دیدگاه استاد سریع القلم در مورد هفت کشور صنعتی (G7)
آنچه از کنفرانس علمی اجلاس سران G7 (هفت کشور صنعتی) آموختم/دکتر محمود سریع القلم
اجلاس سران هفت کشور صنعتی در تاریخ ۶-۷
خرداد ماه در ژاپن برگزار خواهد شد. مرکز مطالعات بینالمللی در توکیو از عدهای
استاد دانشگاه در رشته های اقتصاد و روابط بینالملل دعوت بعمل آورد تا با بحث و
طوفان مغزی (Brainstorming)، روندهای جهانی را بررسی و ترسیم کنند.
بعضی نکات را که طی گفت وگوها آموختم در زیر می آورم:
۱-ایجاد
یک نظم نوین سیاسی جهانی به موجب سیاستهای اعتراضی چین و روسیه با چالشهای جدی
روبروست. قواعد این نظم سیاسی مورد اجماع
نیست. قدرت در سطح جهانی توزیع شده است و کشورها فرصت تنوع سازی روابط خارجی خود
را پیدا کردهاند. برخلاف دوره جنگ سرد، هم اکنون تبعیت محض وجود ندارد. کشور
کوچکی مانند ویتنام و یا کشوری مانند عربستان که قبلاً مطیع بودند هم اکنون دستور
کار خود را دارند و تلفیقی از مدارا و تعارض را پیش گرفتهاند. با توجه به توان
مالی و تولیدی بسیاری از کشورهای خارج از مدار غرب، اعمال یک نظم سیاسی با ارزشهای
مردم سالاری، حقوق بشر، گردش قدرت، شفافیت سیاسی و همکاریهای گستردۀ چندجانبه
بسیار مشکل خواهد بود. تفکیک نظم سیاسی جهانی از نظم اقتصادی جهانی اجتناب ناپذیر
است. در عین حال، کشورهایی که از هر دو منظر جهانی شوند، طبعاً از امتیازات بیشتری
برخوردار میشوند. دو نمونه
بارز، هند و مکزیک هستند. هند ضمن همکاری با روسیه و چین، امتیازات گسترده ای از
اروپا و آمریکا کسب کرده است.
2-تقریبا
یک سوم از مباحث جهانی بر رفتارهای چین متمرکز بود.
طی سه دهه گذشته، چین از طریق پیوستن به WTO و تجارت آزاد
جهانی، ثروت قابل توجهی را بدست آورده است. نزاع نظامی و سیاسی غرب با چین با کدام
محدودیت ها روبروست و چه تأثیری بر روابط تجاری با آن کشور می گذارد؟ تداوم بعضی
بی ثباتیها باعث شد تا در سال ۲۰۱۵، پانصد میلیارد دلار ثروت از چین خارج شود. در حال حاضر سیصد هزار دانشجوی
چینی در آمریکا مشغول به تحصیل هستند. ۹۶ هزار چینی با ثروتی
قابل توجه در سال گذشته به آمریکا مهاجرت کردند.
قدرت اقتصادی چین به تدریج در کشورهای غیر غربی در حال تبدیل شدن به قدرت سیاسی
است به طوریکه چینی ها توان این را پیدا کرده اند تا در نتایج انتخابات در آفریقا،
نقش آفرینی کنند. با ۵/۳ تریلیون دلار ذخائر ارزی،
چین توان تأثیر گذاری بر سیاست جهانی را پیدا کرده است.
همکاری های گستردۀ IT بین چین و اسرائیل بسیار تعیین کننده
بوده است. حکومت چین از چینی های شاغل و صاحب دانش و بنگاه در خارج از چین بسیار
استفاده می کند. قدرت چین به صورت تدریجی در حال افزایش است و قطب تعیین کننده ای
در معادلات جهانی خواهد بود.
3-ناسیونالیسم
اقتصادی و سیاست های حمایتی دولتها در سطح جهانی در حال افزایش است. این مسئله خطری جدی برای تجارت آزاد، رقابت و نظم اقتصادی و
جهانی شدن است. رشد فنآوری، اشباع بازارهای داخلی و رابطه تنگاتنگ میان دانش و
اشتغال، بازار کار، سرمایه گذاری و تولید را در کشورهای صنعتی با مشکلات جدی روبرو
کرده است. طی چهار ده گذشته، دوبرابر شدن جمعیت جهان به تولید، مصرف و سرمایه
گذاری کمک شایانی نموده است. در
اواخر قرن بیست و یکم، ۸۰
درصد جمعیت جهان در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین متمرکز خواهد بود که خود بخود
جهت گیری ثروت، تولید و مصرف را مشخص می کند. اتصال تدریجی همۀ این بازارها به
یکدیگر در سطح جهانی به نفع اقتصاد بینالملل خواهد بود.
کشورهایی که در داخل، سامان سیاسی، شفافیت مالی، ثبات سیاستگذاری اقتصادی و آزادی
مدنی دارند، دورنمای بهتری خواهند داشت و از محیط بینالمللی، بهتر می توانند بهره
برداری کنند.
۴-در سطح جهانی، مدیریت اختلافات بر
حل اختلافات اولویت پیدا کرده است.
حداقل طی یک دهۀ آینده، بسیاری از اختلافات مرزی، سرزمینی، سیاسی و قومی حل
نخواهند شد. کشورها حل و فصل اختلافات غیر اقتصادی را یا به تأخیر می اندازند و یا
با آنها مدارا میکنند. آینده
نظام بینالملل تابع ائتلافها و مناسبات مشترکی است که کشورها برای تأمین منافع
ملی و اقتصادی تشکیل میدهند. تنوع و کارآمدی ائتلافها بسیار تعیین کننده خواهند
بود. هیچ کشوری به تنهایی قادر به تحقق اهداف ملی خود نخواهد بود. بسیاری با
دشمنان سابق، همکاری های جدیدی را آغاز کرده اند مانند عربستان و اسرائیل، چین و
تایوان، آمریکا و کوبا. حکومت ها فضای داخلی خود را برای پذیرش بیشتر
شهروندان در مدارهای مدیریتی جهت افزایش همگرایی بومی آماده می کنند: مانند شهردار مسلمان لندن، وزیر
دفاع سیک هندی و وزیر افغانی در دولت کانادا، وزیر مراکشی در دولت فرانسه.این
تحولات، جوامع را به سوی مدارا، تحمل تفاوت ها، احترام به غیر، همکاری و جلوگیری
از خشونت و کثرت گرایی سوق میدهد. این روند ها، مسیر همگرایی و جهانی شدن
اتصالات فرهنگی و سیاسی را تسهیل می کنند.
۵-اهتمام برای حفظ و بازسازی اکوسیستم کرۀ زمین
باید دوچندان شود و نهضت سبز و حفظ محیط زیستی جهانی توانمندتر شود.
۶-نصف ثروت بدست آمدۀ جهانی در سال ۲۰۱۵ نزد ۶۲ نفر است. جهان با تفاوتهای درآمدی جدی روبروست. اگر حوزۀ سیاست در
کشورهای صنعتی و در حال توسعه، به سیاست های توزیع ثروت روی نیاورد، مشکلات
اجتماعی، مدنی و سیاسی در حال افزایش خواهند بود.
۷-نزدیک به ۸۰ درصد کشتار و خشونت
در سطح جهانی در خاورمیانه است. درگیریهای سیاسی داخلی عراق، وضعیت
آن کشور را با بن بست جدی روبرو کرده است. فساد مالی، ناکارآمدی و فقدان اجماع
میان گروهها باعث شده نه کشور با کارآمدی مدیریت گردد و نه از گسترش سرزمینی داعش
جلوگیری شود. آتش بس در سوریه و
حل بحران در این کشور، عمدتاً در گروی همکاریهای روسیه و آمریکا خواهد بود. مهمترین
اختلاف سیاسی در خاورمیانه امروز میان ایران و عربستان است که چشم انداز مثبتی
برای حل و فصل آن دیده نمیشود. کشورهای عربی حوزۀ خلیج فارس نزدیک به ۲۰۰
میلیارد دلار اسلحه در سال ۲۰۱۵ خریداری کردهاند. ثبات داخلی و ثبات بخشندگی بالقوۀ منطقهای
ایران از جمله عوامل مثبتی هستند که باید در جهت بهبود اقتصاد ملی و تداوم توافق
برنامه هستهای ایران بکار گرفته شود. برای آنکه سوریه به وضعیت ۲۰۱۱ و آغاز بهار عربی بازگردد، حدود ۳۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است که نزد
هیچ کشور یا ائتلافی نیست. عراق، سوریه، اردن، لبنان و مصر
برای سالها درگیر مسائل داخلی خود خواهند بود. برخورد با داعش تقریبا در اولویت هیچ کشوری نیست.
عربستان با یک تیم جدید و جوان مدیریتی در حال بازسازی خود است تا در سیاست و
اقتصاد منطقهای و جهانی، نقش جدید و متفاوتی ایفا کند. سیاست خارجی آمریکا نسبت به خاورمیانه در دولت بعدی چه
دموکرات و چه جمهوریخواه عمدتاً ادامه سیاست های فعلی مدیریت محدود و از راه دور
خواهد بود.
سیاست دنیای عرب همچنان حفظ
انزوای سیاسی ایران است. اختلافات و تنش های خاورمیانه همچنان ادامه خواهند
داشت. وضع اقتصادی ایران به
تدریج بهبود خواهد یافت و تهران به لحاظ سیاسی به اروپا نزدیکتر میشود.
ثروت ترکیه و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس افزایش می یابد و بافت و ساختار قدرت
فعلی حفظ میشود. هفت کشور
صنعتی با همکاری ایران و ترکیه می توانند از طریق یک چارچوب پایدار چندجانبه به
کاهش خشونت و درگیری و ثبات بخشی منطقهای کمک کنند. در صورتی که عربستان
به این چارچوب بپیوندد، قالبی بالقوه برای کاهش تشنجات منطقهای شکل خواهد گرفت.