فرض کنید زمین مغز دارد پس مغز زمین را ببینید
فرض کنید زمین مغز داشته باشد در این صورت کمتر کسی پیدا می شود که نخواهد آن را ببیند.
برای دیدن بخشی از طبیعت دیدنی زمین که از بالا دقیقا ساختاری شبیه مغز دارد کافی است سری به پارک طبیعی Bahia de Cadiz اسپانیا بزنید.
این پارک طبیعی که مملو از باتلاق است مساحتی درحدود ۱۰۵ کیلومتر مربع را در برمی گیرد. این پارک ترکیبی از چندین تالاب، باتلاق، ساحل، درختان کاج و نیزارهاست.
این منطقه دیدنی از اروپا از یک سمت توسط رودخانه Guadalete و از سمت دیگر تحت تأثیر اقیانوس اطلس قرار دارد. درحقیقت این دو منبع آبی، آب مورد نیاز مغز زمین را تأمین می کنند.
کریستوبال سرانو، عکاسی که عکس هوایی دیدنی از این پارک آبی تهیه کرده می گوید: نخستین بار که بر فراز پارک Bahia de Cadiz پرواز می کردم متوجه شباهت حیرت انگیز ترکیب راههای آبی و تالابهای آن با ساختار ظاهری مغز انسان شدم.
مناطقی از این تصویر دیدنی که به رنگ سبز است، سبزینه خود را از جلبکی موسوم به Ulva می گیرد که به آن کاهوی دریایی نیز گفته می شود.
اما این تمام داستان زیبای این پارک طبیعی نیست. در بخش شمالی این منطقه لجن زار وسیعی دیده می شود که در آن اکسیژن اندکی وجود دارد. این شرایط برای باکتری ارغوانی رنگ سولفور دسته کمی از یک منطقه رویایی ندارد.
به گفته سرانو، آنچه که در این تصویر دیده می شود بدون کوچکترین دستکاری در رنگها به نمایش گذاشته شده است.
بند پی البته در بخشی از اظهارات خود به آمار بانک جهانی استناد کرد که بنا بر این استناد، خط فقر در سال ٥٧، ٤٠ درصد، در سال ٧٦، ٢٠ درصد، در سال ٨٤، ٣/١١ درصد بوده اما در سال های اخیر این آمار افزایش یافته چنان که در سال ٩١، ٣٠ درصد جامعه روستایی و ٤٠ درصد جامعه شهری دچار فقر بوده اند.
در حالی که با روی کار آمدن دولت یازدهم، موانع تحقیق و اعلام خط فقر و رصد تعداد جمعیتی که بر اثر نوسانات اقتصادی به زیر خط فقر نسبی و مطلق سقوط کرده اند، برداشته و تعدیل شده، حسین راغفر، پژوهشگر حوزه فقر و عدالت اقتصادی هم چندی قبل در گفت وگو با ایلنا هشدار داد که
«آمارها نشان می دهد که در بالغ بر ٢٥ درصد خانواده های فقیر کشور بیش از دو نفر کار می کنند، اما مجموعه دریافتی آنان آنقدر نیست که بتوانند تغذیه کافی فراهم کنند یا آنکه قادر باشند، از خط فقر مطلق خارج شوند که این آمار قابل توجه است. زیرا به آن معناست که در بیش از ٢٥ درصد خانوارهای فقیر کشور بیش از دو نفر کار می کنند، اما به دلیل نازل بودن دستمزدشان توانایی تامین حداقل های زندگی یک خانواده را ندارند که طبیعتا این موضوع میزان آسیب پذیری در خانواده هایی را که تعداد بیکاران آنها بیشتر است، افزایش خواهد داد.»
در پی اظهاراتی که پس از شش سال سکوت، درباره فقر در جامعه ایران عنوان شده، راغفر در گفت وگو با «اعتماد» و در تحلیل آمارهای ارایه شده از سوی مهم ترین نهاد حمایتی کشور، ضمن تایید ارقام اعلام شده، درباره خطر آتی افزایش پرشتاب این آمار و رشد شاخص تبعات ناشی از افزایش فقر در جامعه هشدار داد.
محاسبات ما هم تقریبا این اعداد را تایید می کند و شاید آمار فقر روستایی کمی بیشتر از این ارقام اعلام شده باشد ضمن آنکه فکر می کنم فقر در ایران هیچگاه به ١١ درصد کاهش نیافته اما نگرانی من این است که وضعیت اقتصادی کشور با در نظر گرفتن این ارقام به گونه ای است که اگر مداخله مناسبی صورت نگیرد فقر و نابرابری با شتاب بی سابقه ای افزایش می یابد.
ما تجلی فقر را در اشکال مختلف نابسامانی ها و آسیب های اجتماعی شاهد هستیم که همه هم رو به افزایش است و محصول سیاست های غلط دولت های قبل است که امروز به بار نشسته و با توجه به آسیب های اقتصادی و فرار سرمایه در دولت های نهم و دهم، افزایش این شاخص ها هم شتاب می گیرد.
مگر آنکه دولت، اقدام جدی تر و تهاجمی تری را به اجرا بگذارد. البته با کمال تاسف، طی روزهای گذشته رییس جمهوری اعلام کرد که آموزش و پرورش باید خصوصی تر شود و سهم بخش خصوصی در آموزش و پرورش افزایش یابد. بخشی از آنچه که امروز ما در جامعه شاهد هستیم محصول نگرش خصوصی سازی خدمات اجتماعی است که ارایه این خدمات در حوزه مسوولیت دولت هاست صرف نظر از اینکه مسوولیت مستقیم دولت در قانون اساسی هم، ارایه آموزش رایگان و خدمات عمومی است اما با این حال رییس جمهوری فراخوان می دهد تا سهم بیشتری از آموزش به بخش خصوصی واگذار شود آن هم در حالی که امروز مخاطرات بسیار جدی در این حوزه را شاهد هستیم.
خطر بزرگ ناشی از خصوصی سازی آموزش و پرورش این است که در آینده نه چندان دور تعداد قابل توجهی از بازماندگان از تحصیل، افراطی ها و آسیب دیدگان آینده را تشکیل خواهند داد و هزینه این اتفاق را ما و دولت ها باید پرداخت کنیم و این نتیجه هم محصول همین نگرش است که دولت ها صرفا به نتیجه دهی آنی و فوری اقتصادی فکر می کنند و نتایج و آثار منفی اقتصادی در دراز مدت را نمی بینند و چنین نگرشی می تواند به یک فاجعه ملی تبدیل شود.
بسیار نگران کننده است. به خصوص آنکه متاسفانه این روند در حال افزایش است. ضمن آنکه در جامعه ما، فقر صرفا به معنای تغذیه ناکافی و فقدان دسترسی به مواد غذایی نیست بلکه به معنای ناتوانی از دسترسی به حداقل های زندگی است. در عین حال، حجم بزرگی از جامعه فاقد شغل هستند و این اتفاق بسیار نگران کننده است. شما زمانی با افرادی مواجهید که شغل دارند اما به علت درآمد ناکافی دچار فقر هستند.
اما امروز در ایران، فقر ارتباط تنگاتنگی با اشتغال دارد و بیکاری و تبعات ناشی از بیکاری با بروز اشکال مختلفی از آسیب های اجتماعی خود را نشان می دهد. در عین حال باید از این بابت هم نگران باشیم که در جامعه ای زندگی می کنیم که افزایش فزاینده نابرابری بین گروه های مختلف درآمدی اتفاق افتاده که همین وضعیت می تواند تشدید کننده کینه ها و حسادت ها و برانگیزاننده بسیاری از برخوردها و ناکامی های اجتماعی و رشد جرایم و قتل باشد.
حداقل نیازمند ایجاد سالانه یک میلیون و ٥٠٠ هزار فرصت شغلی هستیم که البته نوع و کیفیت این شغل هم مهم است زیرا بعضی مشاغل فقط به اسم، شغل هستند اما اهداف اشتغال را تامین نمی کنند. ما مشکلی از بابت منابع مالی و اعتباری نداریم بلکه مشکل اصلی، بدخرج شدن منابع است.
هر سال ٤٢ هزار و ٥٠٠ میلیارد تومان به اسم هدفمندی یارانه ها دور می ریزیم در حالی که اگر ٥٠ درصد این رقم را در اختیار یکی از سازمان های بیمه ای می گذاشتیم تمام مردم ایران می توانستند تحت پوشش بیمه های درمان و بازنشستگی قرار بگیرند. مشروط بر اینکه نظارت بر عملکرد این سازمان های بیمه ای که قرار است بخش بزرگی از این ارقام را در اختیار بگیرند ارتقا پیدا کند: توزیع این مبالغ از طریق بیمه های اجتماعی اطمینان خاطر و اعتمادی به مردم تزریق خواهد کرد از این بابت که دیگر بر اثر بروز بحران های اقتصادی دچار مشکل نمی شوند.
همواره این را به خاطر بسپار که اگر هدفهایت به دیگری صدمه بزند ، هم به صلاح خودت و هم به صلاح دیگران است که از آنها بر حذر بمانی. مارک فیشر
هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز میشوند. مارک فیشر
اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید . مارک فیشر
برای شروع باید باور داشته باشی که می توانی، سپس با اشتیاق تلاش کنی. مارک فیشر
افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط آزارشان دهد .مارک فیشر
افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند. مارک فیشر
برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی.مارک فیشر
ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند . مارک فیشر
زندگی دقیقا به ما ان چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم .مارک فیشر
زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از انچه تصورش را میکنید به ما بدهد.مارک فیشر
تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند. مارک فیشر
همواره بخاطر بیاور که در اوجی معین دیگر ابری نیست.
اگر زندگیت ابری است، به این دلیل است که روحت آنقدر که باید بالا نرفته است. مارک فیشر
اگر به انچه انجام می دهی عشق بورزی،احتمال شکست صفر می شود. مارک فیشر
اجازه نده ترس تو را فلج سازد . مارک فیشر
افرادی که از ریسک کردن میترسند به جایی نمیرسند . مارک فیشر
هر ایده ای که ما داشته باشیم می تواند شکل مملموس بگیرد. مارک فیشر
قهرمانی در وجود تو خفته است ٬ کافی است بیدارش کنی تا به بهترین خواسته هایت برسی. مارک فیشر
راز هر هدف این است که هم جاه طلبانه باشد ، هم قابل دسترس. مارک فیشر
مهمترین چیز تجسم موفقیت است . مارک فیشر
فقط کافی است عزمت را جزم کنی و قدم اول را برداری . مارک فیشر
اگر ناخوداگاه فکر کنی که بردن مسابقه حقت نیست ،میبازی . مارک فیشر
با هر شکستی میبینی که شخصیت تو قویتر و روحت تواناتر شده است. مارک فیشر
اگر انسان نیروهای درونش را بشناسد , میتواند به رویاهایش واقعیت بخشد . مارک فیشر
هر آنچه را که ذهن انسان به آن برسد و آن را باور کند , حتما تحقق میابد . مارک فیشر
تجربه بهترین آموزگار است . مارک فیشر
زندگی می خواهد بداند که شما از آن چه انتظاری دارید . مارک فیشر
بسیاری از مردم وقتی چیزی می خواهند خیلی روی آن پافشاری نمی کنند .مارک فیشر
تسلط بر سرنوشت و جامعه عمل پوشاندن به رویاها هدف نهایی زندگی است .مارک فیشر
افرادی که صبر می کنند تا شرایط عالی از راه برسد هرگز کاری را شروع نمی کنند. زمان مطلوب برای شروع همین حالاست. مارک فیشر
انسان بازتاب افکاری است که در ذهن نا خود اگاهش دارد.مارک فیشر
باید از نوری که در درونت روشن است تغذیه کنی تا چنان بدرخشد که همه ان را ببینند. مارک فیشر
برای ناراحت بودن ؛ خیلی وقت داری . پس چرا به فردا موکولش نکنی ؟! مارک فیشر
کتابهای مارک فیشر:حکایت دولت و فرزانگی ، حکایت آنکه سرد نشد ، چگونه مانند میلیونرها فکر کنیم و...
صلح راه برون رفت از خشونت(بیایم صلح را احیا کنیم)
درباره مسئولیتهای جامعه جهانی
برندا والش برگردان: راضیه زرگری
در سالهای اخیر، در جایجای جهان شاهد افزایش خشونت در سطوح محلی، ایالتی و ملی بودهایم. انواع خشونت و درگیریهایی که بسیاری از مردم را به ستوه آورده و جوامع بسیاری را در تاریکی و ناامیدی مطلق غرق کرده است. راهحل و برونرفت از این موج خشونت و درگیری تنها برای مردم درگیر نیست، کل جامعه جهانی مسئول است. هریک از ما، بدون درنظر گرفتن سن، موقعیت، طبقه، فرهنگ یا وابستگیهای مذهبی باید بخشی از این راهحل باشیم.
در شرایطی که کرهخاکی با درگیریهای زیادی مواجه است و ما هر ساله روز جهانی صلح را جشن میگیریم، زمان خوبی است که فرهنگ صلح را منعکس کرده و برای انجام بخشی از مسئولیت خود در جهت رسیدن به یک گروه، ملت و جهانی صلحآمیز برنامهریزی کنیم. برای به انجام رساندن موفقیتآمیز این هدف باید هر روز زمانی را به نیایش و تفکر صرف کنیم و از خداوند بخواهیم مسیر درست را به ما نشان داده، موانع را از میان بردارد تا نور الهی جای تاریکی را بگیرد.
سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد -UNESCO- ایدههای بسیار عالی ارایه میدهد تا به ایجاد فرهنگ صلح و عدمخشونت کمک کند؛ به ما یادآوری میشود که جنگ ابتدا در ذهن و قلب مردم آغاز میشود، پس دفاع از صلح هم مفهومی است که دقیقا از همینجا باید آغاز شود. صلحی که ما خواهیم ساخت باید بر بنیانی ایمن بنا شود؛ نه صرفا در ترتیبات سیاسی و اقتصادی، بلکه براساس همبستگی فکری و اخلاقی تمامی بشریت. مفهومی که از دیرباز تلاش یونسکو بهعنوان پیشتاز در درکمتقابل مفهوم ازبینبردن تبعیض، تعصب و خشونت بوده است.
ما باید بیاموزیم چگونه با هم زندگی کنیم در شرایطی که همه از ثروت بینهایت فرهنگها شریک باشیم و چگونه از انعکاس ترس هنگامی که با مفهوم «مغایرت» مواجه میشویم، جلوگیری کنیم؛ هدفی که نیازمند گفتوگوی واقعی و پایدار برای تجدیدنظر در ارزشهای متنوع فرهنگی هستیم تا موانع فرهنگی و مذهبی را رفع کنیم و برای شکستن کلیشهها تلاش کنیم مردم را به نوبه خود از خشونت دور کند. ما باید در ساختار رابطهها در اقتصاد، جامعه و محیطزیست تجدیدنظر کنیم چراکه چالشهای آینده بشر نیازمند پاسخ جمعی است. این نوع همبستگی میتواند به ترویج فرهنگ صلح و فقدان خشونت منجر شود. توسعه پایدار به مردم کمک خواهد کرد تا با عزت، صلح و امید زندگی کنند.
برای ایجاد فرهنگ صلح چه میتوانیم انجام دهیم؟
بزرگسالان باید برای کودکان و جوانان الگوی آن چیزی باشند که معنی زندگی در
صلح را میدهد، باید به آنها نشان دهند که علاوهبر درگیرشدن و خشونت،
راههای دیگری برای حل اختلافات وجود دارد. نسل فردا میتوانند مهارتهای
برقراری صلح و حل تعارض در مدارس و گروههای دیگر را بیاموزد تا به تکتک
مردم در ایجاد صلح در قلبها، خانهها و جوامع کمک شود. نوع بشر اغلب از
جنگ و درگیری بهعنوان راهحل برای حل مشکلات و تعارضات استفاده میکند. ما
میتوانیم ایدههایمان را برای قانونگذاران بنویسیم و آنها را ترغیب کنیم
تا راههای مسالمتآمیز برای حل مشکلات بیابند و حتی بخشی از منابع را به
سمت مفاهیم صلحگیری و عدالت سوق دهند.
ما نیاز داریم تا از مردم دیگر فرهنگها بیاموزیم و با احترام از آموختههای فرهنگی آنها بهعنوان هدایای ارزشمند بهره ببریم، آنها را بررسی کنیم، دوباره شکل بدهیم و نهایتا در مسیر احترام و صلح در میان خود و در تعاملات و روابط با آنها فعالیت کنیم. صلح پروردگار میتواند در قلب، خانه، ملت و جهان ما پر شود.
گروههای مذهبی هم میتوانند در این فرآیند به مردم کمک کنند؛ یا کسانی که گوشهای، کنار خیابان ایستادهاند یا متعلق به گروهکهای خشونتگرا و درگیر هستند. مبلغان دینی میتوانند غذای روح را برای رفع نیازها و کمک به تغییر مسیر زندگی به آنها بدهند.
شما نیز از اینکه عقاید آنها را به چالش بکشید نهراسید و به آنها راههای عمل به صلح را نشان دهید. باید باور داشته باشیم که صلح امکانپذیر است و تلاش خود را برای برقراری صلح در تمام اشکال آن ادامه دهیم. تمام جامعه را در رسیدن به یک راهحل پایدار وارد کنیم. مانند تصور افتادن یک سنگ در آب است که امواج زیادی ایجاد میکند. هر موج وقتی به موج دیگر میرسد، نیرویی ایجاد میشود برای ایجاد یک تغییر بزرگ. ما میتوانیم سفر خود بر امواج را با صلح، ایمان، امید و عشق ادامه دهیم. هیچ تلاشی بدونشک آنقدر ناچیز نیست که تفاوتی ایجاد نکند. ما با کمک پروردگار میتوانیم جوامع و کل جهان را از مکانی برای خشونت و جنگ به جایگاهی برای صلح و کرامت انسانها تبدیل کنیم.