شورا از نگاه طالقانی
irranews@
رضا بژکول روزنامه نگار
زنده یاد طالقانی در سیر مبارزات خستگی ناپذیر خود به یکی از اساسی ترین اصل در اسلام تاکید زیادی داشت و بارها از شورا به عنوان یک اصل بنیادی در زندگی اجتماعی یاد می کرد ، مرحوم طالقانی تاکید فراوان داشت که تنها راه نجات ،مراجعه مستقیم به مردم و دادن حق خودشان به دست خودشان است، و این مردم هستند که باید سرنوشت خود را تعیین کنند ،دیدگاهی که ایشان برای شوراها قایل بود کلی کویی ویا شعار گونه نبود، بلکه باورمند شدن به اینکه سرنوشت ملت توسط خودشان باشد، اودرتفسیر آیاتی ازقران ،بخصوص دو آیه مهم قرآن و امرهم شورای بینهم ، وشاورهم فی الامر،این گونه تفسیرمی کند که کار را باید به دست مردم داد همان توده محروم ،همان کسانی که زجر کشیدند ،همان مستضعفان ،که مستکبران بر آنها حاکم بودند ؛آنها بودند که کشور را از زیر بار استکبار خارج کردند ،پس راه نجاتشان این است که کار را به دست خودشان بدهیم ، اینهایی که انقلاب کردند ،این مردم ،این کشاورزها ،این کارگرها ،این محروم ها ،که در انقلاب پیشتاز بودند ؛کاررا بدهید به دست اینها ،مردمی که سالها از همه چیز محروم بودند ؛خودشان امور را به دست گیرند .
ازدیدگاه طالقانی راز بقای حکومت ها درادوار مختلف تنها با تشکیل شوراها ودادن اختیارواقعی به مردم است نه با شعار ، تاجایی که او در هنگام سخنرانی فریاد می زند ، صدها بار گفتم که مسئله شوراها ازاساسی ترین مسایل اسلامی است، خداوند به پیغمبرش با آن عظمت می گوید با این مردم مشورت کن،به اینها شخصیت بده ،تابدانند که مسئولیت دارند ،متکی به شخص رهبر نباشند ،این اصل اسلامی است،یعنی همه مردم از خانه وزندگی و واحدها باید در کارشان مشورت کنند ،آنجا که علی (ع) می فرماید هر کس استبداد کند در کارهای خودش هلاک می شود ،ما می گویم همه می گویند دولت تصویب می کند اما عمل نمی شود، گروهایی ،افرادی دست اندرکار شاید اینطور تشخیص بدهند اگر شورا باشد دیگر ما چکاره هستیم ،شما هیچ بروید دنبال کارتان ،گویی طالقانی آینده را به درستی تشخیص داده بود که بسا ممکن است عده ای مشورت کردن با مردم و رای آنها را به هیچ فرض کنند ،به نظرمی رسد که نگاه طالقانی با توجه به دیدگاه زیباشناسی که از قران دریافت کرده بود توانست زمینه بحث احیای شورا ها را درکشورپس از سالها زنده کند آن هم توسط کسی که خود طالقانی دیگر است .
شورا در قران یکی از ستونهایی اصلی در محیط اجتماعی وارکان حکومتی است، اگرمردم سرنوشت خود را بدست نگیرند و در همه صحنه ها حضور نداشته باشند ،بی تفاوت خواهند شد وقتی بی تفاوت باشند قدرت دردست اقلیتی خواهد افتاد که نتیجه آن استبداد خواهد شد، چنانکه طالقانی در سخنی دیگر بخوبی اشاره کرده و خط مشی آن را ترسیم می کند ،او می گوید وقتی مردم از مسئولیت خارج شدند شما برادر کاسب ،شما کارگر،شما بازاری ،شما کشاورز می گویی خوب به ما چه ،خودشان دارند کارشان را می کنند .نه وظیفه یک یک شماست و اگر می کردیم و اگر می کردیم که خیلی زمینه برای کارها داشتیم وهنوز هم داریم ، چرا طالقانی این قدر به شورا و مشورت با مردم اهمیت می داد؟ و چرا نگاه او به حضورمردم در صحنه خیلی مهم بود ؟
طالقانی می دانست رسالتی را که سالها در زندان برای آن زحمت کشیده بود شکنجه شده بود، توجه ای نمی شود، بر این اساس او با قلبی مهربان و اخلاصی علی وارگونه گفت ؛ که ما موظفیم و مسئولیت نسبت به مردم داریم ،باید دردها و اندیشه ها،بدبختی ها ،ناراحتی ها عقب ماندگی ها ی این مردم را جبران کنیم با قوانین نجات بخش و حیاتبخش اسلامی ، واینگونه بود که او در کنار مردم با دردها ورنج های آنها ساخت ، تلاش کرد تا صاحبان واقعی انقلاب نقششان کم رنگ جلوه نکند، تا جایی که از همه خواهران و برادران عاجزانه تقاضا کرد که به این شوراها اهمیت بدهند و بدانند سرنوشتشان دست خودشان است و دولت هم باید در این کار فقط نظارت داشته باشد ،بی جهت نبود که توصیه کرد که این انقلاب از توده همه مردم است و هیچ کس و هیچ حزبی حق در خواست سهم بزرگتری را ندارد .روحش شاد و راهش پر رهروباد .
;کانال ایران نیوز