وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

واژه گان سیاسی برای علوم سیاسی

واژه گان سیاسی برای علوم سیاسی

خلاصه مکاتب سیاسی

مکتب های و ایدئولوژی های مختلف

ابسولوتیسمAbsoltisme-ابسولو به معنی مطلق و مقصود از ابسولوتیسم حکومت مطلقه و ریاست یکنفر شخص مطلق العنان است بر جامعه.


اپیس کوپالیسمEpiscopalisme-نام مسلکی است که  در قرن 16 در اروپا بوجود آمد. این مسلک منسوب به ژان کالون تئولوژیست فرانسوی است. او به سلطنت تکیه نداشت ومعتقد بود که قدرت روحانی تفوق بر قدرت جسمانی دارد.

آتاشهAttache-وابسته سفارتخانه


آپتی میسمOptimisme- این اصطلاح غالباً ملحق به اصطلاحات حاکی از مرامهای اصلی سیاسی می گردد.عقیده به خوش بینی و حسن ظن است.


اپورتونیسمOpportunisme-مسلکی است که طرفدارانش به سرعت بر حسب تغییر وضع سیاسی یا تغییر رژیم یا زمامدار بنا به نفع شخصی تغییر عقیده می دهند.


اپولوژیسمApologisme- نام فرقه ای موسوم به اپولوژیست ها که در قرن 17 درخلال جنگهای داخلی انگلستان برای مردم حق مقاومت در برابر پادشاه قائل بودند. فلاسفه آغاز مسیحیت را که معتقد باستدلال در مقابل مخالفین مسیحیت بودند نیز اپولوژیسم می خواندند.


اتوریتاریانیسمAutoritarianisme-مسلک وسیستم حکومتی است که در آن آزادی فردی تحت الشعاع قدرت دولت قرار می گیرد.


اتوکراسیAutocracy-سیستم حکومتی ای را گویندکه درآن تمام قدرتها دردست زمامدارباشد.


اریستوکراسیAristocrascy-حکومت اشرافی، سیستم و نوعی حکومت که درآن قدرت ونظارت دردست عده کمی از اشراف باشد.


اریستوکراتAristocrate-عضو هیأت حاکمه اشرافی هواخواه حکومت اشرافی.


اسکولاستیکSchoolastic-حکمت و فلسفه حکمای قرون وسطی را که در مدارس به تدریس اشتغال داشتند،اسکولاستیک مینامند. فلسفه این حکما که بنام مدرسیون یااصحاب مدرسه نیز نامیده میشدند، بیشتر جنبه دینی داشت. ازفلاسفه مهم این مکتب آبلار، تامس داکن،گیوم داکن و سنت آنسلم رامیتوان نام برد.


اسکی پیسمEscapisme- بمعنی فرار است، ومقصود ازآن فرار ازشرکت در کارهای اجتماعی و امتناع از قبول پستهای دولتی وشرکت در امور حکومت.


اکسپانسیونیستExpansioniste-طرفدار توسعه وگسترش اراضی کشور بوسیله فتوحات نظامی یا به وسایل اقتصادی.


الیگارشیOlygarichie-روشی در حکومت که توسط چند نفر اداره شود و کلیه قدرتها دراختیار عده ای معدود باشد.


امپریالImperial- امپراطوری ، شاهنشاهی.


امپریالیستImperialiste-طرفدار  و هواخواه امپرا طوری


امپریالیسمImperialisme- هواخواه امپراطوری ، عقیده و روشی را گویند که هدفش بسط امپراطوری و توسعه قلمرو و حکومت بر دیگران است.


اگوئیسمEgoisme- عقیده به اینکه طبیعت انسان درهمه جا و همه زمانی اساسا خودخواه است،لذا زمامدار باید انگیزه اش اگوئستیک یعنی خود خواهی و خودپرستی باشد.


آنارشیAnarechie-آشوب ، بی نظمی و هرج ومرج . درزبان یونانی بمعنای «بدون حکومت» است.

آنارشیستAnarechiste-آشوب طلب .


آنارشیسمAnarechisme- هرج و مرج خواهی ،مسلک آنارشیسم حکومت را تنها موجب بدبختی و مصیبت های اجتماعی می داند.


انترناسیونالInternational-جهانی ، بین المللی.


انترناسیونالیسمInternationalisme-درمقابل ناسیونالیسم است و عبارت است از اعتقاد به این که همکاری و معاونت ما بین ملت های جهان موجب سعادت و برقراری صلح و آرامش حکومت جهانی است.


انتلکتوالIntellectual- روشن فکر ، خردمند.

انتلکتوالیسمIntellectualisme-مکتب اصالت قریحه و هوش وعقیده براینکه علم زاده عقل است و عقل منبع دانش و کشف حقیقت ،یا علم صحیح بواقعیت تنها از طریق قریحه و هوش و عقل میسراست.


اندوستریالیسمIndusterialisme- یعنی صنعتی شدن زندگی انسان و رواج صنعت و کارخانه و ماشین و اهمیت دادن بصنعت .


اندیویدوالیسمIndividualisme-یعنی اصالت فرد وطبق این فلسفه باید اجازه داده شود که هرکس باختیار آزاد برای خود فکروکار کند.


اوبژگتیویسمObgectivisme-که آنرا ایدآلیسم اوبژکتیف  نیز می نامند ، فلسفه ایست که حقایق راازنظر حسی نگاه می کند.


اوتارکیAuatrky- بمعنی استقلال اقتصادی است.

اولترا اندیویدوالیسمUltra Individualisme-عقیده به فردیت افراطی است.


اولتیماتومUltimatum-اتمام حجت ،آخرین پیشنهادی که دولتی به دولتی میدهد و در صورت عدم قبول موجب بروز جنگ میشود.


ایرولاسیونیسمIrolationisme-اعتقاد به لزوم تبعیت ازیک خط مشی و سیاست و کناره گیری علنی یک ملت از همکاری سیاسی و اقتصادی .


باکونی نیسمBakuninisme-عقیده سیاسی باکونین پیشوای آنارشیست روسیه و اروپا . وی این مکتب را که اصولش لزوم تخریب دولت و حفظ حقوق فردیت و افکار خداوند است را ابداع کرد.


بالشویسمBalshewisme-شیوه ای خاص از مکتب «مارکسیسم» است ، که طبق آن طبقه کارگر باید بوسیله دستجات محلی که پیرو انضباطی شدید از طرف دولت مرکزی باشند هرچه زودتر قدرت سیاسی را بدست آورند.


بربریسمBarbarisme- وحشیگری . توحش و حالت بدوی زندگانی جوامع اولیه و قوام دوراز تمدن


بلوکBloc-دسته متحد ، گروه هم بسته


بورژواBourgeois-سرمایه دار،  دولتمند ، شهرنشین ثروتمند .


بورژوازیBourgeoisie-سرمایه داری ، طبقه ثروتمند و سوداگر .


بنتهامیسمBenthamisme-بنتها میسم به نوع مخصوصی از لیبرالیسم اطلاق می شود.


پاتریوتPatriot-میهن پرست .


پاتریوتیسمPatriatisme-به معنی میهن پرستی است .


پارتیکولاریسمParticularisme-علاقه شدید هر شهر به حفظ حالت خاص خود .


پلیتیکPolitique-علم سیاست ، سیاست .



پارتیزانPartisan-سرباز چریک ، هواه خواه ، طرفدار .


پارلمانParlement- مجلس نمایندگان ، مجلس شورا و سنا


پارلمانترParlementaire-عضو پارلمان ، مطابق با آداب و رسوم پارلمان .


پارلمانتریسمParlementairisme-روشی است در حکومت که در آن قوه مجریه خود مسئول قوه مقننه یعنی پارلمان میباشد .


پاروشیالیسمParochialisme- محدودیت فکر و دلبستگی به انجام کارهای بلوکی و بخشی  ومحلی



پاسی فیسمPacifisme-صلح طلبی ، مخالفت با جنگ بهر نوع و شکلی که باشد .


پراگماتیسمPragmatisme- اصالت عمل و نقطه مقابل متافیزیک است پیشوای این مکتب ویلیام جیمز آمریکایی است .


پروونسیالیسمProvinclisme- عقیده به عدم تمرکز امور کشور در پایتخت و تقسیم مسئولیت های هر ایالت  به متصدیان امور همان ایالت .


پلوتوکراسیPloutocracy- نام سیستم حکومتی است که توسط ثروتمندترین افراد یک جامعه اداره شود .


پلورالیسمPluralisme- بمعنی کثرت ، به فلسفه سیاسی اطلاق می گردد که علاقه فرد نباید منحصر به  پیوستگی سیاسی وی با دولت باشد ، بلکه علاقه های دیگری نیز دارد . مانند علاقه مذهبی و اقتصادی .


تائوئیسمTaoisme نام مکتب سیاسی است ، که بنیان گذار آن لاا وتسه(604-501 ق.م ) است فلسفه وی یک نوع مذهب لیبرال است .


تاکتیکTactic- فن جنگ و راهنمائی سپاه در نبرد بادشمن .


تامیسمThomisme- مکتب سیاسی منسوب به تامس داکوین (1225-1274 ب.م.)


تئوکراسیTheocratcy- رژیم و روشی را در حکومت گویند . که روسا و فرماندهان درجه اول آن پیشوایان روحانی و ارباب دین باشند ، بعبارت دیگر حکومت مذهبی است .


ترادیسیونTradition- سنت ، رسوم اجتماعی .


ترادیسیونالیسمTraditionalisme- اعتقاد باصالت ، سنت پرستی .


تروتسکی ایسمTrotskisme-فرقه منشعبی از حذب کمونیسم که بنیان گذارش تروتسکی یکی از پیشوایان انقلاب بلشویکی روسیه بوده .


ترورTerreur- وحشت و هراس ، کشتن و ازبین بردن مخالفین .


تروریستTerroriste-عامل ترس و وحشت . آدم کش .


تروریسمTerrorisme- عقیده به لزوم آدم کشی .


تریدیونیونTrade-Union-عنوان تشکیلاتی است از کارگران بمنظور کوشش دربهبودی احوال ایشان  و افزایش مزد تقلیل ساعات کار و تامین بیمه بیماری و وسائل بهداشت و ...


تریدیونیونیسم Trade-Unionisme-یعنی به یک اتحادیه کارگری گرویدن . لنین بین تریدیونیونیسم  و سوسیالیسم فرق گذاشت . کارگران هیچ گاه سوسیالیست نمی شوند بلکه ابتدا تریدیونیونیست می شوند .


تیرانیTyrannie- بمعنی حکومت ستمگری وجور و ظلم است .


تیرانیسیدTyrannicide- بمعنی ظالم کشی و اعتقاد به لزوم قتل سری و ترور زمامداران حکومت است . 

  

تیموکراسیTimocracy- این اصلاح در مورد حکومتی و دولتی بکار برده می شود که زمامدارانش تنها بخاطر شرف وبدست آوردن افتخار کار میکنند . این واژه ها را افلاطون در کتاب جمهوریت خود بکار گرفته است .


دپارتمانتالیسمDepartmentalisme- حکومتی که بایالات و استانها و بخش های کشور استقلال در امور داخلی خود دهد .


دسانترالیسمDecentralisme- عبارت از انتقال نظارت و کنترل ازقدرت مرکزی به واحدهای محلی .

      

دسپوتDespot- مستبد .


دسپوتیسمDespotisme- حکومتی را گویند که پیرو حکومت مطلقه و خودکامگی و بدست زمامداری خودرای و مستبد اداره شود .


دماگوژیDemagogie- عوامل فریبی.


دمکراتDemocrate - آزادیخواه ،  طرفدارآزادی


دموکراتیکDemocratique- شیوه همرایی


دموکراسیDemocracy- آزادیخواهی با روش

ی در سیاست و حکومتی که درآن اختیارات درد

ست مردم و نمایندگان آنها میباشد .


دمونستراسیونDemonstration- تظاهر دسته جمعی که در آن فرقه ای یا فرقه هایی یا احزاب مختلفی شرکت داشته باشند و بوسیله سخنرانی و گردش در معابر برای بدست آوردن خواستهای خود جدوجهد کنند .


دگماتیسمDogmatisme- فلسفه جزمی ، عقیده باینکه باید کورکورانه از سنت ها بدون پرسش پیروی کرد .


دیالکتیکDialectique- مکالمه ، مباحثه و جدل با روشن کردن مطلبی بوسیله مکالمه وتعقل مانند روش منطقی ، منطق مکتب «مارکس» که بنام «ماتریالیسم دیالکتیک» مشهور است .


دیپلماتDiplomate-سیاسی، سیاستمدار


دیپلوماسیDiplomacy- سیاست ، علم سیاست ، حل و عقد امور میان کشورها و ممالک خارجی .


دیکتاتورDictateur-مستبد، خودرای، خودکام


رادیکالیسمRadicalisme- مکتبی است در سیاست که هواخواهان آن از اوضاع موجود ناراضی بوده و طالب تجدید نظر و درهم شکستن تمامی قوانین و نظامات میباشند( برای بوجود آوردن موسسات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی نو .)


راسیونالیسمRationalisme- فلسفه اصالت عقل ، اعتقاد به برتری و تفوق عقل برهمه چیز .


رستوراسیونRestauration- دوران اعاده سلطنت به خانواده بوربون که از سال  1814 تا 1830 ادامه یافت .


رفراندومReferendum- مراجعه بآراء عمومی از طرف دولت برای دست یابی باکثریت آراء مردم .


رفرمReform- اصلاح تغییرات  و اصلاحات سطحی در امور اقتصادی و سیاسی بدون توسل به انقلاب  وشورش .

   

رفرماسیونReformation- اصلاحات  سیاسی و اقتصادی ، نهضت اصلاحی .


رولوسیونRevolution-انقلاب ، طغیان و شورش .


رویالیسمRoyalisme- سلطنت طلبی ، شیوه سلطنت طلبان در برابر جمهوری خواهان .


ریتوالیسمRitualisme- آداب پرستی ، اعتقاد بلزوم رعایت آداب مذهبی و آداب ورسوم بحد افراط .

                       

رویزیونیسمRevsionisme- نام مکتب و مسلک ادوارد برنشتاین سیاستمدار ، نویسنده سوسیال دموکرات آلمان است هدف این مسلک اصلاح و تعدیل سوسیالیسم انقلابی مارکس بود .

                       

ژئوپولتیکGeo poltiqoue- نام علم جدیدی است که هدفش مطالعه و تحقیق در روابط بین جغرافیا باحیات قدرتها و امپراتوریهای بزرگ است .


ساتیاگراهاSatyagraha- دریافت حقیقت ، نهضت سیاسی و مذهبی ای که درسال 1919 شروع شد و بوسیله مقاومت منفی در برابر تجاوزات بیگا نگان مبارزه نمود .


سانترالیسمCentralisme- اصول تمرکز در روش اداره ی حکومت یک کشور و تمرکز امور در حکومت مرکزی در پایتخت .

سزاریسمCzarisme- حکومت قیصری و بهمان مفهوم استبداد و اتوکراسی و قدرت مطلقه امپراتور است .

                 

سکولاریسمSecularisme- دنیا پرستی ، اعتقاد به اصالت امور دنیوی و رد آنچه غیر آنست .

           

سنات Senat- مجلس اعیان ، مجلس اشراف ، مجلسی که نمایندگان آن از بین طبقات  و افراد ممتاز انتخاب میشوند .


سناتورSenateur- نماینده مجلس اشراف ، مجلسی که نمایندگان آن از بین طبقات و افراد ممتاز انتخاب میشوند .


سندیکاSyndicat اتحادیه کارگری .


سندیکالیسمSyndicalisme- مسلکی سیاسی و جنبشی انقلابی است ، که هدفش بوسیله اتحادیه های کارگری دولت بانجام رسد و دموکراسی پارلمانی را از طریق طغیان و هر نوع انقلابی واژگون کند .


سوسیالیستSocialiste- طرفدار و هواخواه مکتب «سوسیالیسم » .


سوسیالیسمSocialisme- مسلکی است که هدفش ایجاد و برپاکردن دسته جمعی جامعه است بنفع مردم بوسیله مالکیت دولت نسبت به کلیه وسایل تولیدی اعم از صنعت و وسایل حمل و نقل و غیره کنترل آنها از طرف  دولت است .


شووینیسمChauvnisme- ملت بازی ، وطن بازی ،افراط ، و مبالغه کورکورانه در میهن پرستی .

                          

فابیانیسمFabianisme- نام مسلک سیاسی یک سازمان سوسیالیستی در انگلستان است . اینها سعی کردند که سوسیالیسم را در طبقه متوسط معمول سازند .


فاشیستFachiste- این اصطلاح از کلمه فاشیسمو که بعنوان شعار قدرت در روم قدیم بود گرفته شده و بمعنی آشوب طلب هرج ومرج طلب است .


فاشیسمFachisme- این مسلک  در زمان حکومت موسولینی احیاء شد . شیوه یی در سیاست است که هرج ومرج  وآشوب  طلبند .


فئودالFeodal- کسی است که املاک زیادی داشته باشد و بر رعایای خود حکومت کند.


فئودالیتهFeodalite-ملوک الطوایفی ، نوعی تجزیه حکومت در کشورهای قرون و سطی که اشراف و مالکین بزرگ هرکدام برقسمت تحت نفوذ خود در کشوری حکومت کرده و همیشه باهم در حال جنگ وستیز بوده اند .


فئودالیسمFeodalisme- نوعی حکومتهای مجزا از هم و ملوک الطوایفی در قرون میانه . امروز به کشورهایی اطلاق میشود که عده ای از اشراف و مالکین ، ملاک باشند . 

    

فاکسیونFaction- به معنی حزب است.


فاکسیونالیسمFactionalisme- این واژه را جرج واشنگتن رایج کرد و بمعنی حزب پرستی است .

                   

فاناتیسمFanatisme- فانا تیسم یا فانا تیکسیم Fanaticisme   به معنای اعتقاد تعصب آمیز و تابع تعصب است ، از هرنوع که باشد چه سیاسی ، چه مذهبی ، چه اخلاقی .


فدرالFederal- همگرایی ، اتحاد .


فدراسیونFederation- اتحادیه چندین حکومت مستقل که بصورت دولت متحد درآیند . همگرائی و اتحاد چند دسته از مردم .

فدرالیسمFederalisme- شیوه ای در حکومت و سیاست که به موجب آن بایستی مملکت از اتحاد ایالات مستقل تشکیل شود .


فراکسیونFraction- گروهی هم فکر و هم رأی از یک جمعیت یا یک  حزب .

فراماکونریFramaconnerie- جمعیتی سری که در برخی از کشورهای اروپ

ائی وجود دارد .


فیزیوکراسیPhysiocratie- مسلکی است که به موجب آن بایستی قوه مقننه از دخالت وضع قوانین اقتصادی خودداری نماید .


کاپیتالCapital- سرمایه .


کاپیتالیسمCapitalisme- یعنی سرمایه داری وآن عبارت از سیستمی است که در آن وسایل عمده تولیدی بوسیله سرمایه های شخصی فراهم می آید و به مالکیت شخصی صاحبان سرمایه باقی میماند .

      

کاپیتولاسیونCapitulation- حق قضاوت کنسولی که به دول خارجی در داخل یک کشور داده میشود .

               

کاتاکلیسمCataclyisme- بمعنی طوفان جهانی و زیر و زبر شدن اوضاع و یا حوادثی که جهان را واژگون سازد .  

     

کالوینیسمCalvinisme- نام مکتب و مسلک سیاسی و مذهبی منسوب به کالوین تئولوژیست فرانسوی . این مسلک  دارای جنبه آزادی و دموکراسی است .


کاسموپولیتانیسمCosmopolitanisme- طریقه ایست از زندگی که افکار و احساسات و کمال مطلوب و عقاید ملل و اقوام را هم علاوه بر ایده آلهای ملی خود محترم شمرده و سعی می کنند آنها را با حسن  تفاهم درک کنند .


کرافت یونیونیسمCraft-Unionisme- نوعی اتحادیه کارگری است که مرکب از کارگرانی است که در شغل ویا حرفه خاصی کار میکنند .


کمونیسمCommunisme- مذهب اشتراکی ، اعتقاد بلزوم کنترل جامعه نسبت به کل حیات اقتصادی ، خاصه مالکیت کل مشترک توده نسبت بوسایل تولیدی که دولت نماینده آن است .


کمیتهComite- انجمن ، جائی که اعضای برجسته حزب و یا هر جمعیتی برای گفتگو و مذاکره جمع میشوند . 

     

کمینترنComintern- نامی است که برای مجمع کمونیست بین الملل سوم که لنین در سال 1915 در کنگره حزب سوسیالیست بین المللی اساس آنرا گذارد .


کمینفرمCominform- سازمان ارتباطی احزاب کمونیستی که بنابر پیشنهاد روسیه شوروی از نمایندگان احزاب کمونیست دنیا برای تبادل عقاید و آراء تشکیل می شود.


کنتراسوسیالContratsocial- فرضیه ایست که طبق آن زمامدار و دولت وقتی میتوانند حکومت کنند که رعایت حقوق مردم را بنمایند .


کنترورسیسمControersisme- عنوان گروهی است که در قرون وسطی درباره رابطه دولت با کلیسا با هم بحث و مناظره می کردند .

  

کنستی توسیونالیسمConstitutionalisme- مشروطیت ، حکومت مشروطه بر مردم طبق قانونی بنام قانون اساسی

.           

کنسرواتیسمConservatisme- محافظه کاری ، که شامل کلیه موارد چه مذهبی ، چه سیاسی ، و چه اجتماعی میشود .


کنسرواتیرفConservatirph- حزب محافظه کار ، متمایل به روش محافظه کاری .


کنسولConsul- مأ مور دولتی ، در کشور خارجی جهت بررسی روابط و رسیدگی به کار هم وطنانش .

                 

کنسولاتConsulat- کنسولگری ،  مقام کنسول .


کنفدراسیونConfederation- اتحادیه چند کشور که مجموعا بصورت دولت واحدی درآمده باشند ، ولی در داخل این دولت واحد دولتهای عضو استقلال خود را حفظ کنند .


کنوانسیونConvention- موافقت نامه بین دو یا چند کشور در امور مربوط به بازرگانی . ضمنا نام مجلس فوق العاده ایست که قدرت مستقله حاکم بدان داده میشود (جهت ایجاد تغییرات مهم در قانون اساسی .)


کوایتیسمQutisme- مکتب و مسلک بردباری . تحمل و سکوت .


کودتاCoudetat- تغییر رژیم ناگهانی و سقوط دولتی بوسیله عده ای برای بدست گرفتن حکومت .

                        

کولکتیویسمCollectivisme- سیستمی است اجتماعی ، که کوشش میکند جامعه را توسط مساعی گروهی اداره نماید .


گوبی نیسم : عقیده یی منسوب به « ژوزف گوبینو 1816-1882 » که معتقد به عدم تساوی نژاد انسانی است .


لگالیسمLegalisme- اعتقاد به اصالت قانون و اصول حقوقی .


لنینیسمLeninisme- شکلی است از « مارکسیسم » که منسوب به لنین میباشد .

لیبرالLiberal- آزاده خواه ، پیرو مکتب لیبرالیسم .


لیبرالیسمLiberalisme- فلسفه آزادی طلبی ، اعتقاد به این که انسان آزاد بدنیا آمده و صاحب اختیار و اراده است و باید مجاز باشد به هر اندازه که ممکن است آزاد پرورش و تربیت یابد .

                    

ماتریالیستMaterialist- مادی ،  پیرو مکتب ماتیالیسم .



ماتریالیسمMaterialisme-  ماده پرستی ، مادیت و اصالت ماده .


مارکسیسمMarxisme- عنوان فلسفه مارکس فیلسوف آلمانی (1818-1883) و واضع فرضیه کمونیسم جدید می باشد .


ماکیاولیسمMachiavellisme- مکتب ماکیاولیسم که آنرا فلسفه استبداد جدید نیز می خوانند ، عبارت از مجموعه و اصول روش و دستوری است که ماکیاول فیلسوف و سیاستمدار ایتالیایی قرن پانزده برای زمامداری بر مردم می دهد و اولین مرتبه در تاریخ باختر زمین افکاری را برای روش حکومت استبدادی بروی کاغذ می آورد .


میتینگMeeting- جمع شدن مردم برای سخنرانی و مذاکره در خصوص مسائل اجتماعی . 

                 

متروپلMetropol- کشورهایی که داری مستعمرات هستند .


موبوکراسیMobocracy- حکومت  رجاله ها و مردم عوام که غالبا درخلال بحرانها و شورشها بشکل موقتی تشکیل میشود .


مرکانتالیسمMercantalisme- نام فرضیه ایست که میگوید یک ملت تنها بوسیله ای میتواند از لحاظ اقتصادی قوی شود که صادراتش بر وارداتش فزون باشد .


منشویسمMenshevisme- نام حزبی است که در ابتدای انقلاب بلشو یکی روسیه از حزب سوسیالیست انشعاب یافت و عبارتست از مرامی که تبعیت از سوسیالیسم معتدل میکند.

                             

مونارشیMonarchie- حکومت پادشاهی ، سلطنتی و عبارت از اداره حکومت و امور دولت بدست یک فرد زمامدار در قالب موروثی .


میلیتاریسمMilitarisme- عباتست از اعتقاد باینکه جنگ و آماده باش مهمترین وظیفه ذاتی یک ملت و عالی ترین شکل خدمات بوده است .


ناسیونالNational- ملی ، قومی .


ناسیونالیسمNationalisme- مکتب ملیت ، ملت پرستی ، قوم پرستی ، اعتقاد به برتری یک ملت و تفوق آن نسبت بملل دیگر ، و وفاداری مطلق گروه تبعه بملت خود و عقیده به برتری معتقدات و ارزشهای آن ملت بسایر ملل  .


نئومارکسیسمNeo-Marxisme- منسوب به ژرژسارل است که بنحو افراطی بر ضد صلح میباشد و متکی به اصل تحریک پسیکولوژی انقلاب . بدین دلیل که طغیان ، جنگ وشدت عمل علائم نیکی هستند در تقلای وجود سالم .


ویگیسمWhiggisme-عنوان شایع حزب آزادیخواه انگلیس است که تا اواسط قرن 19 بدین نام خوانده میشد .

         

هیومنسیمHumanisme- نام نوعی از فرهنگ است که ناشی از تعلیمات کلاسیک و قدیم باشد .                                            

یوتیلیتاریانیسمUtilitarianisme- فلسفه سیاسی ایست که در قرن 19 بویسله گروهی از لیبرال های انگلیس پرورده شده و آنرا میتوان « ا نتفاعی فلسفه » یا « سودجوئی » نامید . این فلسفه تمام نیکی ها را در ترازوی مفید بودن می سنجد .


یوتوپیانیسم اصطلاحی است بسیار شایع در علوم سیاسی و آن عبارتست از یک جامعه ایده آلی و کمال مطلوب ، یا دولتی است بی عیب .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.