جمعیت زنان
50 درصد در کشور 5 درصد در مجلس
زن شاهکار خلقت است (برنارد شاو)
زنان سازندگان فردای هر جامعه اند، سازندگانی که قدرت وتوانایی این را دارند که در دوسنگر تربیت فرزندان صالح وتحصیلات عالی خوش بدرخشند و با تلاش بی وفقه خود فرزندانی سالم و متعهد تحویل جامعه دهند، اما همین زنان که سازنده نسل به نسل انسانهای زبده،کارشناس و کارآمد درجهانند چه سهمی از جامعه دارند ؟ و یا سهم آنها از این تلاش چیست؟و چرا آنها در اکثر کشورها مورد بی مهری قرار می گیرند ؟ آنچنان که گویاست نقش یک زن در فرایند تربیت ، سازندگی ،و حضوردر عرصه های مختلف سیاسی ،اقتصادی ،هنری ،ورزشی،اجتماعی و فرهنگی اگر بیشتر از مردان نباشد کمتر نیست و در بعضی از مواقع جایگاه زنان در ارکان اجتماعی از مردان نیز بالاتر است(نمونه آن انوشه انصاری اولین زن فضانورد ایرانی ).
سوال این است که پس سهم زنان در مجالس قانون گذاری یا ارکان اجرایی چقدر است ؟ و چرا از دانش ، بینش وتخصص آنان آنچنان که باید استفاده نمی شود ؟اگرچه در بعضی کشورها برای فرار از چرایی موضوع فوق کم وبیش در مجالس قانون گذاری اقلیت صوری حضورپیدا می کنند اما این حضور تنها پاسخگوی درصد بسیارکمی از مطالبات آنان است.
.
براساس آمارهای داده شده از میان 185 کشور دنیا تنهاچند کشورند که مجالس قانون گذاری آنها اگر نگویم بیشترین، ولی نیمی از آنها را زنان تشکیل می دهند ،کشورهای که نه توسعه یافته اند و نه آنچنان شناخته شده ، اما فرهنگ عمومی چنین جوامعی این آمادگی را دارد که در ارکان مشورتی آنها را بکار گرفته واز نظرات ،اندیشه و ایده و تخصص آنان استفاده نمایند ،هندوراس ،رواندا،افریقای جنوبی و کیوبا،سویدن، پنج کشوری که بیشترین سهم حضور زنان را در مجلس قانون گذاری تخصیص داده اند، از کشورهای دور دست و ناشناخته از جهت جغرافیایی که بگذریم همسایه ما افغانستان را در نظر بگیریم که به زن ستیزی معروف بوده، اما در مجلس قانون گذاری این کشور از میان 249 نماینده 65 نفر آن زن هستند یعنی سهم 18 درصدی، عربستان، که رانندگی برای زنان در این کشور ممنوع است ،اما در مجلس مشورتی این کشور 30 زن حضوردارد ، اردن، در مجلس قانون گذاری آ ن18 زن حضور دارد ،ترکیه ، در انتخابات اخیراین کشور 98 زن به پارلمان راه یافتند که41 نفرآنها از حزب مسلمان عدالت و توسعه بودند،اگر چه تعداد زنان به نسبت گذشته در ترکیه رای نیاوردند اما مسئله زنان و حضور آنان در این کشوربه گونه ای نهادینه شده که به راحتی می توانند در هر انتخاباتی ورود کرده وازحقوق شهروندی خود دفاع کنند ،در امریکا ،سهم زنان در پارلمان به 2/15در صد می رسد،اما در بین دولت مردان این کشور زنان همیشه حضور موثری دارند .
،دراروپا نیز سهم زنان در مجالس قانونگذاری کمتر از بقیه کشورها نیست ،میانگین حضور زنان در پارلمان های اروپا بالای 30 درصد است که در بعضی از کشورها بخصوص شمال اروپا حضور آنان در پارلمان درحال تبدیل شدن به یک قانون است،این روند در بعضی کشورهای اروپا بالای 30 درصد است، فنلاند 45% هلند 3/39 دانمارک 38% سوئد 45%، آمارها در جهان نشان می دهد که نصف جمعیت زنان از رسیدن به ارکان قدرت محروم هستند ،چنانکه در بعضی کشورهای آسیایی و اقیانوسیه (بخصوص خاورمیانه) نیز با محدودیت شگفت انگیزی در عرصه رسیدن به قدرت روبرو هستند ،درحالی که زنان می توانند در ثبات اجتماعی ، فرهنگی ،سیاسی ، اقتصادی و علمی و ورزشی این گونه کشورها تاثیرگذار بوده و در روند حرکت به سوی توسعه نقش به سزایی ایفا نمایند .
این آمارها درکشور ما به نسبت همسایه ها و حتی کشورهای در حال توسعه به مراتب پایین تر است ،بر اساس داده های آماری در کل ادوار مجلس شورای اسلامی زنان به طور میانگین 5 در صد موفق شدند به مجلس راه پیدا کنند ،ویا در 35 سال گذشته در کابینه دولت مردان کشور تنها یک بار وزیر زن داشتیم که آن وزیر نیز پس از انتقاداز دولت مهر ورز به دلیل عدم تخصیص ارز برای واردات دارو عزل گردید ،این امر برای کشوری که نیمی از جمعیت آن را زنان تشکیل می دهند و نسل های جوانش در بعد از انقلاب دارای تحصیلات عالی دانشگاهی هستند غیر معقول وغیر منطقی به نظر می رسد .
اکنون بانزدیک شدن به انتخابات اسفند سال 94 جا دارد تا احزاب ، جناح ها وگروه های سیاسی ،اجتماعی وحتی محیط زیستی دست به دست هم داده و با حضور موثر خود، زنان فرهیخته ،متخصص و مدافع حقوق شهروندی را انتخاب، تا در فرایند تصمیم گیریها بتوانند نقش اجتماعی خود را به منصه ظهور برسانند.
دولت مردان ما نباید ازحضور زنان خبره ،با هوش ،و متخصص در هرم قدرت غافل شوند، غفلت از بکارگیری نیمی از جمعیت کشور در حوزه ها ی مختلف سبب فرسوده شدن آنان در محیط های اجتماعی و خانوادگی شده و اثرروانی معکوس ببار می آورد .
امیدواریم درانتخابات پیش رو سهم زنان از میانگین 5 درصد ادوار مجلس به 30 در صد افزایش یابد.ضروری است همه گروه ها اعم از اصلاح طلب تا اصولگرا و حتی اعتدال گرایان در لیست خود زنان فرهیخته و تحصیل کرده را ملحوظ نموده ،و نگذارند حق طبیعی آنها در ارکان اجرایی کشور با تعصب مردسالاری عده ای تضیع گردد .
رضا بژکول ارشد علوم سیاسی 94/9/1
در گیلان سد مهم تر است یا جنگل ؟
علت مخالفت کارشناسان محیط زیست باساخت سد شفارود
نگریستن به گلهای رنگارنگ ودرختان سر سبزوخرم ،چنان لذتی به آدمی می بخشد که هیچ لذتی را با آن برابری نمی توان کرد (امام صادق (ع)
سد شفارود که احداث آن از سال 87 در یکی از جنگل های گیلان آغاز شده و هم اکنون نیز ادامه دارد ،در6 کیلومتری جنوب غربی رضوانشهربه فاصله 65کیلومتری رشت قرار دارد ،به گفته مسئولین ،ساخت این سد با ارتفاع 137 متر بلندترین سد کشور خواهد بود.
اهداف ساخت این سد از نگاه مسئولین وقت چه بود ؟
1-تامین آب شرب رضوانشهر و پره سر به میزان 5/7میلیون متر مکعب در سال
2- تامین آب کشاورزی به میزان 98 میلیون مترمکعب درسال برای 10 هزار و 830 هکتار زمین در منطقه رضوانشهر و پره سر
3- مصرف در صنعت به میزان 12 میلیون متر مکعب
4- تولید انرژی برق آبی به میزان 70 کیگاوات
5-حجم مخزن سد مورد نظر 98 میلیون متر مکعب
6- حجم حفاری آن یک میلیون و 500 هزار متر مکعب
7-شروع اجرای طرح از سال 87 که 20% تاکنون پیشرفت داشته
اما این طرح در کشور دارای مخالفانی نیز است ، به منظور روشن شدن ضرر و زیان این طرح نظرات بخش کوچکی از مخالفت کارشناسان محیط زیستی را ارایه می دهیم،شاید تاثیری درروند پیش روداشته باشد (با توجه به حجم زیاد مخالفان از نوشتن نظرات موافقان خوداری شده است)
مخالفان طرح سد شفارود
اسماعیل کهرم معاون ریئس سازمان محیط زیست
این سد غیر از ضرر چیزی دیگر نخواهد داشت با ساخت این سد قسمت زیادی از جنگل های شمال که امکان انتقال آنها وجود ندارد از بین می روند ،به نظر می رسد ما نمی خواهیم از تاریخ پند بگیریم ،در شمال ایران بدون ساخت سد هم آب وجود دارد و ساخت سد در آنجا اقدامی غیر ضروری است که نابودی قسمت زیادی از جنگل های هیرکانی را به همراه دارد ،عده ای که فقط به فکر منافع خود شان هستند بر ساخت سد پافشاری می کنند ،سد شفارود ازبرنامه های اشتباهی بود که ساخت آن به صرفه نیست و صدمات آن بیشتر از فوایدش است به همین دلیل باید هر چه زودتر ساخت این سد متوقف شود .(شهر خبر )
حمید راحتی کارشناس محیط زیست در امور پسماند
احداث یک تصفیه خانه و استفاده مجدداز آب های آلوده ای که به دریای خزر می ریزد به مراتب کم هزینه تر از احداث سد است، وی معتقد است زمانی که در گیلان مسئولیت داشته مدیران چوکا از احداث این سد دفاع می کردند،حال آنکه انگیزه آنان از دفاع فقط تامین منابع چوب مورد استفاده خود پس از قطع درختان حوزه دریاچه سد شفارود بود، از اینرو آنان ازجمله افراد پیگیر برای ساخت سد بودند، تحت فشارهای این چنانی و فشار نمایندگان در مجلس بود که این پروژه در زمان جوادی در سازمان محیط زیست مجوزهای اولیه را دریافت کردند .(سلامت نیوز)
یکی از نقدهای که به این پروژه وارد می شود این است که مزارع دراین منطقه به شدت در حال کاهش است، با وجود رودها ،وچشمه های متعدد ، همچنین میزان رطوبت سالانه منطقه ضرورتی برای احداث این سد وجود ندارد چرا که هکتارها زمین به زیر آب خواهد رفت ؛دیوارهای دو جانبه سد نیزدارای شیب بسیار تندی است ،ازطرفی به دلیل قرار گرفتن روی گسل فعال در منطقه شفارود ، قرار گرفتن این سد در محدوده آستارا –آسالم از دیگر معضلات این طرح است که ممکن است به منطقه آسیب وارد کند.
این سد در جنگل های دست نخورده تالش احداث می شود، یعنی پر باران ترین منطقه گیلان که در حدود 2000 میلی متر باران می بارد، با احداث این سد در حدود 300 هزار هکتارزمین کشاورزی تخریب خواهد شد و بخشی از مسیر جاده از پونل به خلخال شاهد آب گرفتگی خواهد شد ،علاوه بر آن 12 کیلومتر برای ساختن جاده ،جنگل ها تخریب و خراب خواهد شد .
اما با وجود مخالفت ها همچنان اجرای این طرح در حال پیگیری است و قطع درختان نیز آغاز شده است.
دکتر مجید مخدوم کارشناس محیط زیست
این کارشناس خبره اعلام کرده که سالانه 5/1 تن از عناصر نیتروزن ،فسفر،پتاسیم در اثر فرسایش خاک وخروج خاک ازجنگل نابود می شود در حالیکه جنگل شفارود قادر است در صورت تخریب نشدن 92 درصد خسارت ناشی از فرسایش و نابودی عناصر نیتروزن ،فسفر،پتاسیم موجود در خاک را جلوگیری کند.
کاری که می خواهد در شفارود انجام دهند یک فاجعه است و اثرات آن را ما در سالهای بعد در تالش خواهیم دید، در حدی که می توانم بگویم فاجعه ارومیه درتالش نیزتکرار خواهد شد.سد سازی در منطقه ای آن هم با این میزان باراش همانند آن است که شما درحال شنا دردریا باشید وسپس با شروع باران بالای سر خود چتر بگیرید بهترین پیشنهادی که من می توانم بدهم این است که همین حالا پروژتعطیل شود.(سایت انجمن علمی جنگلبانی ایران)
هادی کیا دلیری ریئس انجمن جنگل بانی ایران
میزان ذخیره سالانه ،آب ازسوی جنگل برحسب نوع جنگل 500 تا2000مترمکعب در هر هکتار برآوردمی شود،جنگلهای راش به دلیل وجود لاشبرگ زیاد حکم یک اسفناج را در ذخیره آب را دارند پایین بودن دما ومیزان زیاد بارندگی در جنگل های تالش زمان ماندگاری لاشبرگ ها درختان جنگل را افزایش می دهد و با تجزیه دیر هنگام لاشبرگ ها آزاد شدن آب به صورت تدریجی صورت می گیرد این روند آرام آب باعث می شود ماندگاری آب طولانی تر شده و ازهمین رو برکه ها همواره آب داشته باشند .
در زمین های که پوشش جنگلی وجود ندارد پیوند های کلوئیدی خاک بر اثر ضربات باران شکسته شده ومنافذ خاک بسته می شود و در نتیجه آب توانایی نفوذ درزمین را ندارد به همین دلیل توانایی زمین های جنگلی برای ذخیره آب 40 برابر زمین های معمولی است .
دکتر محمد علی کیخا معاون محیط زیست ایران
هرکس که پیشرفت غیر قانونی پروژه(سد شفارود) را بخواهد دلسوز محیط زیست نیست ،توقف پروژه و پرداخت جریمه بهتر از ضرهای هنگفت در آینده است ،دکترکیخا از مسئولان دولت یازدهم خواست همانند ریئس جمهوربرای مسایل محیط زیست اهمیت قایل شوند (فرهیختگان سرپرستی گیلان)
دکتر حسین اخانی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
پدیده ریز گردها در اهواز و زاگرس در آینده به سراغ این استان خواهد آمد دلیلش هم ساخت بی رویه سد در دو استان شمالی کشور است ،ساختن بی رویه سد در منطقه زاگرس باعث شد که شریان های حیاتی طبیعت قطع شود و گیاهان رشد نکنند و درختان خشک شوند و جنگل تبدیل به بیابان شود و خاک بیابان به صورت ریز گرد به شهرها هجوم آورد تا طبیعت انتقامش را از انسان ها بگیرد، حال این اتفاق در سال های آینده برای شهرهای واقع در منطقه البرز هم خواهد افتاد چون سد هایی مانند شفارود باعث بیابانی شدن جنگل های سر سبز شمال ایران خواهد شد. (فرهیختگان سرپرستی گیلان)
به نظر می رسد که مخالت با طرح احداث سد شفارود در گیلان و ایران بیشتر از گذشته ادامه دارد ،اما تاکنون اقدام رسمی از دولت اعتدال و تدبیر صورت نپذیرفته است ،معلوم نیست که دولت مردان در گذشته با این حرکت ضد محیط زیستی چه اهدافی را دنبال می کردند و یا مشاوران گیلانی این طرح چه اهدافی را در دستور کار خود قرارداده بودند ،آنچه که تاکنون شنیدیم و خواندیم درهیچ کشوری درختان جنگل را از بین نمی برند تا سد بسازند ،بلکه مردم و مسئولین را مجاب می کنند تا در کاشت درخت و حفاظت جنگل به دلیل شرایط زیست محیطی تلاش بیشتری کنند و از آن حفاطت کامل نمایند، فارغ از اینکه چه کسی موافق و یا مخالف است برای این مسئله حیاتی و طبیعی در گیلان ضرورت ایجاب می کند که کار کارشناسی و ارزیابی کامل صورت پذیرد ، تا ضرری به استان سرسبز ما وارد نشود، با توجه به اینکه گیلان و مازندران سرسبز ترین مناطق جنگلی بکر ایران را دارا هستند حفاظت از آن وظیفه ملی هرشهروند ایرانی است ،نقش نمایندگان محترم گیلان در این مسئله حیاتی می تواند تاثیر گذار باشد ،سود و یا ضرر سد شفارود ،نسل های آینده را با این سوال مواجه خواهد کرد که نمایندگان استان گیلان کجای این طرح بودند و چه نقشی در نگاه مثبت ویا منفی داشته اند؟.
به امید اینکه مسئولان گیلان به دور از هرگونه مصلحت اندیشی ،جناح بندی وسیاسی کاری چاره اندیشی کرده ،تا با جمع بندی نظرات کارشناسان خبره گیلان و ایران از جنگل های شمال حفاظت و پاسداری نموده ،ومانعی برای از بین بردن درختان جنگل های شمال تحت هر عنوانی باشند.
نویسنده رضا بژکول ارشد علوم سیاسی 94/7/3
به نظر من، کتاب بیش از درس و معلم به انسان می آموزد. من نُه دهم معلومات خود را از کتاب آموخته ام و یک دهم را از معلم و درس.
افکار و اندیشه های انسان به گونه ای است که ممکن است فقط خواندن یک کتاب پایه اندیشه ها و افکار انسان را بر مبنای جدید یا در مسیر خاصی قرار دهد و چه بسا ممکن است کتابی مسیر سرنوشت میلیون ها انسان را در راه مخصوصی بیندازد.
من هیچ غمی نداشتم که خواندن یک صفحه کتاب از بین نبرده باشد. کتاب، عمر دوباره است. در دنیا لذتی که با لذت مطالعه برابری کند، نیست.
دانشگاه واقعی، جایی است که مجموعه ای از کتاب در آن جمع آوری شده باشد.
آدم تنها در بهشت هم باشد، به او خوش نمی گذرد، ولی کسی که به کتاب یا تحقیق علاقه مند است، هنگامی که به مطالعه یا تفکر مشغول است، جهنم، به تنهایی برای او بهترین بهشت هاست.
بدون حکومت، می شود زندگی کرد، ولی بدون کتاب و مطبوعات نمی شود.
برگ های کتاب به منزله بال هایی هستند که روح ما را به عالم نور و روشنایی پرواز می دهند.
خوشبخت، کسی است که به یکی از این دو چیز دست رسی دارد، یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند.
200 بار نهج البلاغه را مطالعه کردم تا بتوانم درباره شخصیت امام علی علیه السلام بنویسم. اعراب آن روز، قدر علی بن ابی طالب علیه السلام را نشناختند و او را درک نکردند. علی بن ابی طالب علیه السلام متعلق به قرن بیستم است.
در عرض پنجاه سال عمر، هزار بار خطبه همّام را خوانده ام و هر بار اثر خاص بر من نهاده است. نمی دانم این اثر از شدت علاقه ای است که به گوینده آن دارم یا در تأثیر سخن است که بر من می نهد.
کتاب آسمانی ما (قرآن)، گذشته از جنبه الوهیت و تقدیس، از باارزش ترین شاهکارهای ادبی جهان است.
جامعه وقتی فرزانگی و سعادت می یابد که مطالعه، کار روزانه اش باشد.
بهترین سخن گویان و یاران، کتاب است و آن گاه که دوستان تنهایت نهند، می توانی به آن سرگرم شوی. اگر او را هم راز خویش قرار دهی، سرّ تو را فاش نمی کند و با کتاب است که می توان به دانش و نیکی ها دست یافت.
من ده ساعت مطالعه می کنم تا یک سخنرانی کنم و بعضی یک ساعت مطالعه می کنند و ده مجلس حرف می زنند.
کتاب را زیاد مطالعه کنید تا بفهمید که هیچ نمی دانید.
تا به حال ندیدم کسی امروز کتابی بنویسد، مگر اینکه فردا می گوید: ای کاش این عبارت را تغییر می دادم که اگر چنین می نوشتم، بهتر بود و ای کاش این جملات را اضافه می کردم که اگر چنین می شد، نیکوتر بود و ای کاش این قسمت مقدّم بود که اگر چنین بود، جالب تر بود و این شگفت انگیز و مایه عبرت است و این خود، دلیل بر جهل و نادانی بشر است.
کتاب را حافظه بشریت خوانده اند. مجموعه دانش و معارف تاریخ مدّون چند هزار ساله را در کتاب می توان یافت. هیچ کدام از وسایل ارتباطی، ژرفای لازم را در اندیشه و تفکر و حوزه قدرت خلاقیت انسان آن گونه که خواندن و نوشتن پدید می آورد، ایجاد نمی کند. از این رو ترویج کتاب و کتاب خوانی، وظیفه و رسالت اصلی دست اندرکاران فرهنگ و دانش جامعه ما می باشد.
در شرایطی که روابط پیچیده اجتماعی و مشکلات روزمرّه، توان مطالعه را حتی برای علاقه مندان به کتاب کاهش داده است، و وجود رسانه های سمعی و بصری خودی و غیرخودی، به دلیل سهولت برقراری ارتباط، اوقات فراغت آنان را پر می کند و به موازات آن، مشکل گرانی کاغذ و وسایل چاپ، نیازهای مالی دست اندرکاران به ویژه نویسندگان، مترجمان و مؤلفان را تأمین نمی کند، نمی توان برای گسترش عناوین و افزایش تیراژها و کشاندن انسان ها به دنیای کتاب، به شعار و موعظه بسنده کرد.
آثار هلاکت بار و چندجانبه رسانه های ماهواره ای و ابعاد خطرناک و مرموز آن، به اندازه کافی، روشن و چشم گیر است. اثرات سوء تلویزیون و تماشای آن، حتی در بزرگسالان، و نیز دگرگونی هایی که تماشای این جعبه جادو در کاهش قوای فکر جوانان و حتی خردسالان قبل از دوران دبستان برجای می گذارد، جای تردید، باقی نمی گذارد که رهبران جامعه باید همه توان و امکانات موجود خود را بسیج کنند و یک جریان و نهضت عمومی کتاب خوانی را تدارک ببینند.
به نظر نگارنده، این مسأله آن اندازه از اهمیت برخوردار است که حتی باید با اختصاص درآمد حاصله از فروش یک روز نفت در سال برای تهیه وسایل لازم چاپ و نشر، مقدمات توزیع ارزان و حتی در پاره ای از سطوح رایگان کتاب را تدارک دید. پرداختن سوبسید برای کتاب، بدون تردید، از تهیه پنیر و روغن ارزان کم اهمیت تر نیست.
اگر به ضرورت گسترش نشر کتاب و فراگیر شدن کتاب خوانی برای حفظ فرهنگ انسانی و تقویت قدرت دفاعی انسان در برابر یورش پیام آوران ویرانگر، اعتقاد داریم، باید از همه راه های ارشادی و تشویقی، بهره جوییم، و حتی با برگزاری مسابقه های منطقه ای و سراسری، شوق و ذوق را در افراد جامعه، به ویژه جوانان برانگیزیم.
ویزگی های یک نماینده اصلح برای مجلس
مجلس به مجموعه ای ازافراد گفته میشود که در هر کشور به منظور وضع قوانین و نظارت بر اجرای آنها معمولا با رای آزاد ، مستقیم ،مخفی مردم انتخاب می شوند و نقش اساسی در روند جاری کشور دارند ، حضور افراد شایسته سالار در این رکن از ارکان نظام می تواند نقش تعیین کننده ای در مسائل خرد و کلان کشور ایفا نماید ،دراین چارچوب نماینده مجلس باید کسی باشد که پایه فکری ، علمی وعملی او بر مبنای منافع ملی و جریانهای مختلف در کشور، شهرستان و یا شهروی باشد ،به نظر می رسد یک نماینده اصلح حداقل دارای ویژگی های ذیل باشد.
1-به منافع ملی کشور نگاه ویژه دارد، تا به منافع حزبی وجناحی
2-کم سخن می گوید بیشترعمل می کند(حراف نیست)
3-کمتر مصاحبه می کند وبیشتردرحوزه انتخابی اش عمل می کند
4- سطحی نگر نیست، اندیشه پویا دارد
5- وام دار ثروت و قدرت نیست بلکه مدافع مردم است
6-مطلق گرا نیست بلکه نسبی گرا است
7- شیفته قدرت تحت هرشرایطی نیست بلکه عاشق خدمت درهرمسئولیتی است
8- دارای ظاهری آراسته در شان یک نماینده مجلس است
9-به تضارب آ راء درجامعه اعتقادی راسخ دارد(تکثرگرا است)
10- تجمل گرا نیست بلکه مانند موکیلنش زندگی می کند.( زندگی ساده دارد)
11-آنچه به دیگران توصیه می کند در زندگی شخصی خود نیز بکار می گیرد
12-انتقادپذیراست ومنتقیدنش رابا القاب والفاظ ناپسند مورد حمله و خطاب قرارنمی دهد
13- در رسانه ها کمترحضور دارد بیشتر درحوزه مسئولیتش مطالعه می کند
14- از سخن گفتن با رسانه های بیگانه هراسی ندارد
15-از هوچیگری و تمسخر دیگران پرهیز می کند
16-مدافع حقوق شهروندی ومحرومین جامعه است.
17-در راستای اعتلای کشورش به نخبگان نگاه ویژه ای دارد
18- تکبر،حسادت،و کینه ندارد بلکه تفکر،تحمل وسعه صدر دارد
19-وعده نمی دهد مگر آنکه به آن عمل کند
20- درمجلس اولویتش به ترتیپ منافع کشور، استان وبعد شهرش است
21-درطول نمایندگی کیسه ای برای خود و خانواده اش نمی دوزد
22-از بحث و مناظره با مخالفانش ابایی ندارد
23- درحوزه انتخابیه اش افراد را بر مبنای شایسته سالاری انتخاب می کند
24-پس ازپایان نمایندگی کاستی ها ودستاوردهایش را شفاف گزارش می دهد
25- درهرپیروزی وشکست به فکر انتقام نیست
26- دربرخورد با دیگران عقلانی سخن می گوید نه احساسی
27–درتصویب قوانین در مجلس تنها حضورفیزیکی ندارد بلکه حضور علمی و عملی دارد
28- برای رشدوتوسعه شهرش ازشایستگان ، فارغ ازهراندیشه ای بهره می گیرد
29- درمسئولیتهای اجرایی از زنان که نیمی ازجمعیت کشورند استفاده می کند
30- ازلحاظ شخصیتی واخلاقی الگویی برای دیگران است
امید آنکه در انتخابات پیش رو(اسفند 94) نمایندگانی وارد مجلس شوند که فارغ از هر جناح و حزبی تنها به منافع ملی کشور بیاندیشند، دررقابت با دیگران به اخلاق سیاسی پایبند ، وازبکار بردن القاب والفاظ ناپسند برای مخالفان و نخبگان وکاندیدهای دیگر دوری نماید.
رضا بژکول ارشد علوم سیاسی