1. مسئولیت اجتماعی چیست؟
از
نظر اجتماعی مسئول بودن یعنی آدمها و سازمانها میبایست با اخلاق و با
حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی، فرهنگی و محیطی رفتار کنند. تلاش برای
برقراری مسئولیت اجتماعی، به افراد، سازمانها و دولت کمک میکند تاثیری
مثبت بر پیشرفت، کار و جامعه داشته باشند.
مسئولیت اجتماعی فردی برای دستیابی به مسئولیت اجتماعی گروهی
مسئولیت
اجتماعی فردی درمقایسه با مسئولیت اجتماعی گروهی مفهومی جدید است اما
قدمتی برابر با قانون طلایی “با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید با
شما رفتار شود،” دارد. مسئولیت اجتماعی فردی با ایجاد یک موضع فعال نسبت به
تاثیرگذاری مثبت بر دیگران و محیط بیرون از دایره خود بسط مییابد. مسئولیت اجتماعی فردی اساس مسئولیت اجتماعی گروهی است
زیرا یک اجتماع از افراد تشکیل شده است و درنتیجه فرهنگ مسئولیت اجتماعی
را مشخص میکند. این رابطه آمیخته بین مسئولیت اجتماعی گروهی و مسئولیت
اجتماعی فردی است. افراد از نظر اجتماعی مسئولیتپذیرتر شده و در واکنش به
این اجتماع ها باید برای برآوردن نیازهای افراد مسئولیتپذیری اجتماعی
بیشتری پیدا کنند.
سازمان بینالمللی استاندارد (ISO)
عنوان میکند: «در پی افزایش جهانی شدن، ما نه تنها نسبت به آنچه میخریم
هوشیارتر شدهایم، بلکه نسبت به نحوه تولید محصولات و خدماتی که دریافت
میکنیم نیز آگاهی بیشتری پیدا کردهایم. محصولاتی که از نظر محیطی
مضر هستند، کار کودکان، محیطهای خطرناک کاری و سایر شرایط غیرانسانی
نمونههایی از مسائل و مشکلاتی هستند که مطرح میشوند. همه سازمانها و
شرکتها که به دنبال سود و اعتبار طولانیمدت هستند کمکم متوجه میشوند که
باید مطابق با هنجارهای درست عمل کنند.»
افرادیکه مسئولیت اجتماعی دارند از شرکتها و سازمانها تقاضا دارند که مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری پیدا کنند.
یک فرد چطور میتواند از نظر اجتماعی مسئول باشد؟
مسئولیت اجتماعی فردی را اینطور تعریف میشود:
«مسئولیت
اجتماعی فردی شامل شرکت هر فرد در اجتماعی که در آن زندگی میکند میباشد
که میتوان آن را به علاقهمندی از اتفاقاتی که در جامعه میافتد و شرکت
فعال برای حل برخی از مشکلات محلی تعریف کرد. هر جامعه زندگی خود را
دارد که همیشه در حال تغییر است. و هر کدام از ما میتوانیم به طرق مختلف
در این تغییر شرکت داشته باشیم، مثلاً با شرکت در تمیز کردن خیابانی که در
آن زندگی میکنیم، با شرکت در برگزاری مراسمها. مسئولیت اجتماعی فردی را
میتوان با کارهای خیریه برای مشکلات و مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی و محیطی
تعریف کرد. بخشش و کار خیر راههای مختلفی دارد، مثل بخشیدن کالاهای مختلف
یا از طریق واریزهای نقدی.»
برای
مسئول بودن از نظر اجتماعی نه تنها لازم است در فعالیتهای اجتماعی مثل
بازیافت زبالهها شرکت داشته باشیم، بلکه باید آن را به شکل یک سبک زندگی
درآوریم. فقط با وارد کردن مسئولیتپذیری اجتماعی به ارزشها و سیستم
اعتقادی شخصی خود میتوانیم واقعاً از نظر اجتماعی مسئول باشیم.
برای
اینکه از نظر اجتماعی مسئول و فعال باشید میتوانید کمکم شروع کنید. ماهی
یکبار از مهارت، تواناییها و علایقتان در راه کمک به اجتماع استفاده
کنید. دقت کنید که همه مسئولیتهای اجتماعی چه فردی و چه شرکتی کاملاً
داوطلبانه است و بر این ایده استوار است که به جای منفعل بودن نسبت به
مشکلات اجتماعی، اقدامی فعال به آن داشته باشیم. مسئولیت اجتماعی یعنی
رفتارهای مضر، مخرب و غیرمسئولانه که ممکن است به جامعه، افرادی که در آن
زندگی میکنند و محیط آن ضرر بزند را از بین ببریم.
جملات و نقلقولها درمورد مسئولیت اجتماعی:
«من
اعتقاد دارم که زندگی من متعلق به کل جامعه است و تازمانیکه زندگی میکنم،
وظیفه من است که هر کاری از دستم برمیآید برای آن انجام دهم. دوست دارم
وقتی میمیرم همه تلاشم را در جهت بهبود جامعه کرده باشم چون هر چه سختتر
تلاش کرده باشم یعنی زندگی بهتری داشتهام.» — جورج برنارد شاو
«انسان عضوی از جامعه، شغل، تمدن یا مذهب است. او فقط یک فرد نیست.» — آنتوان دو سنت اگزوپری
«هرکدام
از ما فردی برای خود و فردی برای جامعه هستیم، همه ما باید خودمان و
دیگران را درک کنیم و از دیگران و از خودمان مراقبت کنیم.» — هانیل لانگ
« همیشه نمیتوان آینده را برای جوانان ساخت، میتوان جوانیمان را برای آیندگان ساخت.» — فرانکلین دلانو
روزولت
«هر فرد جایی برای پر کردن در جهان دارد و خیلی مهم است که انتخاب کند آنطور باشد یا نه.» — ناتانیل هاتورن
«ماشبن فقط به این دلیل ارزش دارد که بیشتر از آنچه مصرف می کند، تولید میکند–ارزش خودتان را نسبت به جامعه ارزیابی کنید.» — مارتین اچ. فیشر
«آدمها
به این دلیل خودخواه نیستند که به دنبال منافع خودشان باشند، بلکه با
نادیده گرفتن همسایههایشان خودخواه نام میگیرند.» — ریچارد واتلی
«نمیتوانیم فقط برای خودمان زندگی کنیم. هزاران رشته ما را با انسانهای دیگر مرتبط میکند.» — هرمان ملویل
انتقاد یک ایرانی به «آنتونی گیدنز» استاد جامعهشناسی دانشگاه مریلند و پاسخ گیدنز.
سالهاست که این جمله و نظایر آن به کرات در محافل دانشگاهی و علمیمطرح میشود که «پژوهشگر و نویسنده، باید از نقد دیگران بر سخنان و آثارش استقبال کند؛ چرا که هر انتقادی (البته به شرط منصفانه و علمیبودن، و گرنه در غیر این صورت، از وجههای انتقادی برخوردار نیست) بذر پیشرفت را در خود نهفته است». با نیمنگاهی به جامعه علمیو دانشگاهی کشورمان، متوجه این واقعیت تلخ میشویم که هنوز از این شعار تا عمل به آن بسیار فاصله داریم.
بهراستی کدام نویسنده، مترجم و پژوهشگری را در ایران سراغ دارید که به استقبال نقد دیگران بشتابد؟
و نیز کدام منتقدی را میشناسید که منصفانه و به دور از غرضورزی و پیشداوری، به نقد دیگران بنشیند؟
در اینجا، قصد آسیبشناسی این مسأله را نداریم- مگر تا فرصتی دیگر- اما به قول معروف، همهجا آسمان به یک رنگ نیست. نویسنده پرآوازهای را در سطح جهانی، با چندین اثر مهم در حوزههای فکری، در نظر بگیرید!
حال فردی علاقهمند به آثار این اندیشمند، در کشوری دیگر، پس از خواندن اثری از وی، انتقادی در ارتباط با آن به ذهنش میرسد و آن را از طریق ایمیل به نویسنده انتقال میدهد. نویسنده هم پس از کوتاهترین زمان ممکن- مثلاً یک روز پس از دریافت ایمیل آن خواننده - انتقاد را میپذیرد و با سپاس از راهنمایی مفید وی، قول انعکاس آن را در چاپهای بعدی کتاب میدهد.
اکنون این فرض به واقعیت پیوسته است. اگر باور ندارید، متن زیر را بخوانید:
پروفسور ریچارد فرای ایرانشناس پرآوازهای است که در سال1383 نیز به ایران آمد و از وی به خاطر خدمات ارزندهاش درباره شناخت ایرانزمین تجلیل شد. پروفسور فرای درباره تاریخ پرفرازونشیب ایران بر این باور است که «کمتر ملتی را در جهان میتوانیم بیابیم که تاریخ ایشان تا این حد قابل تأمل و پژوهش باشد»(فرای، 1375: 25). اما متأسفانه نقش ما ایرانیان در معرفی سیمای حقیقی پیشینه خود چندان چشمگیر و تأثیرگذار نبوده است. با این مقدمه به اصل مطلب میپردازم.
چند سال پیش که کتاب ارزنده «جامعهشناسی» اثر آنتونی گیدنز را خواندم، مطالب فراوانی از آن آموختم. این کتاب را چندین بار خواندم و هر بار از خواندن آن لذت بردم اما در این میان، همواره انتقاد کوچکی در ذهنم خلجان داشت و دوست داشتم این انتقاد را به نحوی با این اندیشمند و پژوهشگر مطرح کنم.
آنتونیگیدنز که متولد بریتانیاست در سال1938 به دنیا آمده است. به باور جرج ریترز استاد جامعهشناسی دانشگاه مریلند «گیدنز، مهمترین و بانفوذترین نظریهپرداز اجتماعی بریتانیا و جهان در دوره معاصر است و نقش تعیینکنندهای در شکلگیری جامعهشناسی بریتانیا داشته است... . کتاب جامعهشناسی او که یک کتاب درسی به سبک آمریکایی است و نخستین چاپش در سال1987 بوده، توفیق جهانی داشته است».طرح انتقاد
آنتونی گیدنز، شخصیت علمی بسیار پرتلاش و محققی همهجانبهنگر و پایبند به اصول منطق تجربی است. بر آن بودم که انتقاد خود را برای وی ارسال کنم تا واکنش وی را دریابم. این بود که با ارسال ایمیلی به وی، انتقادم را در آن مطرح کردم. بیتردید انگیزه من از چنین کار کوچکی، استفاده از محملهای مستعد برای طرح نام فرهنگ و تمدن ایران است. از آنجا که کتابهای گیدنز به 29زبان در دنیا ترجمه شدهاند، این حق ما ایرانیان است که نام ایران مانند نام دیگر کشورهای متمدن جهان در کتابهایی با برد بینالمللی و شهرت جهانی ذکر شود تا شاید همین اقدامات کوچک وقتی در کنار یکدیگر قرار گیرند در آینده دور یا نزدیک بتواند موجی را به نفع کشور ما در عرصههای مختلف ایجاد کند.
متن فارسی نامه ارسالی (ایمیل) به آنتونی گیدنز
مطابق با سنت ایرانی، اول سلام بعداً کلام. پیش از خواندن این متن، مرا برای انشای نامناسبم میبخشید. اینجانب ناصر عابدینی در تهران (ایران) زندگی میکنم. روانشناسی خواندهام و به عنوان نویسنده و پژوهشگر در رادیو فعالیت میکنم. من به مطالعه جامعهشناسی و فلسفه نیز علاقهمندم. کتاب جامعهشناسی شما را (ویرایش 1990) با دقت خواندهام و از خواندنش بسیار لذت بردهام و از آن نکتهها آموختهام.
بخش ارزیابی کتاب شما بسیار منطقی و منصفانه است. در کتاب شما گزارههای فراوانی وجود دارد که من در جملهسازیهای علمی از آن سود جستهام. دیدگاه شما تلفیق مناسبی از مفاهیم نظری و حقایق اجتماعی است.
در واقع این کتاب، کتابی کاربردی نیز هست (و نه صرفاً نظری) اما من به عنوان خوانندهای ایرانی، انتقاد کوچکی به کتاب شما دارم! هنگامیکه شما برای مثالزدن به دنیای باستانی وارد میشوید، فقط سه تمدن را مییابید؛ روم و یونان در غرب و چین در شرق(حتی شما از تمدنهای آزتکها و مایاها در آمریکا یاد میکنید ولی این دو تمدن هیچ تأثیری در فرهنگها و تمدنهای شرق نداشتهاند).انتقاد من این است که شما هرگز از فرهنگ و تمدن ایران باستان یاد نکردهاید. شما به عنوان محققی جهانی غیرممکن است که در این باره اطلاعاتی نداشته باشید.
شما خوب میدانید که ایران یکی از ده کشور توریستی جهان در فهرست یونسکو است و این نشانگر اهمیت تاریخی این کشور است. به عنوان مثال، دین مانی و آیین میترا در ایران ظهور کردند و هر دو بر مسیحیت تأثیر گذاشتند. همچنین در 2500سال پیش در ایران، امپراتوری بزرگی تأسیس میشود؛ هخامنشیان. هماکنون در کشور شما(بریتانیا) نمایشگاهی درباره سلسله هخامنشیان با عنوان «تمدن فراموششده» برپا شده است. در کتاب عهد عتیق(تورات) مکرر از کورش- بنیانگذار این سلسله- یاد شده است(که در زبان شما دو نام کوروس و سایرس از آن مشتق شدهاند).
کورش(سایرس) با همه مردم رفتاری مناسب و عادلانه داشت؛ بهویژه با یهودیان پس از فتح بابل(در عراق). هنگامیکه بابل فتح شد او دستور داد که یهودیان میتوانند به سرزمین خود(اورشلیم) بازگردند. این روز را یهودیان «یوم کیپور» نام نهادهاند.جناب پروفسور! من از شما جملهای آموختهام که برایم بسیار ارزنده است: «یادگیری جامعهشناسی به معنای رهاکردن تبیینهای شخصی درباره جهان و نگریستن به تأثیرات اجتماعی است که زندگی ما را شکل میدهند».
در حقیقت از شما که متفکر و محقق بزرگی هستید انتظار میرود که به این توصیه خود عمل کنید. اگر شما در کتاب خود صرفاً از روم و یونان و چین به عنوان تمدنهای باستانی مثال آورید، چنین چیزی میتواند نگاهی غیرمنصفانه تلقی شود.
ارادتمند شما ناصر عابدینی
متن پاسخ آنتونی گیدنز (پس از گذشت یک روز)
از لرد گیدنز
جناب عابدینی! از توضیحات بسیار سودمند شما بسیار سپاسگزارم. متأسفانه پیشتر، ویرایش پنجم کتاب را به پایان بردهایم.
آنچه شما درباره ایران باستان گفتهاید موضوعی کاملاً درست است و ما تلاش خواهیم کرد تا در آینده این موضوع را در نسخه بعدی کتاب، مورد توجه قرار دهیم.
ایکاش نویسندگان وبزرگان علمی ما از این استاد برجسته انگلیسی بیاموزند که نقد توهین نیست بلکه راهی برای بهتر شدن است.
پروفسور مجید سمیعی در یک خانواده معروف گیلانی به سال ۱۳۱۶هـ.ش در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر به پایان رسانید و سپس عازم آلمان گردید…
رشتههای بیولوژیکی و پزشکی را در دانشگاه ماینتس به پایان رسانید و سپس دوره ی تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر پروفسور کورت شورمن شروع کرد و در سال ۱۳۴۹ در ۳۳ سالگی به اخذ درجه تخصص در این رشته نایل آمد.
وی کار علمیرا با سمت استادیاری و معاونت بیمارستان جراحی مغز و اعصاب آغاز کرد. پس از چندی سرپرستی بخش جراحی مغز و اعصاب اطفال را به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۱ به اخذ درجه ی پروفسوری جراحی مغز و اعصاب از دانشگاه ماینتس نایل گردید.
ضمن کارهای پزشکی و تدریس، لحظه ای از تحقیق و تتبع غافل نبود و در زمینه ی تورم مغز و ترمیم و بازسازی جراحی اعصاب محیطی مطالعات ارزنده ای انجام داد. در سال ۱۳۵۰ اولین دوره از دوران آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۶ نخستین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را با کمک بنیاد فولکس واگن تأسیس نمود.
تجربیات پیوند اعصاب محیطی و بازسازی اعصاب مغز توجه پروفسور سمیعی را به مشکلات جراحی در قاعده ی جمجمه جلب کرد و در این زمینه اولین گامهای پیشرفت را برداشت که مورد توجه جهان پزشکی قرار گرفت.
در سال ۱۳۵۶، ریاست بیمارستان جراحی مغز و اعصاب را در شهرهانور به عهده گرفت در همین سال، کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه لیدن هلند به ویاعطا شد و در سال ۱۳۶۶ دانشگاه ماینتس تصدی کرسی جراحیمغز و اعصاب را به ویپیشنهاد کرد.
پروفسور سمیعی دردهه ۱۳۵۰ اقدام به تاسیس یک مرکز بین المللی علوم اعصاب (Internashnal Neuroscience Institute)که به اختصار INI شناخته میشود، نمود. بنای این مرکز برگرفته از شکل مغز میباشد. این مرکز در شهرهانوفر آلمان واقع است و ریاست آن را پروفسور بر عهده دارد.
در سال ۱۳۶۷ با قبول تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاههانور به کار پرداخت. از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ ریاست انجمن بین المللی قاعده ی جمجمه را به عهده داشت و در سال ۱۳۷۱ به ریاست فدراسیون جهانی انجمنهای قاعده ی جمجمه انتخاب شد.
بخشیاز تجربیات علمیاو در ۱۳ کتاب و بیش از ۲۰۰ مقاله ی علمیمنعکس شده است. برای تجلیل از مقام علمیو تجربیات ارزنده ویو همچنین گامهای بلندی که در پیشرفت جراحی مغز و اعصاب برداشته است، رییس جمهوری آلمان غربی در سال۱۳۶۷ نشان خدمت درجه ۱ دولت آلمان را به او اهدا کرد.
در همین سال جایزه علمیاستان نیدرزاکس آلمان، به پاس فعالیتهای پرارزش وی در راه پیشرفت جراحی مغز و اعصاب به نامبرده اهدا شد. پروفسور سمیعی، طی۲۵ سال اخیر، در بیش از ۲۰۰ کنگره ی علمیشرکت و تجربیات پزشکی خود را ضمن سخنرانیهای متعدد ارایه نموده است.
ویاز سویم جامع علمیپزشکی جهان تقدیرنامهها و جوایز گوناگونی دریافت کرده و در حال حاضر در جهان پزشکی به عنوان جراح پیشتاز در رشته مغز و اعصاب شناخته شده است.
آثار پروفسور سمیعی
مقالات : بیش از ۲۰۰ مقاله ی علمیدر خصوص دستگاه عصبی مرکزی و محیطی.
کتابها : برش نگاری پنوموآنسفال، جنبههای نوین اعصاب محیطی، اعصاب جمجمه ای، ضربههای وارد بر قاعده ی جمجمه، جراحی در ساقه ی مغز و بطن سوم و اطراف آن دو، جراحی قاعده مغز، ضایعات اعصاب محیطی، جراحی منطقه یزین ترکی و سینوسهای پیرامون بینی جراحی مننژیم قاعده ی مغز، جراحی کلیوس، روشهای نوین بازسازی استخوان، دوخت عروق و اعصاب و نیز پیوند در جراحی پلاستیک و جراحی ترمیمی، جراحی قاعده ی مغز، اطلس جراحی قاعده ی جمجمه.
پروفسور سمیعی در آبان ماه ۱۳۸۵ در ششمین همایش چهرههای ماندگار جزو ۲۴ شخصیت علمیو فرهنگی بود که مورد تجلیل قرار گرفت.
عالیترین نشان افتخاری دولت چین نیز به پاس ۴۰سال خدمات و تلاشهای پروفسور مجید سمیعی به جامعه پزشکی به ویژه تلاشهای وی در اعتلای دانش جراحی مغز و اعصاب چین در هفتم مهر ۱۳۸۶ توسط «زنگ پییان» معاون نخستوزیر چین به وی اعطا شد
1. مسئولیت اجتماعی چیست؟
از نظر اجتماعی مسئول بودن یعنی آدمها و سازمانها میبایست با اخلاق و با حساسیت نسبت به مسائل اجتماعی، فرهنگی و محیطی رفتار کنند. تلاش برای برقراری مسئولیت اجتماعی، به افراد، سازمانها و دولت کمک میکند تاثیری مثبت بر پیشرفت، کار و جامعه داشته باشند.
مسئولیت اجتماعی فردی برای دستیابی به مسئولیت اجتماعی گروهی
مسئولیت اجتماعی فردی درمقایسه با مسئولیت اجتماعی گروهی مفهومی جدید است اما قدمتی برابر با قانون طلایی “با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود،” دارد. مسئولیت اجتماعی فردی با ایجاد یک موضع فعال نسبت به تاثیرگذاری مثبت بر دیگران و محیط بیرون از دایره خود بسط مییابد. مسئولیت اجتماعی فردی اساس مسئولیت اجتماعی گروهی است زیرا یک اجتماع از افراد تشکیل شده است و درنتیجه فرهنگ مسئولیت اجتماعی را مشخص میکند. این رابطه آمیخته بین مسئولیت اجتماعی گروهی و مسئولیت اجتماعی فردی است. افراد از نظر اجتماعی مسئولیتپذیرتر شده و در واکنش به این اجتماع ها باید برای برآوردن نیازهای افراد مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری پیدا کنند.
سازمان بینالمللی استاندارد (ISO) عنوان میکند: «در پی افزایش جهانی شدن، ما نه تنها نسبت به آنچه میخریم هوشیارتر شدهایم، بلکه نسبت به نحوه تولید محصولات و خدماتی که دریافت میکنیم نیز آگاهی بیشتری پیدا کردهایم. محصولاتی که از نظر محیطی مضر هستند، کار کودکان، محیطهای خطرناک کاری و سایر شرایط غیرانسانی نمونههایی از مسائل و مشکلاتی هستند که مطرح میشوند. همه سازمانها و شرکتها که به دنبال سود و اعتبار طولانیمدت هستند کمکم متوجه میشوند که باید مطابق با هنجارهای درست عمل کنند.»
افرادیکه مسئولیت اجتماعی دارند از شرکتها و سازمانها تقاضا دارند که مسئولیتپذیری اجتماعی بیشتری پیدا کنند.
یک فرد چطور میتواند از نظر اجتماعی مسئول باشد؟
مسئولیت اجتماعی فردی را اینطور تعریف میشود:
«مسئولیت اجتماعی فردی شامل شرکت هر فرد در اجتماعی که در آن زندگی میکند میباشد که میتوان آن را به علاقهمندی از اتفاقاتی که در جامعه میافتد و شرکت فعال برای حل برخی از مشکلات محلی تعریف کرد. هر جامعه زندگی خود را دارد که همیشه در حال تغییر است. و هر کدام از ما میتوانیم به طرق مختلف در این تغییر شرکت داشته باشیم، مثلاً با شرکت در تمیز کردن خیابانی که در آن زندگی میکنیم، با شرکت در برگزاری مراسمها. مسئولیت اجتماعی فردی را میتوان با کارهای خیریه برای مشکلات و مسائل مهم اجتماعی، فرهنگی و محیطی تعریف کرد. بخشش و کار خیر راههای مختلفی دارد، مثل بخشیدن کالاهای مختلف یا از طریق واریزهای نقدی.»
برای مسئول بودن از نظر اجتماعی نه تنها لازم است در فعالیتهای اجتماعی مثل بازیافت زبالهها شرکت داشته باشیم، بلکه باید آن را به شکل یک سبک زندگی درآوریم. فقط با وارد کردن مسئولیتپذیری اجتماعی به ارزشها و سیستم اعتقادی شخصی خود میتوانیم واقعاً از نظر اجتماعی مسئول باشیم.
برای اینکه از نظر اجتماعی مسئول و فعال باشید میتوانید کمکم شروع کنید. ماهی یکبار از مهارت، تواناییها و علایقتان در راه کمک به اجتماع استفاده کنید. دقت کنید که همه مسئولیتهای اجتماعی چه فردی و چه شرکتی کاملاً داوطلبانه است و بر این ایده استوار است که به جای منفعل بودن نسبت به مشکلات اجتماعی، اقدامی فعال به آن داشته باشیم. مسئولیت اجتماعی یعنی رفتارهای مضر، مخرب و غیرمسئولانه که ممکن است به جامعه، افرادی که در آن زندگی میکنند و محیط آن ضرر بزند را از بین ببریم.
جملات و نقلقولها درمورد مسئولیت اجتماعی:
«من اعتقاد دارم که زندگی من متعلق به کل جامعه است و تازمانیکه زندگی میکنم، وظیفه من است که هر کاری از دستم برمیآید برای آن انجام دهم. دوست دارم وقتی میمیرم همه تلاشم را در جهت بهبود جامعه کرده باشم چون هر چه سختتر تلاش کرده باشم یعنی زندگی بهتری داشتهام.» — جورج برنارد شاو
«انسان عضوی از جامعه، شغل، تمدن یا مذهب است. او فقط یک فرد نیست.» — آنتوان دو سنت اگزوپری
«هرکدام از ما فردی برای خود و فردی برای جامعه هستیم، همه ما باید خودمان و دیگران را درک کنیم و از دیگران و از خودمان مراقبت کنیم.» — هانیل لانگ
« همیشه نمیتوان آینده را برای جوانان ساخت، میتوان جوانیمان را برای آیندگان ساخت.» — فرانکلین دلانو
روزولت
«هر فرد جایی برای پر کردن در جهان دارد و خیلی مهم است که انتخاب کند آنطور باشد یا نه.» — ناتانیل هاتورن
«ماشبن فقط به این دلیل ارزش دارد که بیشتر از آنچه مصرف می کند، تولید میکند–ارزش خودتان را نسبت به جامعه ارزیابی کنید.» — مارتین اچ. فیشر
«آدمها به این دلیل خودخواه نیستند که به دنبال منافع خودشان باشند، بلکه با نادیده گرفتن همسایههایشان خودخواه نام میگیرند.» — ریچارد واتلی
«نمیتوانیم فقط برای خودمان زندگی کنیم. هزاران رشته ما را با انسانهای دیگر مرتبط میکند.» — هرمان ملویل