وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

لطفا کرامت زنان را حفظ کنید

لطفا کرامت زنان را حفظ کنید

«خانم ها» بخوانند:کرامت انسانی زنان را زیر پایتان له نکنید


نویسنده: غزل حضرتی

«خانم ها» می گویند اولویت اول مشکلات زنان اشتغال است و ازدواج. بیراه هم نگفته اند، می گویند اولویت مشکلات و مسائل زنان، رفتن به ورزشگاه و تماشای مسابقات جهانی والیبال نیست، باز هم درست گفته اند، کسی در این میان نگفت مشکلات و مصایب زنان را رها کنید و تنها و تنها به ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه بچسبید. «خانم ها» می گویند دغدغه معاون زنان ریاست جمهوری، این روزها، شده والیبال و زنان، چه که هزار و یک کار نکرده روی زمین مانده برای انجام دادن. روی سخنم به «خانم ها»ست، این «خانم ها»ی خاص که در جایگاه های خاص نشسته اند و وظیفه شان چیزی نیست جز رسیدگی به همین اموری که دم از آن می زنند.


اشتغال زنان به عنوان نیمی از نیروی مفید جامعه، رسیدگی به مصایب زنان سرپرست خانوار، رسیدگی به بحث ازدواج دختران و ایجاد خانواده، برطرف کردن تبعیض های تحصیلی و شغلی و چه و چه و چه. اما کدام خانم از این «خانم ها» توانسته در دوران وکالتش در مجلس، این مشکلات را به تمامی برطرف کند که شاید و تنها شاید قدمی کوچک از هزاران قدم برنداشته یی را برداشته باشد و یکی از هزاران گره کور این کلاف های پیچ در پیچ را باز کرده باشد که این مشکلات با یک جلسه و دو لایحه و رایزنی حل نخواهد شد.


    اما اینکه این روزها بحث اولویت نداشتن راه یافتن زنان به ورزشگاه تبدیل به بحث اصلی همه این «خانم ها» شده است، کسی پیدا نشده که به آنان بگوید مگر تنها اولویت های اصلی که پررنگ ترین مسائل یک جامعه است باید مورد رسیدگی قرار گیرد؟ مگر تنها آدم های یک جامعه باید زنده باشند و نباید زندگی کنند؟ که اگر در خانواده یی، والدین آن، تنها به فکر خوراک و پوشاک فرزندان باشند، تنها موجوداتی را تحویل جامعه خواهند داد که صاحب جسم هایی پروارند و روح هایی لاغر و نحیف، روحی که نه از نشاط زندگی خبر دارد و نه می داند غم چیست و نه از هیجانات جوانی بویی برده. چرا از این زاویه به مساله نگاه نمی کنند که تماشای مسابقات ورزشی در همه جای دنیا، یک تفریح هیجان انگیز است، راهی است برای خوشحال بودن، راهی است برای شادی کردن و آنچه بیش از همه چیز در حرف های این «خانم ها» به چشم می خورد این است که شادی کردن زنان ایرانی اصولابا شایبه همراه است.


باید تنها در جمع های زنانه، مولودی ها و دوره های زنانه شاد باشند و به همان جمع اندک سطحی بسنده کنند، که شانه به شانه همراه بودن زن ایرانی در کنار مردان شهرش، تجاوز به حریم زنان را به همراه دارد.


«خانم ها» می گویند زن را چه به تماشای مسابقه مردانه. زن باید در خانه بنشیند و همسرداری و بچه داری کند، مبادا با تشویق زنان به چنین تفریحاتی، آنان را از وظایف اصلی شان دور کنیم که حتی اشتغال زنان هم در قبال بچه داری و شوهرداری، امری درجه چندم محسوب می شود. بعد هم گفته اند زنانی که این دغدغه ها را دارند، نه صاحب همسر ند و نه فرزندآوری کرده اند، شاید هیاهوی ورزشگاه، مطالبه خیلی از دختران جوان باشد اما آنها بلدند زندگی شان را مدیریت کنند، اگر این دختران به خانه بخت هم راه یابند و مادر هم شوند، می توانند هم به کودک و همسرشان برسند و هم جایی برای تفریحات شان باز کنند، قطعا نیاز به برنامه ریزی در این مورد از سوی وکلای مجلس شان ندارند. عده یی می گویند تا مردان ایرانی «خانم ها»ی مجلس را دارند، غم ندارند اما واقعیت شاید با آنچه در ظاهر به نفع مردان ایرانی است، متفاوت باشد. در بسیاری از تبعیض های حاضر، مردان ایرانی دیگر حاضر نیستند زنان جامعه به خاطر حضور آنان به کناری رانده شوند. آنها در برخی مواقع هم حاضرند به خاطر ممنوعیت برای حضور زنان، خود را نیز از حضور در این میادین محروم کنند. اما بازهم «خانم ها»: «خانم ها» یی که به واسطه جنسیت شان توسط هم جنسان شان به پارلمان راه یافته اند. «خانم ها» یی که زندگی را تنها در زنده ماندن آدم ها، تولید مثل و ایجاد جامعه های کوچک به نام خانواده که قرار است محل تربیت انسان های نسل آینده باشد، می دانند. برای زنان از نگاه آنان راهی جز خدمت به همسر و تر و خشک کردن فرزندان قد و نیم قد برای رسیدن به سعادت نیست.


زنانی در گوشه پستو که حتی بهتر است به حضور در جامعه هم فکر نکنند چه رسد به حضور در ورزشگاه. نگاه این «خانم ها» به زنان جامعه شان، نگاه پر مهر هم جنس به هم جنس نیست، نگاه ولی به کودک صغیرش است که آنها هیچ نمی دانند و نمی فهمند چه برایشان خوب است و چه بد، «خانم ها» اما می دانند و صلاح را می خواهند. کاش «خانم ها» بدانند کسوتی که در اختیارشان است، برای این است که تشخیص دهند زنان جامعه شان چه می خواهند، حتی اگر در اقلیت باشند، حتی اگر خواست شان، اولویت اول زندگی شان نباشد، حتی اگر صرفا برای گذراندن ساعاتی خوش باشد، حتی اگر از جنس تفریحاتی باشد که ندارند و نداشتند، هرگز.


«خانم ها»: زنان را انسان های بالغ ببینید که قوه تشخیص و درک دارند. زنان جامعه، آدم هایی از جنس خودتان هستند، از جنس شمایانی که به پارلمان کشور راه یافته اید، آنها سواد دارند، عقل شان نصف نیست، درک خوبی از شرایط اجتماعی کشور دارند، اولویت هایشان را خوب می شناسند. آنها احترام می خواهند و کرامت انسانی.

یاداشت

کرامت انسانی از نظر این خانمها فقط در گریستن و بچه داری و شوهرداری است واشتغال برای انها مهم نیست .به این خانم و خانمها باید گفت شما که دم از مسلمانی

می زنید مگر این جمله علی (ع)را نشنیدید که گفت آن جه را که برای خود نمی پسندی برای دیگران مپسند و آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران نیز بپسند.آیا دختران شما حاضرند با تحصیلات عالیه در خانه بشینند و شوهرداری کنند .ازاینها گذشته خود این خانمها چرا شاغلند بروند در خانه بشینند و شوهرداری کنند ،اگر شغل برای خانمهای دیگر خوب نیست چرا شما  پارلمان و یا پستهای دیگر را اشغال کرده اید ؟50 در صد جامعه یعنی  در خانه بشینند ،نیمی از جمعیت کشور زنند بروند در خانه بشینند که چه بشود؟ آیا فرزندان شما حاضرند؟از طرفی دختران این جامعه استعداد فوقالعاده دارند استعدادرا که نمی کشند؟شاید می ترسید جای شماها را بگیرند ؟بهتر نیست در سخن گفتن با نیمی از جمعیت کشور اول فکر کنید بعد اضهار نمایید؟به امید روزی که به جای پرداختن به بحث های حاشیه ای، خانمهای دارای مسولیت به فکر خواسته های به حق زنان کشور باشند وبا جمع کردن دختران جامعه در ساختن کشور و مشورت گرفتن برای مسایلی چون ازدواج ،تحصیلات ،اشتغال،چگونه زیستن،وایجاد شادی برای انان در همه عرصهای اجتماعی نقش خود را پر رنگ ترکنند نه اینکه برای نیمی از جمعیت کشور نسخه بپیچند.


رضا بژکول


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.