موقعیت شما: هفت سین » نوروز |
نوروز ، جشن آغاز سال نو، امروزه در ایران و کشورهای دیگر "جهان ایرانی" به عنوان مهمترین جشن سال ، اهمیت خاصی دارد. جشن نوروز در نخستین روز فروردین (معمولا مطابق با 21 مارس) آغاز می شد، ولی مشخص نیست که چند روز طول می کشیده است . در بعضی از دربار های سلطنتی جشن ها یک ماه ادامه داشته است. مطابق برخی از اسناد، جشن عمومی نوروز تا پنجمین روز فروردین برپا می شد، و جشن خاص نوروز تا آخر ماه ادامه داشت. شاید بتوان گفت ، در طی پنج روز اول فروردین جشن نوروز جنبه ملی و عمومی بود، در حالیکه طی باقیمانده ماه ، هنگامی که پادشاهان مردم عادی را به دربار شاهنشاهی می پذیرفتند جنبه خصوصی و سلطنتی داشت. خاصیت فرا-ملیتی دینی نوروز یکی از دلایل اصلی این استقامت و همگانی بودن آن در بین مردمان مختلف است. نوروز در طول تاریخ ، همیشه به عنوان جشنی متحد کننده مطرح بوده و تمام مردمی که به صورتی وابسته به جهان فرهنگی ایرانی بوده اند ، آنرا به عنوان جشن آغاز سال خود قبول کرده اند . نوروز یکی از بزرگ ترین جشن های آغاز سال نو در میان همه ملت های جهان و ماندگارترین جشن باستانی است . اوستا، شاهنامه فردوسی و «آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی، قدیمی ترین کتاب هایی هستند که به نوروز پرداخته اند؛ حتی در جلد 14«بحارالانوار» اثر علامه مجلسی هم به روایات اسلامی درباره نوروز توجه شده است. آیین نوروزی در چهار مرحله انجام می شود:نخستین بخش از این مراسم به پیش از نوروز برمی گردد و از تغییر طبیعت سخن می گوید.نوروزخوانی و آتش افروزی و حاجی نوروز از جمله آیین هایی هستند که پیش از نوروز به اجرا در می آیند. خانهتکانی یکی از آیینهای نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن میگیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز میشوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار میشود. نوروز چیست؟ نوروز جشن شکوهمند ایران باستان ، گویای پیشینه میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قوم ایرانی ست. نوروز جشن جهان است و روز شادمانی زمین ، آسمان و آفتاب و جوش شگفتی ها و شور زدن ها و سرشار از هیجان هر آغاز.خاطره خویشاوندی انسان طبیعت است. عظمت و شکوه خیال انگیزاین جشن ملی پرنده فکر ایرانی میهن پرست و علاقه مند به سنت های دیرین را در عالم بی انتهای اندیشه به پرواز درآورده و به سوی گذشته هایش می کشاند. ابوریحان بیرونی در (التفهیم) در پاسخ به این سوال که نوروز چیست می نویسد: "نخستین روز است از فروردین ماه و زین جهت روز نو نام کردند زیرا که پیشانی سال نو است و آنچه از پس اوست از این پنج روز، همه جشن هاست و ششم فروردین ماه نوروز بزرگ دارند، زیرا که خسروان بدان پنج روز حق های خشم و گروهان بگزاردندی و حاجت ها روا کردندی ، آنگاه بدین روز ششم خلوت کردندی ، خاصگان را و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین آنست که اول روزی ست از زمانه و بدو فلک آغازید گشتن . " در نوروز نامه بوده است که چون دانستند آفتاب را دور بوده ، یکی آن که سیصدو شصت و پنج روز و ربعی از شبانه روز به اول دقیقه حمل باز می آید ، به همان وقت که هر روز رفته بود بدین دقیقه نتواند آمدن ، چه هرسال از مدت همی کم شود . چون جمشید این دو را در یافت نوروز نام نهاد و جشن آیین اورد . پس از آن پادشاهان و دیگر مردمان بدو اقتدا کردند. " بلعمی در ترجمه تاریخ طبری ، تالیف ابوجعفرمحمد بن جریربن یزید طبری دربازه پیدایش نوروز گفته اند : " در زمان قدیم مثلا در دوره ساسانی یا اشکانی کسر سال را 6 ساعت تمام حساب می کردند . بنا بر این در هر 4 سال متوالی جمع این کسرهای سالانه به یک روز می رسید . برای اینکه آغاز سال از آن موقع طبیعی یعنی اول تابستان که منسوب به زرتشت بود تجاوز نکند، به جای آنکه هر چهار سال یک روز به سال چهارم مثل این ایام بیفزایند و آن را کبیسه کنند هر 120 سال می افزودند از جمع این ربع ها یک ماه درست می کردند و به سال می افزودند و آن ماه را ماه کبیسه می گفتند. بنابراین در هر 120 سال محل نوروز از اول تابستان تا اول برج جوزا تغییر مکان پیدا می کرد و در سال صد و بیستم دوباره بر میگشت به جای خودش . بعد از سلطنت یزدگرد و انقراض دولت ساسانی دیگر کسی این حساب کبیسه را نگاه نداشت . در نتیجه نوروز هر 120 سال یک ماه جلو افتاد. تا اوایل سلطنت محمود غزنوی ، اول فروردین با اول برج حمل منطبق شد و نوروز از جای قدیم خود که اول تابستان باشد به اول حمل که آغاز فصل بهار است منتقل شد." ایرانیان باستان ، برپایه ی آموزش هایشان ، براین اندیشه بودند که شادی از جلوه های نیک اهورایی و همساز با زندگی ست، با این نگرش ، پیوسته بر آن بودند تا در هر مناسبتی اندوه و سوگواری را از خود دور سازند. جشن نوروز از برجسته ترین و با شکوه ترین یادگاری های ایرانیان است که سال های زیادی را پشت سرگذاشته است و یکی از جشن های بسیار کهن جهان به شمار می رود. بیشترین ارزش این جشن را می توان در آن دانست که با سپری کردن نشیب و فرازهای فراوان ، چون کوهی استوار ایستاده و با روح و احساس مردم این سرزمین چنان سرشته شده است که آن ها همه ساله در ژرفای دل و جان و روان خود چشم به راه فرا رسیدن آن هستند و از هفته ها قبل ، با ایمان و علاقه ی سرشتی به پیشبازش می روند. به این گونه هنگامی که گل ، گیاه و سبزه جان تازه می گیرند و جهان زنده ، درفش رنگانگ زندگی را به شادی می افزاید، از سوی دیگر فروغ عشق و امید سراسر آفرینش را فرا می گیرد و جنبش ، تلاش و کوشش در همه جا وهمه چیز دیگر بارجان می گیرد. سال نو و جشن نوروز در شروع ماه فرودین با شکوه تمام آغاز می شود. درباره نوروز می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش که بخشد جرعه جامش جهان را ساز نوروزی زکوی یارمی آید نسیم باد نوروزی لله لله لله از این باد ارمدد خواهی چراغ دل بیفروزی حافظ رویدادهای طبیعی ، زمان یخبندان ها ، موسم یارگیری پرندگان و دیگر جانوران ، انسان نخستین را متوجه بازگشت فصل ها ، دگرگونی طبیعت و از این راه ، سنجش و تقویم زمان می کرد. می دانیم که آریایی ها ابتدا در سرزمینی بسیار سرد زندگی می کردند و از اینرو ده ماه سرما و دو ماه گرما داشتند. در دوران هخامنشی نیز، سال ایرانی به دو فصل بلند گرما و سرما بخش می شد. فصل تابستان هفت ماه و فصل زمستان پنج ماه و پنج روز بود. در این دوره ، در آغاز هر یک از دو فصل بزرگ جشنی برپا میشد. نخستین جشن ، در آغاز بهار و زمان نوزایی طبیعت برپا می شد و دیگری در آغاز پاییز که فصل خوشه چینی و روی آوری طبیعت به سرما و یخبندان بود. برای این دو فصل ، نمادی هم داشتند: شیر، نماد تابستان و گاو نشانه زمستان بود. این دو نماد (شیر و گاو) در نقش برجسته های تخت جمشید ، در حال ستیز با یکدیگر نقش شده اند . این ستیز نشانه روند طبیعت و پیروزی شیر بر گاو هم که در مهر آیینی وجود دارد و در نقش های میترایی دیده می شود ، از همین اعتقاد سرچشمه می گیرد . نوروز ریشه در افسانه دارد و گرچه آن را در اسطوره های ایرانی به جمشید نسبت می دهند ، ولی این جشن پیشینه بسیار کهن دارد و در اصل ، جشن کشاورزان و چوپانان و مردم عادی بوده است که دگرگونی طبیعت آنان را به شادمانی و جشن وا می داشت. ابوریحان بیرونی نیز، پرواز جمشید به آسمان را آغاز جشن نوروز می داند:" چون جمشید برای خود گردونه بساخت ، در این روز سوار شد. دیو ها گردونه را به هوا بردند. مردم از دیدن این امر در شگفت شدند و این روز را جشن گرفتند . " فردوسی می سراید: جهان انجمن شد بر تخت اوی از آن بر شده فره بخت اوی به جمشید برگوهر افشاندند مرآن روز را روز نو خواندند به نوروز نو شاه گیتی فروز بر آن تخت بنشست فیروزه روی بزرگان به شادی بیاراستند می و رود رامشگران خواستند نوروز و مهرگان ، دو جشن بزرگ طبیعی هستند که نخستین آن ، در آغاز بهار و دومین در آغاز پاییز برگزار می شوند . هر چند که نوروز پیشینه ای کهن دارد و یکی از کهن ترین جشن های ایرانیان است، اما در اوستا به روشنی از آن یاد نشده است. در زمان هخامنشیان ، نوروز به شیوه و مراسمی بسیار باشکوه و طولانی به رهبری مغان برگزار می شد. مراسم اصلی این جشن تخت جمشید برپا می شد که بخشی از آن را از روی نقش های روی پلکان های کاخ آپادانا می توان برداشت کرد . آنچه از این نقش ها برمی آید، گنجانیدن درخت سرو ، در بینا بین پیکرهای ارمغان آوران می باشد . این نگاره ها نمایانگر بهره گیری از کاج تزیینی در آیین های نوروزی می باشد . در این نقش ها نمایندگان کشورهای مشترک المنافع ایران ، و ساتراب ها ، بهترین فراورده های سرزمین خود را برای پادشاه به ارمغان آورده اند. از دوران ساسانیان نیز، در خبر ها و گزارش حادثه ها ، یادی از این جشن بزرگ و مهرگان را می یابیم . از لحاظ شمول سنت ها ، باورهای مردمی؛ بزرگداشت هیچ جشنی ، چه دینی و چه ملی ، بدین پایه و مایه در تاریخ ما وجود ندارد. اینگونه یادکردها را در منابع پهلوی و فارسی ، در نوشته های تاریخنگاران و ستاره شناسان ایرانی می توان یافت ، که به فارسی و عربی نیز نوشته شده اند. |
گزارش «قانون» از بررسی وضعیت سی و شش سال اخیر
کارگر ایرانی چند دلار حقوق میگیرد؟
گروه اقتصادی - هر چند طی سالهای اخیر همواره حداقل دستمزد افزایشی را نسبت به سال پیش از آن تجربه کرده است اما رشد تورم سبب شده است میزان افزایش حقوق و دستمزد متناسب با هزینههای خانوار نباشد . به گزارش خبرنگار قانون، بررسیها نشان میدهد حقوق کارگران ایرانی در تمامی سالهای گذشته کمتر از استانداردهای بینالمللی بوده است به طوری که در بهترین سالها از نظر افزایش حقوق و نرخ برابری دلار با ریال ، حداقل دستمزد بر مبنای دلاری از 275 دلار فراتر نرفته است . این در حالی است که بر اساس استانداردهای بینالمللی مبلغ 275 دلار برای یک ماه کار اصلا مبلغ زیادی محسوب نمیشود . حداقل دستمزد در سال آینده با 25 درصد افزایش به 608هزار و900 تومان رسید.
بر اساس این گزارش به نظر میرسد با توجه به برنامه دولت برای استاندارد کردن قیمتهای کالاهای یارانهای در ایران و ایجاد تناسب میان قیمت فروش سوخت در ایران با استانداردهای بینالمللی فاصله دستمزد ایران با استانداردهای بینالمللی نیز باید کاهش یابد . سازمان جهانی کار پیش از این در گزارشی حداقل دستمزد در برخی کشورها را اعلام کرده بود. بر اساس این گزارش در سال 2010 در اندونزی هر کارگر حداقل 250 دلار و در مکزیک 600 دلار حقوق میگرفت. حداقل دستمزد در کشوری چون چین که به داشتن نیروی کار ارزان مشهور است نیز 700 دلار بوده است کما اینکه در مصر نیز همین وضعیت حاکم بود و کارگران از حداقل حقوق 700 دلاری برخوردار بوده اند .
بررسیها نشان میدهد در مورد چین، قیمت سایر عوامل تولید پایین نگه داشته شده و در نتیجه بهای تمام شده کالا کاهش مییابد . حداقل دستمزد در پرو نیز 600 دلار اعلام شده است اما در کشور ترکیه که همسایه ایران است، حداقل دستمزد 1400 دلار اعلام شده است . حداقل دستمزد در پرتغال 1600 ، آفریقای جنوبی 2400 ، آلمان 2800 و آمریکا 3400 دلار از سوی سازمان جهانی کار اعلام شده است . این ارقام دستمزد اسمی ماهانه را تشکیل میدهد وطبیعتا دریافتی کارگران این کشورها میتواند بیش از این رقم باشد.
یاداشت توضیحی
متاسفانه در ایران وقتی بحث حقوق کارکران زحمت کش مطرح است همه نمایند های کارگران که معلوم نیست چگونه انتخاب و یا انتصاب می شوند سکوت مطلق افاضه می فرمایند اما وقتی بحث روز کاگر اعلام می شود همه از خلوت خویش بیرون جسته و فریاد حمایت از کارگر می کنند طبق امار دولت جدید تورم 35 درصد است( اگر در ست باشد) اما افزایش سال 93 طبق اطلاع واصله 25 درصد این کجایش عدالت است؟ یکی از نمایندگان به اصطلاح کارگران بخصوص شخص محجوب نماینده کارگران در مجلس جواب دهد، ما کارگران حقوق ریالی می گیریم ودلاری خرج می کنیم انوقت انتظار دارید عدالت برقرار باشد در شرکتها حقوق کارگران چند ماه چند ماه و دیر به دیر می دهند تابا سود آن حال کنند انوقت انتظار دارید عدالت برقرار شود؟ کارگران زحمت کشانی هستند که گول صداقتشان را می خورند ایکاش این صداقت در وجود کار فرمایان (نه همه)وجود داشت تا جامعه ما بر اساس برابری و ازادی شکل می گرفت نه فاصله طبقاتی وحشتناک. به امید انروز.