نسل کشی در غزه چه کسی پاسخگوست؟
بی سرزمین
علامتی که می شنوید، سونامی مرگی ظالمانه است
نویسنده: محمود معتقدی
از غزه/ تنها پیراهن سرخی برجاست/ این ظالمان زنجیری/ با تو چه نمی کنند؟/ تاریخ/ روزی انتقام تو را می گیرد/ دخترم/
پسرم!/ دیروز/ موج دریای خون تو بود/ فردا/ به بندر جنون ات سفر خواهیم
کرد/ با مردان و زنان سوزان ات/ تابستان بدی می گذرد/ برادران دنیایی ات/
چه ساکتند؟/ «گریه را به مستی بهانه کن!»/ پدر!
نسل کشی در
غزه/ به اوج می رسد و/ ویرانه ها/ به صف/ آسمان/ یک نفر/ کودکان را دریابد/
دسته دسته/ به آوار می روند و/ با پیراهن سبز و آبی شان/ با لبخند کوچک
کوچک کوچک شان!/ دل من/ شرمساری ات را پنهان کن!
گاهی حس
مرگ/ شبیه باران/ بر سرت می بارد/ پشت این هیاهو/ کسی می میرد و/ کسی می
آید/ چقدر به آزادی ات دل می بندی؟/ با تو گم می شوم!
پای
تان را از گلوی غزه بردارید/ آسمان/ جهان شما را می شنود/ دنیا/ جفای شما
را می بیند/ دست از ماشه های تان بردارید/ خدا را خوش نمی آید
وقتی
کودکی ظالمانه می میرد/ روح زمان فرو می ریزد و/جهان/ از رفتن اش باز می
ماند/ نگذارید/ لبخند بچه ها / اینگونه به خاک افتد/ دست و دلم/ هنوز می
لرزد جهان/ آخرین بوسه اش را از تو دریغ می بیند/ کودکان دمشق/ کودکان موصل/ کودکان غزه/ کودکان تو/ کودکان من/
کودکان تشنه از بیداد/ دوشنبه هایت/ اینگونه به باد می رود/ گریه کن تیرماه 93

93