بنگاههای اقتصادی و مسولیت اجتماعی که فراموش شده است.
وقتی که پرسش از مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی به میان میآید اولین چیزی که به نظر من میرسد این است که هر زمان این بنگاهها به مسئولیت و رسالت و فلسفه وجودی خود در حوزه اهداف خود درست عمل کنند درواقع در جهت کمک به اجتماع و اقتصادحرکت میکنند. یعنی اولین وظیفه بنگاه اقتصادی افزایش تولید و افزایش ثروت است و همین افزایش ثروت به طور خود به خود در جهت کمک به جامعه و بهبود حال آن جامعه است.
در واقع من اهداف اقتصادی و مسئولیت اجتماعی شرکتها را در راستای هم میبینم و جدا از هم نیستند. وقتی به عملکرد شرکتهای بزرگی چون مرسدس بنز، فیات و .... توجه میکنیم این بنگاهها به درستی و دقت در جهت بهبود تولید، کیفیت و افزایش بهرهوری و ثروت تلاش میکنند و هر جا هم که به سراغ اجتماع میروند در جهت اهداف خود یعنی فروش و تولید و تبلیغ برای بنگاه خود هستند. یعنی اینکه این شرکتها میخواهند محصولات آنها به فروش برسد. اما مسئله بعدی این است که وقتی این شرکتها درست سازماندهی شده باشند، خودگردان باشند، به لحاظ عملکرد شفاف باشند خودبهخود عمل به مسئولیت اجتماعی خود یعنی بهبود وضع اقتصادی جامعه و در سطح کلان بهبود وضع اقتصادی کشور هستند و هیچ رسالتی سنگینتر از این نیست که بنگاه اقتصادی به روند توسعه و تولید کمک کند.