و پشتیبان هم هستند. سرزمین مادری موسم عاطفه های یکرنگ است، جولانگاه خاطره های شیرین و خاستگاه عشق ابدیست. سرزمین مادری دارای حرمت است و همگان موظفند به طریقی دین خود را در برابر آن ادا کنند چون از هوایش نفس میکشند، از غذایش می خورند، از آبش می نوشند و فرصت های زندگی را در فضایش میگذرانند … در ادامه ایمیل، شما دوستان پرشین استار روشهای دهگانه ای را از نظر خواهید گذراند که بوسیله آنها می توانید مقداری از دین خود را به سرزمین مادری تان ادا کنید:

1. هر روز، کاری خوب انجام دهید.

از کمک کردن به افراد بی بضاعت و تنگدستان گرفته تا عیادت از بیماران و سالمندان و گره گشودن از مشکلات گرفتاران، با خود قرار بگذارید که در هر روز کاری خوب، هرچند کوچک، انجام دهید.

2. تلاش کنید فرد مفیدی باشید.

شرایط کنونی یک سرزمین، برآیند افکار و رفتار همه افراد آن سرزمین است. هر کسی برای اعتلا و پیشرفت سرزمین مادری اش باید از خود شروع کند و سعی نماید سهم خود را ادا کند. حتما نباید کاری بزرگ انجام دهید، همین که قدمهای کوچک مثبت را با عشقی بزرگ بردارید کافیست.

3. هوای هموطنان خود را داشته باشید.

برای پشتیبانی و یاری رساندن به دیگران پیشقدم شوید. به انسانها احترام بگذارید و همیشه لبخند بر لب داشته باشید. وقتی در طول روز به اطراف خود نگاه میکنید مطمئناً فرصت های زیادی را خواهید یافت که میتوانید با دستگیری از دیگران، به آنها کمک کنید. حق تقدم سالمندان و کودکان را در همه حال رعایت کنید، بی توقع عشق بورزید و هیچکس را قضاوت نکنید.

4. محافظت از محیط زیست را یک اولویت بدانید.

همه ما در برابر محیطی که در آن زندگی میکنیم و تلاش برای ایجاد شرایط بهتر زیستی و جلوگیری از صدمه دیدن طبیعت مسئولیم. کاشتن درخت، تولید زباله کمتر، استفاده بیشتر از وسایل نقلیه عمومی و جلوگیری از هدر رفت منابع تجدید ناپذیر مانند آب، رعایت بهداشت و پرهیز از آلوده کردن اماکن عمومی، برخی از مواردی هستند که برای نگهداری از محیط زیست باید لحاظ شوند.

5. زمان مطالعه خود را افزایش دهید.

افراد جامعه ای که مطالعه نمیکنند همیشه در یک زندان فکری و اعتقادی محبوس هستند و اینگونه است که سرزمین مادری شان فرصت پیشرفت و توسعه پیدا نمی کند. مردمی که کتاب نمی خوانند به نوعی اسیر و دنباله رو کسانی هستند که از این نقطه ضعف و عدم آگاهی عموم به نفع خود برای فریفتن و به بیراهه کشاندن آدمها بهره میبرند. بنابراین مطالعه و ارتقای فرهنگ کتاب خوانی درنهایت به اعتلای همه جانبه یک سرزمین خواهد انجامید.

6. در یک زمینه تخصص پیدا کنید.

متخصص شدن در یک حرفه، هم آینده شما را از لحاظ شغلی تضمین میکند و هم سودآوری سرشاری برای سرزمین مادری تان دارد. تصور کنید که همه افراد یک جامعه در حرفه شان متخصص باشند و از تجربه خود برای بهبود شرایط استفاده کنند، آنگاه بسیاری از مشکلات و معضلات براحتی حل میشد. سعی کنید تا جایی که میتوانید تجربه کسب کنید و سطح شغلی خود را بالا ببرید و اندکی از این اندوخته را رایگان به دیگران اختصاص دهید.

7. در شرایط اضطرار، منافع جمع را به منافع شخصی مقدم بدانید.

وقتی حادثه ای غیر مترقبه مانند سیل، زلزله و طوفان رخ میدهد، هم دل و متحد برای حمایت از دیگران بکوشید و بجای هجوم برای جمع آوری مواد غذایی و سایر مایحتاج، بکوشید تا منافع عموم به رفع نیازهای شخصی تان ارجحیت داشته باشد.

8. به فکر نسلهای بعد باشید.

سرزمین مادری شما فقط به شما تعلق ندارد، بلکه به نسلهایی که قرار است در آینده در آن زندگی کنند نیز متعلق است. یادتان باشد که پیشرفت و آبادانی مطالبه ای است که نسلهای آینده از شما خواهند داشت و منابع یک سرزمین امانتی است که باید بخوبی از آن مراقبت کنید تا به دست آیندگان برسد.

9. در برابر متجاوزان متحد شوید.

در دنیای امروز همیشه احتمال دارد کشوری یا گروهی به سرزمین شما تجاوز کنند. در این شرایط باید همه در برابر این تعدی متحد و همصدا برای دفاع از سرزمینشان به پا خیزند و تا بیرون راندن متجاوزان از پای ننشینند و از هیچ فداکاری دریغ نکنند. دفاع از سرزمین مادری، وظیفه و ادای دینی است که بر گردن همه است.

10. به سلامتی تان اهمیت بدهید.

یک سرزمین سالم نیاز به مردمانی سالم دارد. باید به سلامت جسم و فکرتان اهمیت دهید. سالم غذا بخورید و همیشه وقتی را برای ورزش کنار بگذارید. شادی را فراموش نکنید و مثبت بیاندیشید. استرس و افکار منفی را از خود دور کنید. هر روز بخندید و از غم و اندوه فاصله بگیرید. تفریح و مسافرت کنید. به موسیقی گوش دهید، به سینما، تئاتر، کنسرت و موزه بروید و ذهنتان را از ناامیدی و افسردگی خالی کنید.

شما معماران سرزمین مادری تان هستید، سعی کنید معماری خوب و ورزیده باشید …


روشهای دهگانه ادای دین در برابر سرزمین مادری

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

سرزمین مادری جایی است که متولد شده ایم و در آن پرورش یافته ایم. جایی است که هر کسی به آن تعلق خاطری خاص و جدا ناشدنی دارد. بوی خاکش و رنگ آسمانش همیشه در ذهن می ماند. جایی که مردمانش نسبت به هم احساس نزدیکی دارند و به نوعی همراه و پشتیبان هم هستند. سرزمین مادری موسم عاطفه های یکرنگ است، جولانگاه خاطره های شیرین و خاستگاه عشق ابدیست. سرزمین مادری دارای حرمت است و همگان موظفند به طریقی دین خود را در برابر آن ادا کنند چون از هوایش نفس میکشند، از غذایش می خورند، از آبش می نوشند و فرصت های زندگی را در فضایش میگذرانند … در ادامه ایمیل، شما دوستان پرشین استار روشهای دهگانه ای را از نظر خواهید گذراند که بوسیله آنها می توانید مقداری از دین خود را به سرزمین مادری تان ادا کنید:

1. هر روز، کاری خوب انجام دهید.

از کمک کردن به افراد بی بضاعت و تنگدستان گرفته تا عیادت از بیماران و سالمندان و گره گشودن از مشکلات گرفتاران، با خود قرار بگذارید که در هر روز کاری خوب، هرچند کوچک، انجام دهید.

2. تلاش کنید فرد مفیدی باشید.

شرایط کنونی یک سرزمین، برآیند افکار و رفتار همه افراد آن سرزمین است. هر کسی برای اعتلا و پیشرفت سرزمین مادری اش باید از خود شروع کند و سعی نماید سهم خود را ادا کند. حتما نباید کاری بزرگ انجام دهید، همین که قدمهای کوچک مثبت را با عشقی بزرگ بردارید کافیست.

3. هوای هموطنان خود را داشته باشید.

برای پشتیبانی و یاری رساندن به دیگران پیشقدم شوید. به انسانها احترام بگذارید و همیشه لبخند بر لب داشته باشید. وقتی در طول روز به اطراف خود نگاه میکنید مطمئناً فرصت های زیادی را خواهید یافت که میتوانید با دستگیری از دیگران، به آنها کمک کنید. حق تقدم سالمندان و کودکان را در همه حال رعایت کنید، بی توقع عشق بورزید و هیچکس را قضاوت نکنید.

4. محافظت از محیط زیست را یک اولویت بدانید.

همه ما در برابر محیطی که در آن زندگی میکنیم و تلاش برای ایجاد شرایط بهتر زیستی و جلوگیری از صدمه دیدن طبیعت مسئولیم. کاشتن درخت، تولید زباله کمتر، استفاده بیشتر از وسایل نقلیه عمومی و جلوگیری از هدر رفت منابع تجدید ناپذیر مانند آب، رعایت بهداشت و پرهیز از آلوده کردن اماکن عمومی، برخی از مواردی هستند که برای نگهداری از محیط زیست باید لحاظ شوند.

5. زمان مطالعه خود را افزایش دهید.

افراد جامعه ای که مطالعه نمیکنند همیشه در یک زندان فکری و اعتقادی محبوس هستند و اینگونه است که سرزمین مادری شان فرصت پیشرفت و توسعه پیدا نمی کند. مردمی که کتاب نمی خوانند به نوعی اسیر و دنباله رو کسانی هستند که از این نقطه ضعف و عدم آگاهی عموم به نفع خود برای فریفتن و به بیراهه کشاندن آدمها بهره میبرند. بنابراین مطالعه و ارتقای فرهنگ کتاب خوانی درنهایت به اعتلای همه جانبه یک سرزمین خواهد انجامید.

6. در یک زمینه تخصص پیدا کنید.

متخصص شدن در یک حرفه، هم آینده شما را از لحاظ شغلی تضمین میکند و هم سودآوری سرشاری برای سرزمین مادری تان دارد. تصور کنید که همه افراد یک جامعه در حرفه شان متخصص باشند و از تجربه خود برای بهبود شرایط استفاده کنند، آنگاه بسیاری از مشکلات و معضلات براحتی حل میشد. سعی کنید تا جایی که میتوانید تجربه کسب کنید و سطح شغلی خود را بالا ببرید و اندکی از این اندوخته را رایگان به دیگران اختصاص دهید.

7. در شرایط اضطرار، منافع جمع را به منافع شخصی مقدم بدانید.

وقتی حادثه ای غیر مترقبه مانند سیل، زلزله و طوفان رخ میدهد، هم دل و متحد برای حمایت از دیگران بکوشید و بجای هجوم برای جمع آوری مواد غذایی و سایر مایحتاج، بکوشید تا منافع عموم به رفع نیازهای شخصی تان ارجحیت داشته باشد.

8. به فکر نسلهای بعد باشید.

سرزمین مادری شما فقط به شما تعلق ندارد، بلکه به نسلهایی که قرار است در آینده در آن زندگی کنند نیز متعلق است. یادتان باشد که پیشرفت و آبادانی مطالبه ای است که نسلهای آینده از شما خواهند داشت و منابع یک سرزمین امانتی است که باید بخوبی از آن مراقبت کنید تا به دست آیندگان برسد.

9. در برابر متجاوزان متحد شوید.

در دنیای امروز همیشه احتمال دارد کشوری یا گروهی به سرزمین شما تجاوز کنند. در این شرایط باید همه در برابر این تعدی متحد و همصدا برای دفاع از سرزمینشان به پا خیزند و تا بیرون راندن متجاوزان از پای ننشینند و از هیچ فداکاری دریغ نکنند. دفاع از سرزمین مادری، وظیفه و ادای دینی است که بر گردن همه است.

10. به سلامتی تان اهمیت بدهید.

یک سرزمین سالم نیاز به مردمانی سالم دارد. باید به سلامت جسم و فکرتان اهمیت دهید. سالم غذا بخورید و همیشه وقتی را برای ورزش کنار بگذارید. شادی را فراموش نکنید و مثبت بیاندیشید. استرس و افکار منفی را از خود دور کنید. هر روز بخندید و از غم و اندوه فاصله بگیرید. تفریح و مسافرت کنید. به موسیقی گوش دهید، به سینما، تئاتر، کنسرت و موزه بروید و ذهنتان را از ناامیدی و افسردگی خالی کنید.

شما معماران سرزمین مادری تان هستید، سعی کنید معماری خوب و ورزیده باشید …

کفاشیان بی سواد و اسدی تازه به دوران رسیده در فدراسیون فوتبال تیم ملی را نابود کردند اقای رئیس جمهور کجایید؟

کفاشیان بی سواد و اسدی تازه به دوران رسیده در فدراسیون فوتبال تیم ملی را نابود کردند اقای رئیس جمهور کجایید؟


راهمان از هم جدا شد، خدا نگهدار
آقای کفاشیان در جلسه گفتند هیچ راهی نیست جز اینکه مسیرمان جدا شو و این پیشنهاد ایشان بود. تاکید می کنم باز هم که پیشنهاد آقای کفاشیان بود. به هیچ عنوان نقطه نظر من این نبود. خیلی شفاف بارها تکرار می کنم چون شاهدهای مختف وجود دارند و هم مدارک زیادی برای اثبات این ماجرا داریم. ما یعنی شخص بنده و آقای کفاشیان رئیس فدراسیون مجبور شدیم که این تصمیم را بگیریم
به گزارش "ورزش سه"، از سالن کنفرانس ورزشگاه، کی روش در ابتدا در خصوص جدایی از تیم ملی صحبت کرد و پاسخگوی خبرنگاران بود:

خداحافظی خوشحال کننده نیست
در ابتدای کنفرانس مطبوعاتی از کی روش سوال شد آیا بازی با سوئد آخرین بازی شما بود که پاسخ داد:
مهم ترین مطلب این است که بعد از 4 سال کار کردن در ایران افتخار می کنم به بازیکنان ایران و به تیمم و اینکه بهترین تیمی که تا به حال با آنها کار کردم بازیکنان ایران بوده . بازیکنانی که با کمترین دریافتی این عملکرد را داشتند و جای افتخار دارد.
الان فقط غمگین هستم و هیچوقت خروج  ترک کردن و خداحافظی خوشحال کننده نیست ولی این زندگی است و باید رو به جلو حرکت کرد.

از فدراسیون سوئد تشکر می کنم
من تشکر می کنم از فدراسیون سوئد، سرمربی و بازیکنان این تیم که قبول کردند با ایران بازی کنند. در 4 سال گذشته برای انجام بازی های دوستانه مشکل داشتیم اما مطمئنا نگاه من این بود که بازیکنانم تجربه بین المللی بدست بیاورند و به این مهم دست پیدا کردیم.

خرسند هستم با سوئد بازی کردیم
بسیار خوشحال و خرسند هستم که جلوی تیم سوئد بازی کردیم و امشب این فرصت را داشتیم و جلوی تیمی که از نظر تاکتیکی قوی است بازی کردیم.تجربه بین المللی بازیکنان ما نسبت به بازیکننی که در تیم های مثل سوئد هستند خیلی کمتر است و امشب به منظور بالا بردن تجربه این بازی را کردیم. البته بازیکن مثل زلاتان ابراهیموویچ در تمام تیم ها تاثیرگذار است و در نیمه اول به خاطر کم تجربه گی گل خوردیم اما در ادامه بازی نشان دادیم اگر تجربه بالایی داشته باشیم بازیکنان ما می توانند بازی بهتری انجام دهند.

مسوولان جدید برعکس مردم فکر می کردند
جواب دادن به این سال که چه کسی یا عاملی باعث شدند من بروم خیلی سخت تر است چون داستان طولانی است.

بعد از عملکرد تیم ملی در جام جهانی و جام ملت‌ها که بدون هیچ گونه حمایت و اردوهای آماده سازی به دست آمد و اکثر مردم راضی بودند ،دست اندرکاران جدید فدراسیون فوتبال نظرشان این بود که عملکرد بنده به عنوان مربی و نتایج تیم ملی راضی کننده نیست برعکس آن چیزی که اکثریت مردم ایران فکر می کردند با افتخار و قداست کامل سعی کردیم برای تیم ملی بجنگیم اما افراد جدید در فدراسیون چنین طرز فکری نداشتند.

کفاشیان گفت، شرایط از این هم بدتر می شود
کفاشیان در جلسه آخر به من گفت با این اتفاقاتی که افتاده مطمئنا ادامه کار دشوار خواهد بود شاید با مشکلاتی که با آن روبرو هستیم نتوانیم به جام جهانی 2018 صعود کنیم.
او حتی تا جایی پیش رفت که به من گفت شاید وضعیت بهتر نشود هیچ حتی بدتر هم بشود. اسدی نیز به عنوان دبیرکل نظرشان این است که عملکردمان رضایت بخش نبوده و در این شرایط کار دیگری نمی‌شود کرد. تنها باید رفت تا دست فدراسیون ایران برای تصمیمات دیگری باز باشد.

او در مورد حمایت مردم در صفحات اجتماعی و تقاضای مردم برای ماندن او در ایران و جلوگیری از درج مطالب ضد و نقیض در رسانه ها صحبت کرد:در جواب این سوال باید حرفم را تکرار کنم .
احترام خاصی برای بازیکنانم قائل هستم و تشکر می کنم از بازکنانم به خاطر تعهدشان به تیم ملی.هیچوقت عشق و علاقه مردم ایران را در هیچ جا ندیدم. حتی در منچستر و تیم ملی کشور خودم پرتغال که با این دو تیم قهرمان شدم این عشق و علاقه را ندیدم و واقعا تشکر می کنم. البته تا قسمتی از این عشق را در منچستر یونایند توسط هواداران دریافت کردم اما در چند تیم ملی دیگر من جمله تیم ملی پرتغال، کشور خودم که 2 بار با آن قهرمان جهان شدم و توانستم با این تیم به جام جهانی هم صعود کنم، چنین عشق و علاقه و محبتی که مردم ایران به من داشتند را دریافت نکرده‌ام و واقعا از تک تک هواداران به خاطر محبت شان تشکر می‌کنم.

توهین به زحمات من و تیمم غیرقابل قبول است
اجازه دهید طور دیگر بگویم. هر آنچه در توان دارم مانند 4 سال گذشته انجام می دهم برای موفقیت تیم ملی و برای بازیکنان این تیم. اما متأسفانه همانطور که اشاره کردم نقطه نظرات متفاوتی در فدراسیون وجود دارد.
تقریبا دو فدراسیون مجزا با دو نقطه نظر متفاوت در فدراسیون ایران وجود دارد. البته دو نقطه نظر متفاوت مشکلی ندارد حتی نظرات مختلف برای من مشکلی نیست چون مربی فوتبال هستم و در تمام زندگی عادت دارم به شنیدن نظرات مختلف اما اگر یک طرف از این داستان این اجازه را به خودش بدهد که در صورت شما به شما توهین کند و زحمات شما را دست کم بگیرند و به شما، بازیکنانت و کادرت توهین کنند، این غیر قابل قبول است.

من در این فدراسیون آدم ضعیفه هستم
حتی می توانند بگویند که از قیافه شما خوشمان نمی‌آید و این مشکلی نیست اما اگر بخواهند توهین کنند و باعث شرم شما شوند و یا بخواهند زحمات شما را نادیده بگیرند به هیچ عنوان قابل قبول نیست و در نتیجه دیگر فضایی برای وجود هر دو گروه در فدراسیون نیست و من اینجا آدم ضعیفه هستم چون فقط یک مربی هستم و نه عضو فدراسیون و نه عضو هیأت رئیسه.

خداوند بزرگ حقیقت را نمایان می کند
به همین خاطر آقای کفاشیان در جلسه گفتند هیچ راهی نیست جز اینکه مسیرمان جدا شو و این پیشنهاد ایشان بود. تاکید می کنم باز هم که پیشنهاد آقای کفاشیان بود. به هیچ عنوان نقطه نظر من این نبود. خیلی شفاف بارها تکرار می کنم چون شاهدهای مختف وجود دارند و هم مدارک زیادی برای اثبات این ماجرا داریم.
 ما یعنی شخص بنده و آقای کفاشیان رئیس فدراسیون مجبور شدیم که این تصمیم را بگیریم. حالا که به آخر خط رسیدیم می خواهند من را به عنوان آدم بد قضیه معرفی کنند.
می خواهند از مسوولیت خودشان شانه خانه خالی بکنند. الان به نظر می رسد می خواهند از مسئولیت خود شانه خالی کرده و حقیقت را پنهان کنند ولی من قبول کردم به یک توافق مشترک برسیم و خیلی دوستانه در کمال صلح از همدیگر جدا شویم و اشکالی هم ندارد، اجازه بدهید بگویند من آدمِ بدِ داستان هستم چون هواداران در آخر از حقیقت مطلع هستند و مطمئن هستم و به خداوند بزرگ ایمان دارم که این اتفاق خواهد افتاد و هواداران می دانند که من هیچ موقع پشت آنها و پشت بازیکنان و کادر را خالی نخواهم کرد اگر محبور نبودم که به این نتیجه برسم.

اولویت با تیم ملی بزرگسالان است
مقابل شیلی با تیمی بازی کردیم که 40 بازیکن را آورده بود تا یکسری از جوانانش نیز تجربه بین المللی پیدا کنند. همین طور امشب شاهد این بودیم که سوئد هم با تمام بازیکنانش و با تیم اصلی خود به مصاف ایران که تیم چهل و یکم جهان است به میدان آمد تا به تیم ایران، هواداران تیم ملی، اسپانسرها احترام بگذارد.
 فراموش نکنید تیم ملی بزرگسالان اولویت اصلی فوتبال بین المللی هست.

شما حتی به سوئد هم احترام نگذاشتید
در نتیجه وقتی شما با بهترین گزینه هایتان حضور ندارید، بازیکنانی که باید اینجا بودند و نیامدند پس به خودتان، هواداران ایرانی و فراتر از این صحبت‌ها و مهم تر به تیم‌های ملی شیلی و سوئد احترام نگذاشتید چون آنها این آمادگی را داشتند تا با تیم کامل ما بازی کنند. از سال 1989 این فرصت را داشتم به عنوان مشاورفنی و مدرس فیفا عضوی از فیفا باشم و با تمام فدراسیون های 5 قاره آشنایی کامل دارم اما هیچ زمان ندیدم که تیم ملی بزرگسالان اولویت اول نباشد.

جام جهانی 2018 از خرداد آغاز می شود
اگر بازیکنان دیگری داشتم مطمئنا گزینه های بیشتری هم داشتم اما این هم به آن معنا نیست که از عملکرد بازیکنان و جوانان رضایت ندارم و من از آنها راضی هستم اما به عنوان مربی تیم ملی فوتبال نقطه نظر من با یکسری از مسئولان متفاوت است و اعتقادم این است که مقدماتی جام جهانی 2018 از خرداد امسال آغاز می‌شود و واقعا فکر می‌کنم یکسری از این بازیکنان جوان آینده درخشانی خواهند داشت اگر مربی خوبی بالای سرشان باشد و تجربه بین المللی خوبی پیدا کنند. امشب دیدیم که بازیکنی مانند امیری که تقریبا هیچ تجربه ای نداشت شب فوق العاده ای را پشت سر گذاشت. امیدوارم فدراسیون ایران در آینده فرصت‌های مناسبی را برای بازیکنان فراهم کند تا عملکرد بهتری داشته باشند.

این آقای جنتملن گفت من استانداردها را ندارم(اسدی نورسیده دبیرفدرارسیون فوتبال منظورش)
آینده مردم عادی در دستان خداوند است آینده مربیان نیز همچنین به علاوه اینکه آینده آنها در دستان مدیران و روسای فدراسیون‌ها هم هستیک سری از افراد می خواهند بازی های ذهنی انجام دهند و اجازه دهید شفاف بگویم. ما مربیان از دبستان این بازی ها را انجام می هیم و چشم بسته هم می توانیم.

دبیرکل جدید فدراسیون فوتبال یک نوع نگرش جدید را وارد فدراسیون کرده چون هر بار که جلسه داریم ایشان می گویند ما و تاکیدشان روی گروه است.ولی هیچ  کس و تی ریاست فدراسیون نمی داند این ما کی هست و من هم نمی دانم.وقتی همچین طرز فکری دبیر کل دارد که می گوید در حال حاضر شما را داریم چون احمقانه است بگذاریم شما بروید و در چشم من نگاه می کند و می گوید من و بازیکنان هیچ دستاوردی نداشتیم و به غیر از خوشحالی و خرسندی مردم.ایشان می گفتند ما افراد تحصیلکرده فکر می کنیم شما کاری نکردید، نه نتیجه گرفتید نه بازیکنی آوردید نه دوره های آموزشی داشتید. در نتیجه این جنتلمن که 5هفته است در فدراسیون هستند به من گفتند حتی استاندارد های حداقلی ایشان را هم ندارم.اگر استاندارهای های حداقلی ایشان و افرادی که ایشان نماینده آنهاست را ندارم باید من را اخراج کنند.

مربی افتاده ای هستم
در اخر واقعا عذرخواهی می کنم و این مطالب نباید جزو این کنفرانس مطبوعاتی می شد. دیگر فضایی با این طرز تفکر در فدراسیون فوتبال در کنار هم وجود دارد. به خاطر اینکه من مربی افتاده هستم البته این با ترس فرق دارد راهم را متوجه شدم . من انقدر دیگر گمراه نیستم فردی در صورت من و در حضور فدراسیون بگوید استاندارهای حداقلی من را ندارید از یک مربی با ۳۳ سال تجربه چه توقعی دارید، واقعا عذر می خواهم.
یاداشت

کی روش عزیز همه مردم فهمیده و آگاه ایران قدر شناس تلاش و کوشش شما هستند مطمئن باش ما طرفدارن فوتبال در استادوم های کشورمان نخواهیم گذاشت تا کفاشیان و اسدی دیبر کل فدراسیون به اهداف ضد فوتبالی خود ادامه دهند مسلما مردم کشورمان بخصوص جوانان اجازه چنین جسارتی را به این اقایان ضد فوتبالی و ملی نخواهند داد از این تیپ افراد که یک دورانی آمدند و با خفت رفتند زیادند ،به زودی خواهی شنید که عاشقان فوتبال با اعتراضهای که در شبکه ها و حتی استادوم ها نسبت به این افراد تازه به دوران رسیده خواهند داشت چه خواهند کرد ،ما کشور عزیمان ایران را دوست داریم دنبال برافراشته شدن پرچم کشورمان در جهان در همه زمینها بخصوص فوتبال هستیم عشق ما به وطنمان اجازه نخواهد داد تا امثال کفاشیان و اسدی به اهداف ضد فوتبالی خود ادامه دهند،ما در کشورمان افراد های کارشناس در فوتبال و مدیریت زیاد داریم اقایان دادکان ،حاج رضایی ،جلالی ،صفایی،و.............اما متاسفانه فعلا این آقایان را وارد گودش کردند و سالهاست که نتیجه نمی گیرند ولی باز هستند!.
در پایان کی روش عزیز هرجا باشی برای شما در موفقیتهای پیش رو دعا می کنیم و به شما که به فوتبال کشورمان در  جهان وجهه ای  جدید بخشیدی درود می فرستم.
دوستدار همیشگی شما رضا بژکول