در دولتهای نهم و دهم مشکلات اقتصادی بزرگی رخ داد. در این دوره قیمت
مسکن به طرز وحشتناکی افزایش پیدا کرد.این افزایش قیمت متناسب با میزان
درآمد مردم ایران نیست و به طوری که ایران جزو گرانترین کشورها در حوزه
مسکن در کلانشهرها به شمار میرود. چرا که سطح دستمزد عمومی مردم بسیار
پایین است و توانایی تهیه مسکن را ندارند. در همه جای دنیا نسبت
خانهدارشدن به درآمد سالانه چیزی حدود تا 10 تا 12 برابر است که در ایران
در شرایط کنونی این رقم به مقدار غیر قابل تحققی رسیده است. بهطوری که حتی
خیلی از افراد امکان خانهدارشدن را ندارند. این مساله جدی است که نگاه
ویژه و جدی مسئولان را میطلبد چرا که این معضل بزرگ باعث بروز بحرانهای
اقتصادی، اجتماعی و فرار مغزها میشود. در ایران حتی افراد اگر شاغل هم
باشند، بازهم توانایی تهیه مسکن را نخواهند داشت. این درحالی است که در
کشورهای دیگر به محض اینکه فردی صاحب شغل شود قادر خواهد بود که متناسب با
درآمدشان، صاحب مسکن شوند. اما در ایران فقدان مسکن به یک معضل تبدیل شده
است. متاسفانه در دولتهای نهم و دهم به خاطر تغییر پارادایم در اقتصاد
کشور از یک وضعیت نیم بند تولیدی و خدماتی به سمت اقتصاد سرمایه داری مالی
تغییر شکل داد. بهطوری که دهها موسسه مالی و اعتباری شکل گرفت. این
گروهها از طریق وامهایی که دریافت کردند، اقدام به ایجاد موسسات مالی
کردند و هنوز هم این وامها را پرداخت نکردهاند. در واقع فرصتهای
سرمایهگذاری را در کشور از بین بردند و سپس منجر به رکود و بیکاری در کشور
شدند و در نهایت رکود لجامگسیخته را در کشور بوجود آوردند. همچنین امکان
دسترسی مردم و سرمایهداران به این اعتبارات ارزان را از بین میبرند لذا
برای حل این معضل و ارائه مسکن ارزان به مردم بهجای اینکه نرخ وام مسکن را
افزایش دهند، دولت باید یارانه مسکن بپردازد. بهطوری که در برخی کشورهای
اروپایی دولت به کسانی که برای اولینبار صاحبخانه میشوند، 20 درصد کل
قیمت مسکن را بدون بهره، وام بلندمدت و 75 درصد را با نرخ بهره 3 تا 4 درصد
وام میدهد. لذا این تفکر منطقی نیست که دولت نباید در بازار دخالت کند.
برخی ازجوانان کشور دچار یأس و ناامیدی شدهاند چرا که آیندهای برای
خودشان متصور نیستند. یک جوان ایرانی حتی توانایی تهیه یک مسکن 40 تا 50
متری را هم ندارد. دولت باید دست به یک اقدام جدی بزند. این درحالی است که
در ایران 20 درصد قیمت مسکن را وام میدهند آنهم با بهره بسیار بالا.
چراکه افراد توانایی پرداخت این هزینهها را ندارند. هیچ کجای دنیای
اینگونه نیست. در واقع دادن یارانه مسکن اصلیترین اقدامی است که دولت
باید انجام دهد. چراکه مسکن کالای بسیار اساسی است و امنیت اقتصادی،
اجتماعی و روانی برای مردم بهوجود میآرود. هم اینکه میتواند محرک اصلی
رونق اقتصادی در هر کشوری باشد. نکته مهم دیگر اینکه موسسات مالی و اعتباری
حاضر نیستند پولشان را وارد بازار مسکن و فعالیتهای کنند که بازدهی آن
طولانیمدت است. چون بازدهی تسهیلات مسکن 20ساله است یعنی یک بازده
طولانیمدت را شامل میشود. لذا این موسسات ترجیح میدهند که سرمایهشان را
وارد دلالی، بازار ارز و سکه کنند. چراکه سودهای کوتاهمدت و زیادی را
برای آنها بههمراه دارد.
* اقتصاددان