جزایر سه گانه و نصب پرچم ایران روی آن(جزایری که همواره متعلق به ایران بوده)
نصب پرچم ایران نقض پیمان 1971 نیست
نویسنده: داوود هرمیداس باوند*
|
|
جزایر
سه گانه تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی جزایری است که در گذر تاریخی همواره
متعلق به ایران بوده است و از آنجایی که در سال 1904 به دلیل اینکه این
جزایر اهمیت استراتژیک داشت انگلیس آن را به صورت غیرقانونی اشغال کرد. به
این ترتیب از سال 1904 تا 1971 به این اشغال ادامه داد و اختلاف تداوم یافت
تا اینکه انگلیس اعلام کرد از خلیج فارس و شرق سوئز خارج می شود. در آن
زمان امنیت خلیج فارس در دست ایران بود و ایران متوجه شد با خروج انگلیس،
نگرانی شیخ نشین های منطقه افزایش می یابد و همکاری آنها لازم است. ایران
در آن زمان با دید مسالمت آمیز و با میانجیگری انگلیس تفاهمنامه یی امضا
کرد که حاکمیت ایران بر جزیره تایید شد، امنیت آن در اختیار ایران قرار
گرفت و دریای سرزمینی جزیره نیز 12 مایل تعیین شد. در صورتی که دریای
سرزمینی شارجه سه مایل بود. در آن زمان ایران موافقت کرد که جنوب جزیره یک
پاسگاه پلیس داشته باشد و فلات قاره نیز به طور مشترک مورد استفاده قرار
گیرد. این واقعیتی است که در مورد ابوموسی وجود داشت اما بعدها که امارات
متحده عربی تشکیل شد و شارجه جزئی از امارات شد، اماراتی ها دعوای جدید و
کاذبی را مطرح کردند که هر سه جزیره متعلق به شیخ شارجه و راس الخیمه است و
ایران اشغال غیرقانونی انجام داده است.
در صورتی که طبق توافقنامه
همه چیز روشن بود. در مورد ابوموسی بارها ایران اعلام کرده است که برای
مذاکره با امارات متحده عربی آماده مذاکره است اما امارات حاضر نیست تنها
در مورد ابوموسی صحبت کند و می خواهد بحث را به دو جزیره دیگر شامل تنب
بزرگ و کوچک نیز تسری دهد. اینکه امارات متحده از نصب پرچم ایران در
ابوموسی شکایت کرده است هیچ مبنایی ندارد، زیرا ابوموسی یک جزیره ایرانی
است و حق ایران است که پرچم خود را در این جزیره نصب کند. از سوی دیگر در
شمال ابوموسی نیز همواره پرچم ایران برافراشته بوده و هیچ مشکلی نیز در این
زمینه وجود ندارد. شاید اماراتی ها به نصب پرچم ایران در جنوب ابوموسی
اعتراض دارند که پاسگاه پلیس آنها در آنها مستقر است که باز هم اعتراض آنها
وارد نیست. برافراشته شدن پرچم ایران در ابوموسی به هیچ وجه آن گونه که
امارات متحده عربی ادعا می کند نقض قرارداد 1971 بین دو کشور نیست.
امارات
هم می تواند در منطقه جنوب ابوموسی پرچم خود را داشته باشد اما کل امنیت
ابوموسی در اختیار ایران است. در قرارداد 1971 نیز اعلام شده است که ایران
از حاکمیت خود بر ابوموسی صرفنظر نخواهد کرد و در این قرارداد نیز چیزی در
مورد نصب پرچم پیش بینی نشده است. بحث ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک یک بار در
سال 1971 در شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد. شورای امنیت در آن زمان رای
داد که فقط طرفین مذاکره کنند و این موضوع را از دستور کار خود نیز خارج
کرد. شورای امنیت در مورد مساله جزایر سه گانه می گویند تنها باید از طریق
مذاکره حل و فصل شود و ایران نیز بارها برای مذاکره اعلام آمادگی کرده است.
ایران بارها گفته است در مورد ابوموسی آماده مذاکره است اما اماراتی ها
فراتر از ابوموسی می خواهند. شورای امنیت می گوید زمانی که مذاکره انجام شد
و به نتیجه نرسید آنگاه در صورتی که صلح و امنیت جهانی را به مخاطره
انداخته باشد باید در این شورا مطرح شود. بنابراین جزایر سه گانه مشمول هیچ
یک از این فاکتورها نمی شود. در مورد دیوان لاهه نیز باید گفت در صورتی که
بنا باشد موضوع در این دیوان مطرح شود باید بنا بر رضایت طرفین باشد. اگر
یک طرف راضی نباشد دیوان صلاحیت رسیدگی ندارد اما در نهایت باید گفت که
ایران هیچگاه بخشی از سرزمین خود را تحت رسیدگی مجامع بین المللی قرار نمی
دهد، این یعنی خود ما در حق مالکیت خود تردید داریم. اینکه هر از چند گاهی
این موضوع از سوی اماراتی ها مطرح می شود بیشتر اهرمی برای فضا سازی علیه
ایران است.
کشورهای عربی در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب
بدون اینکه ماهیت تاریخی و سوابق موضوع بررسی شده باشد قطعنامه هایی علیه
ایران و به نفع امارات تصویب شده است. این کشورها بیشتر برخورد قبیله یی
دارند. برای مثال برای موریتانی و جیبوتی این موضوع اصلامهم نیست و آن را
بررسی نمی کنند اما از آنجایی که پای یک کشور عربی در میان است، صرفا به
دلیل عربی بودن به نفع آن رای می دهند. البته در مورد اسراییل چنین وحدت
نظری وجود ندارد اما تصادفا در تنها موردی که چنین اتفاق آرایی بین کشورهای
عربی به چشم می خورد، جزایر سه گانه متعلق به ایران است. با این وجود
ایران برای مذاکره در صورتی که تنها در مورد امارات باشد آمادگی دارد اما
امارات از مذاکره محدود به این موضوع خودداری می کند.
کارشناس امور بین الملل*