وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

نظر کارشناس مطرح فوتبال کشورمان اقای امیر حاج رضایی در مورد کتاب،وچه خوب گفت این استاد بزرگ


نظر کارشناس مطرح فوتبال کشورمان اقای امیر حاج رضایی در مورد کتاب،وچه خوب گفت این استاد بزرگ


کتاب بد مرا مغموم می کند


نویسنده: امیر حاج رضایی



    چندی پیش تقارنی رخ داد بین فیلمی که به تازگی دیده ام و کتابی که در ادامه اش خواندم. بعضی وقت ها کتابی که می خوانم با فیلمی که می بینم هماهنگی موضوعی دارد، کتابی که به تازگی خوانده ام «سالخوردگی» نوشته سیمین دوبووار (نشر گل آذین) است. این کتاب در دو جلد به زیست شناسی، قوم شناسی و مساله تاریخی سالخوردگی که در واقع آستانه فرجام است، می پردازد. سالخوردگی درمانی ندارد و یک بحران جهانی است، به هیچ جغرافیایی محدود نمی شود. نتیجتا سالخوردگی انتهای کار هر انسانی است. بعد از این سن وقت رفتن است. دوبووار در این کتاب می گوید که در جوان آینده نامعلوم است، انسان هزار کار نکرده و آرزو دارد اما به سالخوردگی که می رسد آینده کاملامعلوم و تکلیف مشخص است. لابه لای این مسائل می خوانیم که نقش نسل جوان در برخورد با سالخوردگان چیست، جالب اینکه نویسنده پند نمی دهد بلکه این معضلات را آسیب شناسی می کند. فیلم مذکور هم «نورسکا» ساخته الکساندر پین است. این فیلم هم به بحران سالخوردگی می پردازد که چه معضلاتی را فرد سالخورده می تواند برای خانواده اش ایجاد کند. ماجرای فیلم توهم یک پیر سالخورده است که گمان می کند یک میلیون دلار برنده شده اما در واقع این طور نبوده است. کتاب دوبووار با اینکه عنوانش سالخوردگی است اما فقط برای سالخوردگان نیست. در این کتاب می خوانیم که در قوم های بدوی سالخوردگان را از کوه به پایین پرتاب می کردند، یک تحلیل جامع در این رابطه دارد و آن را مقایسه می کند با جامعه امروزی که سالخوردگان را به آسایشگاه منتقل می کنند و این کار عملابا پرتاب از کوه تفاوتی ندارد اما گاهی عناوین کتاب ها مرا فریب می دهد، شاید هم درک من به اندازه نیست. اما چندی پیش کتابی خواندم با عنوان «فوتبال و سینما» نوشته حمید موذنی. من به سینما علاقه دارم و یک شباهت هایی بین سینما و فوتبال می بینم اما نتوانستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم، کتاب مرا به بیراهه برد. احساس می کنم موضوع مورد نظر نویسنده پرورده نشده، من که فوتبالی هستم و به سینما هم علاقه مندم احساس می کنم نویسنده نتوانسته ارتباط خوبی بین این دو برقرار کند.

    در نهایت فکر می کنم کتاب های خوب زیاد هستند، دریغ است که کتاب خوب نخوانیم و وقت مان گرفته شود. می توان با تحقیق بیشتری کتاب خواند. کتاب بد مرا مغموم می کند. عادتی هم دارم که نمی توانم کتاب را حتی اگر بد باشد نیمه کاره رها کنم اما بعدش پشیمان می شوم.

یاداشت

چه زیبا گفت استاد فوتبال کشورمان در مورد کتابهای که انصافا انسان را مغموم می کند ،کتاب خوب افراد را هدایت می کند مانند یک چراغی می ماند که تاریکی را روشن کند ،کتاب یک دوست به تمام معنا ست که در تنهایی با ادمها سخن می گوید (البته دوست خوب!)کتاب باعث می شود که هیچگاه  انسانها در حیات خلوت مستبدین گیر نکند و انچه که انسانیت حکم می کند تن دهد نه سلایق فردی و یا جناحی و گروه،کتاب سازنده انسان است اگر با او باشی در همه وقت در همه جا، تنها او یک دوست و یک شریک واقعی است کتاب با کلماتش ،با صفحه اش،با جلدش ،و با محتوایش ،و با بند بند سطرهایش ما را راهنماست ،پس قدرش را بدانیم و همیشه با خود جهت استفاده از نکته نکته گفتارش زندگی کنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.