وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

توسعه یافتگی با نقد و انتقاد لازم و ملزوم همدیگرند


توسعه یافتگی با نقد و انتقاد لازم و ملزوم همدیگرند

چگونه نقدپذیر شویم؟
 
زینب مجلسی راد
 

نقد و انتقاد با توسعه‌یافتگی ارتباط محکم دارد؛ زیرا تنها راه رسیدن به توسعه، رفع و دفع نواقص و معایب است که در نقد و انتقاد بدان‌ها پی‌می‌بریم. فرهنگ نقد و انتقاد، فرهنگ مشارکت را دامن می‌زند؛ چون به همه مردم و به ویژه نخبگان فکری، حق اظهار نظر می‌دهد.

غرور

کبر و خودخواهی جلوه‏های گوناگون دارد. یکی هم غرور در مقابل نقد است. وقتی نقد مایه کمال اندیشه و کار ماست، نقدپذیری کمک به این کمال و رشد است. از آن طرف، نقدناپذیری، نشانه نوعی غرور و تکبر و عامل در جا زدن در ورطه بدی‌ها و کاستی‌هاست. گاهی ناب‏ترین موعظه‏ ها و تذکّرها هم، وقتی به دل‌های متکبر می‏رسد، با عدم پذیرش مواجه می‏گردد و انسان را محروم می‏سازد. به تعبیر زیبای امیرالمومنین (علیه السلام): میان شما و پند، حجاب و پرده‏ای از غرور افکنده شده است. (غرر الحکم، ص 314).به جای آراستن عیوب و کتمانِ زشتی‌ها و پرده‏ پوشی بر نارسایی‌ها، باید آن‌ها را گفت و شنید و در برطرف ساختنش کوشید. تذکّر و نقد از همین جاست که قیمت و قداست می‏یابد و برای بعضی‌ها یادآوری یک وظیفه می‏شود و برای بعضی توجه به تذکّرها و نقدها یک فضیلت اخلاقی به شمار می‏آید. در این بخش ابتدا به بررسی اهمیت نقد پرداخته و سپس راهکارهایی برای ایجاد روحیه نقدپذیری بیان می‌گردد:

اهمیت نقد

در یک خانواده، ممکن است رفتارهمسران نسبت به هم، ایرادهایی داشته باشد، یا برخورد پدر و مادر با فرزندان درست نباشد. اگر کسی متذکر شد، باید مشفقانه بپذیرند و در اصلاح خویش بکوشند. اگر هر یک تلاش کنند تا عیب و اشکال را متوجه طرف مقابل سازند و خود را بی‏گناه قلمداد کنند، نارسایی‌ها و عیوب هرگز اصلاح نخواهد شد. اگر حسن‏ نظر و نیت دوستانه کسی برای ما ثابت بود، در پذیرفتن نقد و تذکر و پند او تردید نکنیم. به فرموده حضرت امیر(علیه السلام)‌: محبوب‏ترین مردم در نظر تو، نصیحت کننده مشفق و خیرخواه باشد. (غرر الحکم، ص 549)

دامنه انتقاد

پذیرش نقد و دیدگاه‌های اصلاحی دیگران، تنها به اندیشه و فکر یا به عملکرد خارجی و معاشرت‌های ما منحصر نمی‏شود. در آثار ادبی و تولیدات شعر و قصه و اثر هنری نیز، توجه به نقد دیگران، عامل رشد و بالندگی هنرمند و نویسنده و شاعر است، بر عکس، بی‏ توجهی به نقادی‌های منتقدان کار انسان را پیوسته ضعیف و معیوب نگه می‏دارد. هنرمندان نقدپذیر، سریع‌تر رشد می‏کنند. شاعران و نویسندگانی که به نقد آثارشان توسط دیگران بها می‏دهند و از آن استقبال می‏کنند، علاقه خود را به کمال یافتن خلاقیت‌های ادبی خویش نشان می‏دهند. امام سجاد (علیه السلام) ضمن بیان حقوقِ متقابلی که افراد در جامعه نسبت به هم دارند به «حقِ نصیحتگر» بر گردنِ «نصیحت شنو» و وظیفه ناصح و متنصّح اشاره فرموده است: حق نصیحت کننده (و ناقد و پند دهنده) آن است که نسبت به او نرمش و انعطاف نشان دهی و به سخنش گوش فرا دهی، اگر حرفش به جا و درست بود، خدای متعال را سپاس بگویی و اگر تذکّرش موافق با حق نبود، نپذیری ... .

ایجاد روحیه انتقادپذیری

مهم‌ترین کار برای ایجاد روحیه انتقادپذیری آن است که تفکری صحیح از آن داشته و از مزایایش باخبر باشیم. در ذیل به مهم‌ترین مزیت‌های انتقاد اشاره می‌گردد:

1. رشد علم: واضح است که توانایی فکری و علمی ما آدمیان محدود است. اگر در حوزه‌های نظری بر قوانین و نظریه‌های موجود هیچ گونه انتقادی وارد نیاید، بشریت در حوزه‌های علمی دچار رکود، خمودی و درجازدگی‌می‌شود.

2. ادای حق عقل: شکر عقل و حق این نعمت الهی آن است که بارور شود و از توان تشخیص صواب از ناصواب آن بیشترین بهره برده شود. نگاه نقادانه به عالم و آدم و به علم و عمل داشتن، حق عقل است و ادا نکردن این حق، ظلم به این نعمت عظیمی است که به ما آدمیان اعطا شده است. قرآن کر یم در سوره انفال آیه 22، کسی را که از عقل بهره نگیرد، در زمره بدترین جنبنده‌ها و موجودات نزد خداوند معرفی‌ می‌کند.

3. تصحیح نظر و عمل: اگر آدمیان بخواهند که با دقت و بدون دخالت داشتن آرمان‌ها، آرزوها و نفسانیات، نظریه‌پردازی یا عمل کنند، احتمال لغزش و خطا دارند؛ چون امکاناتشان محدود است و فقط به بعضی از وجوه یک موضوع می‌توانند توجه کنند و اینجاست که فرد یا افرادی باید این نواقص را برشمارند و بگویند تا به دیدگاه دقیق‌تر و به عملکردی مطلوب‌تر برسند. یوسف پیامبر پس از گذراندن آزمون‌های سخت و سربلندی در آن آزمون‌ها می‌گوید: و ما ابری نفسی ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربی ان ربی غفور رحیم؛ و من خودستایی نکرده و نفس خویش را از عیب و تقصیر مبرا نمی‌دانم؛ زیرا نفس اماره انسان را به کارهای زشت و ناروا سخت وامی‌دارد؛ جز آن که خداوند به لطف خاص خود، آدمی را نگهدارد که خدای من بسیار آمرزنده و مهربان است.

دینداران که دغدغه مسئولیت‌های آن جهانی داشته و می‌خواهند با افعال و باورهای سالم‌تر به استقبال روزی بروند که مال و فرزندان در آنجا سودی نداشته و قلب سالم می‌طلبند، باید بیشتر از دیگران از نقد و انتقاد استقبال کنند و اگر چنین نیست، جامعه دینی باید به آسیب‌شناسی خود بپردازد.

غفلت

4. رفع نسیان و غفلت: یکی از دلایلی که انسان‌ها باید از نقد و انتقاد دفاع کنند و آن را یک ارزش فرهنگی و اجتماعی به‌حساب آورند، آن است که ما آدمیان در معرض نسیان و غفلت هستیم، در موارد بسیاری از مسئولیت‌هایی که داریم، غفلت می‌کنیم. غفلت، فراموشی است؛ از این رو به انسان غافل بایدتذکر داد. در این زمینه، شیوه تربیتی سقراط که معتقد بود آدمیان جاهل نیستند، بلکه غافل‌اند و از این رو نیاز به تذکر دارند، قابل توجه و توصیه است. در این نگاه، نقد و انتقاد در اصل تذکری است به کسی که از مسئولیت‌ها، شرایط، موقعیت و غایات خود فاصله گرفته تا به خود آید و به مسیر اصلی بازگردد؛ در نتیجه چنین آدمی باید سپاسگزار باشد که دیگری در حق او لطف کرده و با نقد عملش، او را به خود آورده است.

5. آفت‌زدایی از بیرون: ذهن انسان امروزی در معرض طوفانی از اخبار، گزارش‌ها و اطلاعات است. اطلاعاتی که نه تنها امکان تفکر را از انسانی که در معرض این طوفان است، می‌گیرد، بلکه حتی اجازه پرسش را به انسان نمی‌دهد. در نتیجه باید زمینه نقد و انتقاد، پرسش، گفت وگو و مباحثه را در جوامع پدید آوریم و جریان پرسش، انتقال اندیشه‌ها و نقد و انتقاد را به عنوان یک اصل، که به ما هویت می‌بخشد و در برابر دیگران هویت ما را تقویت می‌کند، گسترش دهیم.

فواید انتقاد

فواید نقد را می‌توان از نکات یاد شده نیز فراتر برد و گفت:نقد و اصلاح پیوند وثیق دارند؛ زیرا در اصلاح با حسن دیدن برخی از مبانی و عملکردها، به دنبال طرح نقایص و رفع معایب از مواردی هستند که مشکل دارند؛ فرهنگ نقد و انتقاد، فرهنگ مشارکت را دامن می‌زند؛ چون به همه مردم و به ویژه نخبگان فکری، حق اظهار نظر می‌دهد.نقد و انتقاد بر اخلاق آثار عمیق دارد؛ زیرا به جای این که افراد را به سوی دورویی و تظاهر بکشاند، به سمت شجاعت، صراحت و شفافیت می‌برد و چنین جامعه‌ای از جهت اخلاقی در استانداردهای بسیار بالا قرار می‌گیرد. نقد راه رشد افراد فرصت‌طلب را می‌بندد؛ زیرا معایب آن‌ها را برملا می‌کند؛ و از این رو به شایسته‌سالاری دامن می‌زند. اگر در جامعه‌ای مسئولان در معرض نقد و انتقاد مردم در همه ابعاد باشند و نقدپذیران نیز از انتقادات آن‌ها استقبال کنند و به رفع نواقص خود بپردازند، این تعامل دوسویه مردم و دولتمردان، ضریب امنیت ملی، اجتماعی و شهروندی را نیز بالا می‌برد.

نتیجه

نقد و نقدپذیری یکی از عوامل مهم در رشد انسان‌ها و جوامع بوده است. برای آنکه فرد، روحیه نقدپذیری را در خود تقویت نماید باید دیدی صحیح نسبت به مسئله داشته باشد و بداند نقد سبب رشد علم، ادای حق عقل، تصحیح نظر و عمل، رفع نسیان و غفلت و آفت‌زدایی از بیرون می‌گردد. انسان باید از فواید نقد آگاهی کامل داشته و از ارتباط نقد با اصلاح، اخلاق، توسعه‌یافتگی، سیاست و اجتماع مطمئن باشد.



  
 

فساد تاریخی 82 هزار میلیاردی بانک ها در طول تاریخ کشورمان و عدم افشای نام انها!؟


 فساد تاریخی 82 هزار میلیاردی بانک ها در طول تاریخ کشورمان و عدم افشای نام انها!؟

اعتماد
یادداشت: «فساد تاریخی بانکی»؛ محمدصادق جنان‌صفت

در شرایطی که پول مردم توسط دستورات دولتی حراج می‌شود و قیمت واقعی آن دریافت نمی‌شود، معلوم است که قدرتمندان و کسانی که به مدیران شبکه بانکی نزدیک‌ترند و به هر دلیل دست‌شان به پول مردم می‌رسد به این پول‌ها می‌رسند و از پرداخت آن اجتناب می‌کنند. برای آشنایی بیشتر کافی است به عینیت توجه کنیم. نرخ سود بانکی برای سپرده‌گذاران در سال 1391 که توسط رییس دولت وقت و با دستور اکید کاهش پیدا کرده بود حدود 12درصد برای یک سال بود. در همان سال نرخ تورم 40 درصد بود. تفاوت میان نرخ سود سپرده 12درصد تا 40درصد به معنای سود 230درصدی برای کسانی است که به سپرده‌های ارزان مردم دسترسی داشتند. این گیرندگان پول، نیک می‌دانستند که اگر جریمه دیرکرد 10درصدی هم شامل آنها شود، در سال 1392 که نرخ تورم 32درصد بوده است، باز هم سود می‌برند. در این فضا و محاسبات و در شرایطی که بانک‌ها نمی‌توانستند از دستورات دولت سرپیچی کنند انوع فساد پدیدار می‌شود. یک فساد این است که بدهکاران بانکی پول مردم را پس نمی‌دهند و با آن پول فعالیت‌های اقتصادی می‌کنند. یک فساد این است که برخی وسوسه‌ها را به جان مدیران بانکی می‌ریزند و دست و دل آنها را برای عدول از قانون می‌لرزانند و فساد سوم این است که جرات افشاگری کامل از حکومت را می‌گیرند. عدم افشای کامل نام و شرح فساد 82هزارمیلیاردتومانی از طرف هر نهادی که باشد جرات بدهکاران را بیشتر می‌کند و دستمایه بازی‌های سیاسی می‌شود. فساد بانکی را باید از ریشه خشکاند و آن لغو همه دستورات اداری و آزادسازی فعالیت‌های بانکی و نرخ سود است.

بانک های ناکارآمد و عدم استقلال از مقام ناظر مشکلی که سالها رفع نشده


بانک های ناکارآمد و عدم استقلال از مقام ناظر مشکلی که سالها رفع نشده


 
دکتر عباس هشی*
 

گر بانک‌ها اختیارشان از دست مقام ناظر تقریبا خارج شده ناشی از نا کارآمدی نظارت بر بانک‌هاست یعنی در هر کشوری بانک مرکزی مستقل و سیاست‌هایش قابل اجراست. در هر کشوری که بانک مرکزی نظارت مرکزی را تدوین و اجرا کند تمامی بانک‌ها را تحت کنترل خواهد داشت که مبادا خارج از مقررات اقدام کنند .اینکه عده‌ای تسهیلات به اسم تولید می‌گیرند و به مصرف دیگر می رسانند ضعف مدیریتی بانک است که با نظارت می توان جلوی آن را گرفت.بانک مرکزی ما سنتی است و با هوش‌ترین فارغ التحصیلان با بورس آنجا قبول می‌شدندو باید می‌رفتند در بهترین دانشگاه های دنیا کسب تجربه می‌کردند و سپس وارد بازار کار بانک مرکزی می‌شدند و هیات ناظر بانک‌ها در تمام دنیا همانند ممیز مالیاتی دنیا در کشور های پاسخگو از رفاه و آموزش و بهترین تیم‌اقتصادی برخوردارند وزمانی که بازنشسته هم می‌شوند از چنان حقوق و مزایایی برخوردارند که نیازی ندارند که به یک شرکت یا بانکی لطف کنند یا مورد تخلفش را نادیده بگیرند به این امید که بعد از بازنشستگی در آنجا مشغول شوند.چنین چیزی در دنیا وجود ندارد.بانک مرکزی و ناظران که پول دست شان است و باید بروند حقوق مردم را نظارت و وصول کنند بعضاً از امنیت اقتصادی و شغلی برخوردار نیستند.حال اینکه کادر نظارتی بانک مرکزی در دهه 80 با این مشکل کمتر مواجه بودند و از یک کادر قوی 200 نفره نظارتی برخوردار بود ولی بعد از دهه 80 متاسفانه ریاست بانک مرکزی مان از آن تخصص لازم و دقت کافی در انتخاب رئیس و تیم ریاست خارج شد.ما وقتی مهندس را وزیر اقتصاد می گذاریم قطعا یک مهندس را رئیس بانک مرکزی می گذاریم و این همخوانی ندارد. مهندسی خیلی خوب است ولی مهندسان می‌خواهند برای کار خوب هزینه کنند ولی نظارت کاری نیست که آدم در آن هزینه کند.متاسفانه در سال 84 حالتی بود که اکثریت آن ناظران بانک مرکزی که بازنشست شدند کادر 200 نفری به 40 نفر کاهش پیدا کرد و در زمانی که آقای بهمنی رئیس بانک مرکزی شدند 40 تا 50 نفر بیشتر ناظر نداشت .وهمزمان 20 بانک خصوصی و تعدادی موسسه به سیستم نظارتی اضافه شد .چرا بانک مرکزی از نظر نظارت ضعیف شد چون کادر پایین بالا آمد و تجربه که مهم‌ترین عامل است به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و اکثر کادر بانک مرکزی جذب بانک های خصوصی بیرون شدند واین بزرگترین ضربه ای بود که به نظارت و انضباط مالی کشور وارد شد.کادر نظارت باید کسانی باشند که از دانش کافی برخوردار باشند.ما در بانک مرکزی مشکل رفاه وامنیت را برای دارایی داریم و شاهد این هستیم که مدیران ما هنوز بازنشست نشده در یک بانک استخدام می‌شوند و بعد تا تغییری در بانک ایجاد می شود دوباره همان مدیر را سر کار می گذارند.اینها همگی نشانه‌های بی‌نظمی قبل است. معوقه های بانکی هم همواره دغدغه های بانک مرکزی و دولت برای پاسخگویی به مردم بوده است .

* اقتصاددان




 

جناب اقای زنگنه روس ها را محرم کشور ما ندانیم تاریخ این را گواه می دهد


جناب اقای زنگنه روس ها را محرم کشور ما ندانیم تاریخ این را گواه می دهد



زنگنه روس ها را محرم نمی داند؟


روسیه رقیب اصلی ایران در بلندمدت برای حضور در بازار جهانی گاز است. شرکت های کوه پیکر روسی در بخش نفت و گاز ضمن اینکه به ایران علاقه نشان می دهند، اما احتمالانقشه هایی دارند که ایران را از بازار جهانی گاز عقب برانند. بیژن زنگنه، وزیر کهنه کار ایرانی که این روزها تصمیم های قابل اعتنایی درباره کشورهایی مثل چین و ونزوئلاگرفته و همکاری های ایران را با آنها تعلیق کرده است در تازه ترین تصمیم خود گویا گازپروم روسیه را امین ایران ندانسته و از دادن اطلاعات میدان های نفتی به آنها خودداری کرده است. گفته می شود گازپروم ممکن است اطلاعات نفتی ایران را شاید به عراقی ها بدهد که رقیب اصلی نفت ایران شده اند. سه روز پس از آنکه وزیر نفت ایران پیشنهاد شرکت گازپروم روسیه برای توسعه دو میدان نفتی ایران را چندان جدی نگرفت و گفت «هر وقت پیشنهاد رسمی دادند آن را بررسی می کنیم»، خبرگزاری مهر از نارضایتی مسوولان نفتی ایران از آن شرکت روسی خبر داد. گزارش روز دوشنبه مهر به نارضایتی مسوولان نفتی کشور از بدقولی روس ها اشاره می کند و می نویسد: مدیران وزارت نفت ایران از ارائه اطلاعات میدان های نفتی آذر و چنگوله به روس ها خودداری کرده و از گازپروم خواسته اند تا پیشنهادی رسمی ارائه بدهد. شرکت گازپروم روسیه پس از سال ها وقت کشی در طرح توسعه میدان مشترک نفتی آذر به جای امضای قرارداد با شرکت ملی نفت ایران، با عراق قرارداد امضا کرد. میدان آذر بین ایران و عراق مشترک است. توسعه این دو میدان ابتدا قرار بود توسط شرکت استات اویل انجام شود، اما به دنبال بروز پاره یی از مشکلات، علاوه بر مشکلات ناشی از تحریم ها، آن شرکت نروژی در سال 2008 میلادی اجرای طرح توسعه میدان های آذر و چنگوله را ادامه نداد. به دلیل اختلاف ایران و غرب بر سر ماهیت برنامه هسته یی تهران و اعمال تحریم های گسترده بین المللی علیه ایران، شرکت های بزرگ جهانی، به ویژه شرکت های غربی، از همکاری در طرح های نفت و گاز ایران کنار رفتند و در نتیجه شرکت نفت ایران به فکر جایگزین کردن آنها با شرکت های چینی و روسی افتاد.

یاداشت

کار خوب را همیشه باید تحسین کرد جناب اقای زنگنه لطفا برای شرکتهای روسی و چینی زیاد سرمایه گذاری نکنید انها دنبال وقت کشی و گرفتن امتیاز از رقبای غربی خود هستند انها از ایران سپری ساختند تا میوه شیرین خود را بچینند دولت پوپولیستی قبلی هستی ما را به روس و چین داد   تا  کشورمان امروز گرفتار طرحهای وامانده از هر جا بشود، لطفا روی این اصل پرهیز از احساسی تصمیم گرفتن دوری کنید که ما ضربه ان را در طول هشت سال گذشته خوردیم بس است تجربه ثابت کرده  که باید امتیاز داد و امتیاز گرفت این اصلی شده در جهان سیاست و روابط بین الملل که دولت قبلی از ان هرگز استفاده نکرد.

     رضا بژکول   ارشد علوم سیاسی

با نادانسته سخن گفتن زندگی خود و دیگران را فنا نکنیم(بخوانیم و عمل کنیم)




 با نادانسته سخن گفتن زندگی خود و دیگران را فنا نکنیم(بخوانیم و عمل کنیم)
نادانسته سخن نگوییم !
 
فاطمه ناظم زاده
 

قبل از شروع به صحبت کردن،این مقاله را بخوانید.در یونان باستان، سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش همواره مورد تقدیر بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود با عجله نزد او آمد و گفت: سقراط می‌دانی راجع به یکی از شاگردانت چه شنیده‌ام؟سقراط پاسخ داد:لحظه‌ای صبر کن.قبل از اینکه به من چیزی بگویی از تو می‌خواهم آزمون کوچکی را که سه پرسش است پاسخ دهی. مرد پرسید‌: سه پرسش؟ سقراط گفت: بله درست است. قبل از اینکه در مورد شاگردم با من صحبت کنی لحظه‌ای آنچه را قصد گفتنش را داری، امتحان می‌کنیم.اولین پرسش حقیقت است. کاملا مطمئنی که آنچه را می‌خواهی بگویی حقیقت دارد؟ مرد جواب داد: نه، فقط در موردش شنیده ام. سقراط گفت: پس واقعا نمی‌دانی که خبر درست است یا نه.حال بیا پرسش دوم را بگویم، آنچه را که در مورد شاگردم می‌خواهی به من بگویی خبر خوبی است؟ مرد پاسخ داد: نه برعکس...سقراط ادامه داد: پس می‌خواهی خبری بد در مورد شاگردم که حتی در مورد آن مطمئن هم نیستی بگویی؟ مرد کمی دستپاچه شد و شانه بالا انداخت.سقراط ادامه داد: و اما پرسش سوم سودمند بودن است. آن چه را که می‌خواهی در مورد شاگردم به من بگویی برایم سودمند است؟ مرد پاسخ داد: نه، واقعا ... و سقراط نتیجه گیری کرد: اگر می‌خواهی به من چیزی را بگویی که نه حقیقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن‌را به من می‌گویی؟ اگر توجه داشته باشید برای اغلب ما این مساله پیش آمده است که به طور تعمدی یا غیر تعمدی، به بیان اخبار و اطلاعاتی می‌پردازیم که در واقع نسبت به آنها اطمینان و حتی آگاهی درستی نداریم. بسیاری از اوقات با اینکه صرفا مطلبی را از زبان کسی شنیده ام یا جایی دیده‌ایم، به نقل و انتقال آن به دیگران می‌پردازیم و یا در برخی از مواقع به آن مطلب استناد می‌کنیم و مطابق آن قضاوت و پیشداوری هم ممکن است انجام دهیم. در حالیکه اگر همه ما در طی زندگی روزمره مان نسبت به این موضوع دقت داشته باشیم از گزند آفت‌های زیادی در امان خواهیم بود و زندگی ما به بهشتی آرام تبدیل خواهد شد. در موارد بسیاری مشاهده می‌شود که اختلافات خانوادگی و یا به طور کلی روابط اجتماعی افراد به دلیل همین امر، به مخاطره افتاده است. این موضوع در روابط زناشویی به اوج اهمیت خود می‌رسد و در مرحله بعدی می‌توان از رابطه میان والدین و فرزندان سخن گفت. کم نیستند والدینی که از آگاهی‌ها و اطلاعات بی پایه و اساسی که ممکن است منشا آن‌را هم ندانند، در رابطه با تربیت فرزندانشان بهره می‌برند و از طرف دیگر فرزندان آنها هم به اطلاعاتی که از هم سالان خود یا از رسانه شنیده اند، اطمینان کرده و نتیجه این اقدام به نقطه‌ای می‌رسد که والدین از عملکرد فرزندان خود راضی نیستند و نسل امروز را نسلی گستاخ می‌نامند و در مقابل، فرزندانشان هم تصور می‌کنند والدین متعلق به نسل گذشته هستند و قدرت درک آنها را ندارند. به این ترتیب مشخص است که بیان حرف‌های غیرعالمانه تا چه حد می‌تواند موجب بروز اختلاف باشد. آنچه مسلم است اینکه سنجیده سخن گفتن، یک هنر و مهارتی است که اگر کسی در طول مسیر زندگی‌اش از این مهارت استفاده کند، بهشتی زیبا را در زندگی دنیایی خویش ترسیم کرده که در درجه اول خود را بهره مند ساخته و سپس به دیگران منفعت رسانیده است.چنانکه می‌دانیم کتاب آسمانی ما قرآن و سنت اهل بیت علیهم السلام، بارها و بارها و به طرق گوناگون به این موضوع اشاره و نسبت به بیان حرف‌های بی پایه و اساس، هشدار داده‌اند که افراد همواره نسبت به این موضوع دقت داشته باشند. چنانکه در ادامه مطلب به آیه‌ای از قرآن با همین محتوا اشاره می‌کنیم: (سوره‌: آل عمران آیه‌: 66)‌. هان!شما همان‌هایی هستید که درباره عیسی که از او آگاهی دارید با یکدیگر به حق محاجه کردید ولی چرا درباره آئین ابراهیم که از آن هیچگونه آگاهی ندارید، با یکدیگر محاجه می‌کنید؟خداست که می‌داند و شما نمی‌دانید...