درامد میلیاردی صدا و سیما از اگهی در جام جهانی چقدر است؟
مهری سادات صفوی: زمانی بود که تماشای آگهیهای تلویزیونی، توجه مخاطبان را به خود جلب میکرد. مخاطبانی که بعد از چند سال وقفه دوباره با چیزی به نام تبلیغات آشنا میشدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روند تبلیغات اجناس و کالاهای مصرفی به نوعی قطع شد. اما در دهه شصت آرام آرام دوباره پای آگهیهای تلویزیونی به صدا و سیما باز شد. آگهیهایی که مدت زمانی کوتاه مابین برنامههای اندک تلویزیون یا سریالهای شبانگاهی شبکه یک و دو و بعدها شبکه سه، پخش میشد.
اما رفتهرفته، بر تعداد و میزان آگهیهای بازرگانی افزوده شد. مخاطبانی که زمانی با کنجکاوی به تبلیغات تلویزیونی نگاه میکردند حالا دیگر با دیدن آرم تبلیغات یا تلویزیون را خاموش میکردند یا به سراغ شبکههای دیگر میرفتند.
ولی حالا داستان آگهیهای تلویزیونی بعد از گذشت دو دهه تغییر کرده است. تنها کافی است به تعرفههای آگهی صدا و سیما در زمان پخش بازیهای جام جهانی در سال ۹۳ نگاه کنیم. تعرفههایی که گاهی برق از سر مخاطبان و البته مشتریان میپراند.
گفته میشود، پکیج تبلیغاتی صدا و سیما، توسط رایتل، با قیمت دویست میلیارد تومان خریداری شده است. این در حالیست که جدول تعرفه آگهیهای این سازمان که به مزایده گذاشته شد به شرح زیر است. هرچند در نهایت معلوم نیست که این مزایده، با چه قیمتی سرانجام خریداری شده است.
فروش نشان آگهی ــ فوتبال جام جهانی ۲۰۱۴
بسته |
زمان |
محل پخش |
مبلغ نهایی |
بسته ۱ |
قبل ــ شروع |
آرم شروع باکس قبل از ویژه برنامه کارشناسی + آرم شروع باکس قبل از کلیه فوتبالها قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت |
۲۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰
|
بسته ۲ |
قبل ــ پایان |
آرم پایان باکس قبل از ویژه برنامه کارشناسی + آرم پایان باکس قبل از کلیه فوتبالها قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت |
۲۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰
|
بسته ۳ |
بین ــ شروع |
آرم شروع باکس بین کلیه فوتبالها قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت |
۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰ |
بسته ۴ |
بین ــ پایان |
آرم پایان باکس بین کلیه فوتبالها قبل از خبر ۱۸/۴۵ شبکه سوم تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت قبل خبر ورزشی ساعت ۱۷/۳۰ شبکه خبر تیزر ۳۰ ثانیهای ۳۱ نوبت |
۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰ |
این نخستین باریست که صدا و سیما با توجه به کمبود بودجهای که طی سالهای گذشته، با آن دست به گریبان بوده، آگهیهای خود را اعلام نمیکند بلکه به مزایده میگذارد.
جمع قمیتهایی که در جدول بالا آمده، ۲۰۰ میلیارد تومان میشود. یعنی صدا و سیما برای ۲۰۰ دقیقه آگهی مبلغ ۲۰۰ میلیارد تومان میگیرد. به عبارتی هر ثانیه ۱۶ میلیون. تازه این قیمتی است که برای شروع مزایده اعلام شده و گویا شرکت رایتل با همین رقم توانسته این بسته را بخرد.
یک جمع و تفریق ساده میتواند ماجرا را روشنتر کند. با توجه به این قیمتها به عنوان مثال یک آگهی ۲۵ ثانیهای برای پخش قبل از بازی فوتبال آن هم برای یک بار ۴۰۰ میلیون تومان برای صاحب آگهی هزینه دارد.
بدین ترتیب، با توجه به این که صدا و سیما هیچ رقیبی در حوزه داخل کشور ندارد، از موقعیت خود نهایت استفاده را میبرد و با گرفتن قیمتهایی گزاف، سعی میکند در برههای مثل جام جهانی تا میتواند درآمد کسب کند.
مدیران ومربیان استقلال دنبال چه هستند؟(بیانیه بود یا تهدید؟)
بیانیه استقلال علیه رحمتی با تهدید به انتشار مستندات
![]() |
استقلال بیانیه یی را در خصوص جدایی رحمتی از این تیم صادر کرد. در متن این اطلاعیه آمده: 1 - مذاکره در فصل نقل و انتقالات با سایر دروازه بان های لیگ حق طبیعی و قانونی باشگاه است و هر گونه مذاکره در همین چارچوب صورت گرفت. 2 - نام رحمتی در لیست بازیکنان معرفی شده از سوی سرمربی به مدیرعامل جهت مذاکره و تمدید قرارداد وجود داشته و مذاکره با ایشان در همین راستا صورت گرفته. (نامه و درخواست مکتوب قلعه نویی در این مورد در تاریخی که حکم مسوول نقل و انتقالات استقلال صادر شده در دبیرخانه موجود است.) 3 - انتخاب مربی دروازه بانان و دستیاران جزو مسوولیت های سرمربی است و بازیکنی نمی تواند در این مورد تصمیم گیرنده باشد. 4 - رحمتی در جلسات حضوری و مکالمات تلفنی مختلف با نظری جویباری، سه شرط را درباره حضور مربی مورد علاقه خود و عدم حضور دو همکار فعلی قلعه نویی تعیین کرد که پذیرش این درخواست قانونی نبود. اگر چه ایشان در آخرین مذاکره خود اعلام آمادگی کرد که مربی مورد علاقه خود در فصل آینده حضور نداشته باشد اما مربی فعلی دروازه بانان تیم هم کنار گذاشته شود! 5 - مستندات و شواهد مربوط به اظهارات رحمتی درباره شروط عنوان شده موجود است و در صورت لزوم منتشر خواهد شد. 6 - باشگاه استقلال از زحمات بازیکنان جدا شده تشکر می کند و ضمن آرزوی موفقیت، نام آنها برای همیشه در تاریخ پر افتخار استقلال ثبت خواهد شد.
یاداشت
بیانیه ساده اما پر از سوال که چرا باید با یک بازیکن آنچنان برخورد شود و اینچنین نیز تهدید به افشاگری شود؟ آن حرکات پوپولیستی اقای فتح الله زاده که هر روز یک مجموعه ورزشی می ساخت و این حرکات اقایان که هر روز دوست داردند افشاگری کنند.اولین سوال در مورد این بیانیه این است که چرا رحمتی که سنگربان موفقی بود رفت؟ایا او نیز مشکلات بازیکن مطرحی مثل نکونام را داشت؟ چرا اقای سرمربی هر بازیکنی که در تیم استقلال عاشق حجازی می شود باید به سبک خاصی و بهانه خاصی کنار بگذارد ؟ایا همه دست اندرکاران استقلا ل(مربیان و مدیران) می دانند که نام این تیم با ناصرخان حجازی عجین شده؟ خیل عظیمی از طرفداران اسقلال به خاطر همین رویه مربیان استقلال به استادیوم نمی ایند. اقایان به جای اینکه تیم را وارد مسایل حاشیه ای ببرنند بهتر نیست به جذب بازینکنان مطرح اقدام کنند و نه بازیکن حرف گوش کن مربی تیم.تا زمانی که مدیران ورزشی و خاک خورده در باشگاههای کشور وارد گود نشوند نتیجه همین خواهد بود که فوتبال ما به آن مبتلاست.به امید ان روز
این پرسش را بی پاسخ نگذارید
پخش مجموعه تلویزیونی «هفت سنگ» اگر هیچ منفعتی نداشته باشد، همین که
بتواند عمق سیاست های دوگانه را در جامعه نشان دهد مفید است. برخی از
ناظران به این مجموعه معترض شده اند که چرا از محصولات فرهنگی غربی نسخه
برداری شده است. برخی نیز معترض هستند که چرا این نسخه برداری را به طور
رسمی اعلام نکرده اند و با بی صداقتی در صدند که مجموعه تلویزیونی مذکور را
به عنوان تولید داخل جا بزنند. ناظران خارجی هم معترض این نکته شده اند که
چرا قانون کپی رایت در ایران رعایت نمی شود و باید حق تالیف سازنده اصلی
مجموعه در امریکا که نامش «خانواده مدرن» است، پرداخت می شد. درباره نخستین
ایراد باید گفت که اصل نسخه برداری مذموم نیست، به شرطی که اشکال دوم وجود
نداشته باشد و به طور صریح اشاره شود که ایده اصلی این فیلم یا سریال از
کجا گرفته شده است. در مورد رعایت حق تالیف (کپی رایت) هم باید گفت این
مشکلی است که در همه حوزه های جامعه وجود دارد. هرچند در صدا و سیما شدت
بیشتری دارد ولی باید خدا را شکر کنیم که صدا و سیما این حق را نمی پردازد.
اگر
قرار بود بپردازد، آن وقت معلوم نبود که چه هزینه گزاف تری را از جیب ملت
بر بودجه این سازمان تحمیل می کردند. پخش این مجموعه تلویزیونی، پرسش مهم
تری را مطرح می کند که نیازمند پاسخ دادن به آن هستیم. مقایسه میان دو
مقوله فرهنگ و علم، نشان می دهد که علم، پدیده یی فرا اجتماعی تر از فرهنگ
است. برای مثال در همه کشورها دروس مشترک ریاضی و فیزیک تدریس می شود. حتی
در بسیاری از موارد، متن کتاب هایی که تدریس می شوند مشترک هستند. این
ویژگی در علوم اجتماعی کمرنگ تر می شود، ولی کماکان وجوه مشترک این علم بر
تفاوت های اجتماعی آن برتری چشمگیری دارد. با قاطعیت می توان گفت که علم و
فناوری از این حیث فرا اجتماعی تری پدیده ها هستند. در مقابل، امور فرهنگی
به شدت وابسته به بستر فرهنگی و اجتماعی تولید کننده آن هستند. موضوعاتی
مثل ادبیات، سینما، موسیقی، نقاشی، دین و زمینه های مشابه چنین هستند. هر
یک از ما با دیدن یک خودکار یا ساعت، نمی توانیم بگوییم که ساخت کدام کشور
است، زیرا اینها کالاهای فرااجتماعی هستند. ولی با دیدن یک فیلم به سرعت می
توانیم بگوییم که محصول کدام کشور یا منطقه است. ما می توانیم یک پژوی
فرانسوی را در ایران یا چین تولید کنیم، ولی این کار آسانی نیست که یک فیلم
هندی را در برزیل یا نیجریه بسازیم و همان جا هم عرضه کنیم، زیرا فیلم
پدیده یی به شدت اجتماعی و متاثر از وضعیت فرهنگی جامعه یی است که در آن
تولید و مصرف می شود. با این مقدمه می توان پرسید که رسانه عمومی ما چگونه
می تواند یک مجموعه تلویزیونی ناب امریکایی، آن هم درباره موضوع مهمی مثل
خانواده را با تغییراتی چند، به یک مجموعه تلویزیونی مفید برای مخاطب
ایرانی آن هم در ماه مبارک رمضان تبدیل کند، ولی هنوز که هنوز است پس از 35
سال دشمنی خود را با استفاده از متون علوم اجتماعی پایان نداده ایم و کسی
نتوانسته یک نسخه برداری بومی از آن ارائه کند به طوری که مطلوب حکومت
باشد؟ آیا هنرمندان ما افرادی بسیار نخبه و خلاق هستند که قادر به چنین
کاری شده اند و در مقابل، صاحب نظران اجتماعی ایران ناتوان از نسخه برداری
علمی هستند؟ یا اینکه دلیل و علت دیگری در این میان وجود دارد؟ بدون تردید
این امر ناشی از خلاقیت هنرمندان و ضعف استادان و پژوهشگران علوم اجتماعی
نیست. چرا که نخبگان و هنرمندان خلاق، به طور معمول در تولید این برنامه ها
حضور ندارند و اصولاآن را عملی خلاقانه نمی دانند. کسی که درد جامعه خود
را داشته باشد، موضوعات هنری خود را از دل مردم و جامعه خود بیرون می کشد.
کارشناسان حوزه اجتماعی نیز تعدادشان آن قدر هست که بپذیریم حتماً در میان
آنان افراد خلاق و باذوق و دانش کم نیست. بنابراین دلیل این دوگانگی چیز
دیگری است. ریشه این دوگانگی کجاست؟ که از یک سو اجازه داده می شود تا نسخه
برداری از یک فیلم خانوادگی امریکایی در رسانه ملی که حتی آگهی هایش هم
ضدامریکایی است و خواهان اصالت خانواده در ایران است، در ماه مبارک رمضان
پخش شود: و از سوی دیگر بیشترین مخالفت با دانش و علوم اجتماعی تحت عنوان
دانش غربی در این کشور صورت می گیرد، بطوری که اعتراض بخش وسیعی از استادان
این حوزه را برانگیخته است. بیان دلیل و علت این دوگانگی، یکی از مهم ترین
گره ها را برای فهم مسائل سیاسی ایران می گشاید. نویسنده پاسخی برای این
پرسش دارد که به مجال دیگری واگذار می کند، ولی بهتر است منتظر بمانیم تا
دیگرانی که منشا این سیاست دوگانه و ویرانگر هستند نیز پاسخ خود را بدهند.
یاداشت
صدا وسیما ربنای اقای شجریان را نمی گذارد اما کپی برداری از فیلمهای امریکایی با پول ملت می پردازد. به جای اینکه از هنرمندان ما که در خلاقیت انها شکی نیست استفاده کند و فیلم خانوادگی با فرهنگ ناب ایرانی بسازد به سوی کپی پیش می رود اگرچه استفاده از فیلمها و سریالها خارجی بخصوص غربی ایرادی نیست اما چرا دوگانه برخورد کردن رسانه مهم است که مسلما پاسخی منطقی نخواهند داشت.
صدا وسیما کپی برداری از فیلم خانوده مدرن با نام هفت سنگ در رسانه ملی