وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله

حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.

توصیه اقتصاد دانان به دولت یازدهم / قطار بودجه را از ریل دولت دهم خارج کنید (بخوانید که دولت مهرورزچه کرد)

توصیه اقتصاد دانان به دولت یازدهم / قطار بودجه را از ریل دولت دهم خارج کنید

اقتصاد > اقتصاد کلان - استادان اقتصاد دانشگاه علامه در نشستی در این دانشگاه لایحه بودجه را از منظر رشد اقتصادی بررسی کردند.

محمد صالحی: هنگامی که دولت احمدی نژاد زمام امور را به دست گرفت. بعد از مدت کوتاهی اولین اتفاقی که در عرصه دانشگاهی کشور افتاد این بود که ارتباط بین اساتید دانشگاه و دولت قطع شد. در واقع احمدی نژاد اعتقادی به استفاده از نظرات اساتید دانشگاهها نداشت و همین امر سبب شد تا در طول مدت دولت نهم و دهم عملا نشست های آکادمیک در رابطه با مباحث روز در سطح دانشگاهها، به کمترین میزان ممکن در طول دولت های بعد از انقلاب برسد. در واقعه احمدی نژاد بیش از استفاده از نظرات افراد آکادمیک در نظر داشت تا کشور را بر اساس نظرات شخصی خود اداره کند. در مواقعی هم که مشورت می کرد، حلقه افراد طرف مشورت وی بسیار کوچک بود. این بی توجهی احمدی نژاد به اساتید دانشگاهها سبب شد تا اساتید اقتصاد دانشگاهی کشور دوبار به احمدی نژاد نامه بنویسند.  بعد از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 92 و پیروز شدن حسن روحانی در این انتخابات یکبار دیگر این امیدواری در فضای آکادمیک کشور بوجود آمد تا شخص رییس دولت و دولتمردان یازدهم به نظرات اساتید دانشگاهی کشور توجه کنند. در این راستا روز گذشته، دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی نشستی را با حضور بهروز هادی زنوز، داوود دانش جعفری و فرشاد مومنی، هر سه از اساتید اقتصاد این دانشگاه، تحت عنوان بررسی رشد اقتصادی در لایحه بودجه سال آینده برگزار کرد. برگزاری این قبیل نشست ها در محافل دانشگاهی این نوید را می دهد تا کشور بار دیگر به مسیر علم گرایی در سطح تصمیمات کلان کشور بر گردد.  

رشد اقتصادی با شرایط حاکم بر اقتصاد، مشکل است

بهروز هادی زنوز، استاد دانشگاه علامه، به عنوان اولین سخنران در این نشست،  گفت: هنگامی که در رابطه با بودجه صحبت می کنیم نمی توانیم از بحث تحریم به راحتی بگذریم، زیرا تحریم های اقتصادی تاثیر بسزایی بر سطح درآمد های بودجه خواهد داشت. وی با اشاره به سخنان نوبخت، معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، در رابطه با مسائل پیش روی دولت در هنگام تدوین لایحه بودجه گفت: همان طور که نوبخت بعد از تدوین لایحه بودجه اشاره کرد. دولت در هنگام تنظیم لایحه بودجه با سه وضعیت مواجه بوده است. وضعیت اول، مربوط به اینکه مذاکرات ژنو به نتیجه برسد و لغو تحریم ها اتفاق بیفتد. وضعیت دوم اینکه مذاکرات ژنو بعد از چندی به بن بست برسد و کشورهای غربی تحریم های بین المللی را علیه اقتصاد کشورمان تشدید کنند و وضعیت سوم مربوط می شود به این که وضعیت تحریم ها در همین سطح باقی بماند.

 وی ادامه داد: دولت در هنگام تدوین لایحه بودجه وضعیت سوم را در نظر گرفته است و بودجه را بر این اساس، تنظیم کرده است. این اقدام دولت می تواند اقدام به جایی باشد.

استاد دانشگاه علامه تصریح کرد: بخش کوچکی از تحریم ها تازه از 30 دیماه لغو شده است. تحریم ها لغو شده عبارتند از صنایع پتروشیمی، خودروسازی، بحث خرید و واردات طلا و همچنین آزادسازی 4.2 میلیارد دلار از دارایی های بلوکه شده ایران در بانک های بین المللی. که این مبلغ ظرف مدت 6 ماه به تدریج آزاد خواهد شد.

وی افزود: همچنان تحریم های بانکی و تحریم های نفتی به قوت خود باقی هستند و این مسئله یعنی اینکه دولت همچنان با چالشی که به واسطه تحریم ها برای اقتصاد کشور ایجاد می شود، روبرو خواهد بود.

 زنوز تاکید کرد: با توجه به این مسئله نمی توان امیدوار بود که سایه تحریم ها تا پایان دولت یازدهم از روی اقتصاد کشور برداشته شود و این مسئله قطعا در رشد اقتصادی کشور تاثیر گذار خواهد بود.

وی خاطر نشان کرد: به جز بحث تحریم ها، یکی از مسائلی که متاسفانه در اتخاذ سیاست های اقتصادی دولت مشاهده می شود، وابستگی به مسیر طی شده است. این مسئله را در لایحه بودجه می توان دید. این وابستگی به هیچ وجه زیبنده نیست و می بایست دولت یازدهم از این وابستگی خود را برهاند.

  تنگنای مالی مهمترین چالش پیش روی دولت است

در ادامه این نشست داوود دانش جعفری، استاد اقتصاد بازرگانی دانشگاه علامه به سخنرانی پرداخت. دانش جعفری در این نشست گفت: نگاهی کلی به لایحه بودجه سال 93 نشان می دهد که دولت تلاش کرده است تا بودجه منطبق با واقعیت های کشور تنظیم کند.

وی با اشاره به بخش های مختلف لایحه بودجه، افزود: در بودجه سال آینده قیمت هر بشکه نفت 100 دلار تعیین شده است، علاوه بر این در لایحه بودجه پیش بینی شده است تا دولت بتواند در سال آینده در روز 1 میلیون بشکه نفت بفروش برساند. این در حالی است که فروش نفت در مقاطعی حتی نزدیک به 2.3 میلیون بشکه در روز هم رسیده است. همچنین نرخ محاسباتی هر دلار که از فروش نفت و میعانات گازی حاصل می شود، 2650 تومان مشخص شده است. دانش جعفری ادامه داد: هر چند که مرکز پژوهش ها در گزارشی اعلام کرده است که لایحه بودجه سال 92 به نسبت بودجه سال گذشته 28 درصد غیر محتاطانه تر بسته شده است اما به نظر می رسد این بودجه با توجه به شرایط کشور و واقعیات امروز اقتصاد کشور بسته شده است.

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مشکلات مالی پیش روی دولت، گفت: در حال حاضر دولت مشکل مالی دارد و از این رهگذر فشار فراوانی را تحمل می کند. دولت در حالی در لایحه بودجه روزانه فروش 1 میلیون بشکه نفت را پیش بینی کرده است که همان طور که ذکر شده است، در کشور سابقه فروش 2.3 میلیون بشکه نفت در روز را داشته ایم. دولت یازدهم در بودجه سال آینده تلاش کرده است تا با افزایش نرخ ارز از 1226 تومان به 2650 تومان درآمد های ریالی خود را به صورت بالانس کند که کاهش نیابد.

این استاد دانشگاه علامه تصریح کرد: دولت می بایست برای اینکه رشد اقتصادی در کشور محقق شود، به سمتی برود تا درآمدهای مالیاتی جایگزین درآمد های نفتی شود. به طور مثال در حال حاضر در کشور همسایه ما، یعنی ترکیه، 55درصد درآمد های دولت از مالیات بر مصرف تامین می شود. این مسئله در کشور چین هم صدق می کند. همچنین مالیات اخذ شده از شرکت ها در این دو کشور حدود 26 درصد بودجه دولت را تامین می کند. این در حالی است که مالیات بر مصرف در کشور ما تنها 5 تا 6 درصد درآمد کشور را تامین می کند. که این میزان حتی از متوسط کشورهای خاورمیانه که حدود 30 درصد است، هم کمتر است.

دانش جعفری اضافه کرد: صندوق توسعه ملی می توانست راهکار خوبی در زمینه کاهش دولت به درآمد های نفتی باشد. زیرا همان طور که می دانید در متن قانون آمده است تا دولت می بایست از درآمدهای این صندوق را به صورت وام ارزی در اختیار بخش های غیر دولتی و خصوصی قرار دهد و باز پرداخت وام را هم به صورت ارز دریافت کند. اما متاسفانه تحریم ها و افزایش نرخ ارز در بازار سبب شد تا این صندوق از مسیر اصلی خود منحرف شود.

وی تاکید کرد: مشکل اصلی که به نظر من دولت در سال آینده در رابطه با لایحه بودجه با آن مواجه است، تگنای مالی است. همان طور که می دانید نظام مالی هر کشوری بر چهار منبع استوار است: درآمد شرکت های داخلی، بانک ها، بازار اولیه سهام و سرمایه خارجی. در حال حاضر اقتصاد کشور ما از این چهار منبع، از سه تای آن به دلیل تحریم ها محروم است و تنها بانک ها در این زمینه باقی می مانند که آن ها هم همان طور که می دانید به دلیل افزایش سقف مطالباتشان توانایی خود را از دست داده اند و به نوعی آچمز شده اند. در حال حاضر بانک های داخلی تنها قدر ت تجهیز منابع شان 51 درصد از GDP شان است. در حالی است که در چین بانکها 150 درصد GDP شان قدر ت تجهیز منابع دارند و این رقم در رابطه با بانک های آفریقای جنوبی 180 درصد است. بنابراین بانک های داخلی در رابطه با تجهیز منابع در تنگنا قرار دارند.

دانش جعفری در پایان در رابطه با رشد اقتصادی در سال آینده اظهار داشت: بنابراین با توجه به این شرایط که بر اقتصاد کشور حاکم است نمی توان امیدوار بود که رشد اقتصادی در سال آینده آن طور که باید محقق شود.

ولت یازدهم، تحلیل درستی از اقدامات دولت گذشته ارائه نکرد

آخرین سخنران این نشست فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه، بود. وی در این نشست ابراز داشت: محوری در سطح نظری در رابطه با اقتصاد توسعه وجود دارد که می گوید، چنانچه یک اقتصاد در دوره زمانی نسبتا طولانی با مشکل مواجه بود و سوء کارکرد داشت. دیگر صرف دست کاری متغیرهای اقتصادی راه گشا نخواهد بود و می بایست تا در مسائل بنیادین آن بازنگری صورت بگیرد. طبق این نظریه باید تا در قواعد بازی اقتصادی دوباره باز تعریف شود.

وی ادامه داد: بر این اساس مردم ایران درانتخابات سال 92 رای به تغییر دادند. متاسفانه در 8 سال گذشته دولتی بر سر کار بود که علاوه بر ناکارآمدی و قانون گریزی بی تردید علم گریز ترین دولت هم محسوب می شد. جای تاسف دارد که این دولت مدعی بود تا در صدد بسط عدالت در کشور است. در حالی که نگاهی کلی به برنامه های اجرا شده توسط دولت های نهم و دهم ما را با این واقعیت مواجه خواهد کرد که این تفکرضد توسعه ای ترین برداشت از عدالت تلقی می شود.

مومنی افزود: برنامه های به ظاهر عدالت محور دولت نهم و دهم تنها سبب شد تا فلاکت به جای عدالت گسترش یابد. بر اساس آمارهای رسمی ماههای آغازین دولت نهم با ماههای پایانی دولت دهم، شاخص فلاکت در کشور 2 برابر شده است.

مومنی با اشاره به اقدامات دولت نهم و دهم، اظهار داشت: مجموع اقدامات دولت های نهم و دهم سبب شده تا حداقل به مدت 2 دهه دولت های بعدی در گروگان ناهنجاری های این دولت ها باشند.

وی با اشاره به سخنان زنوز در رابطه با وابستگی به مسیر طی شده گفت: هنگامی که مردم به دولت تدبیر و امید رای دادند. امیدوار بودند تا به صورت شفاف و روشن تحلیل چرایی ناکارآمدی در 8 سال گذشته مطرح شود.

همچنین دولت جدید عملکرد دولت گذشته را که منجر به انحطاط در اقتصاد ایران شد را بیان کند. در مقابل این در خواست دولت یازدهم تنها به نقدهای توصیفی از دولت گذشته اکتفا کرد و عملا به قول هایی که در زمینه نقد عملکرد دولت گذشته در زمینه عدم توسعه یافتگی کشور داده بود عمل نکرده است.

مومنی شاهد مدعی خود را قفل های تاریخی دانست که بر سند لایحه بودجه سال آینده مشاهده می شود وی در این رابطه اضافه کرد: بودجه کل در کشور از دو بخش بودجه عمومی و بودجه شرکت ها تشکیل می شود. بودجه عمومی هنگامی که افزایش یابد از منظر توسعه ای به نوعی تحریک کننده بخش خصوی است در مقابل افزایش بودجه شرکت های دولتی به این معنی است که هزینه تصدی گری دولت در اقتصاد افزایش یافته است.

 این مسئله به این معنا است که انگیزه ای برای بخش خصوصی باقی نمی ماند و دولت همچنان بر اقتصاد کشور مسلط است. در لایحه بودجه سال آینده که توسط دولت یازدهم تدوین شده است مشاهده می شود که سهم تصدی گری دولت در اقتصاد، یا همان بودجه شرکتهای دولتی افزایش یافته است و در مقابل بودجه عمومی که سبب تحریک بخش خصوصی برای کار وفعالیت می شود کاهش یافته است و این به معنای این است که دولت یازدهم همچنان در راستای سیاست های اقتصادی دولت گذشته گام بر می دارد و بر همان سیستم ناکارآمد گذشته تاکید می کند که این مسئله برای کشور فاجعه بار خواهد بود.

مومنی یکی از موانع پیش روی کشور را رکود تورمی موجود در کشور دانست و به دولت 5 راهکار را توصیه کرد تا از این رکود تورمی خارج شود.

مومنی در این زمینه تصریح کرد: ابتدا دولت باید ساختارهای هزینه خود یک بازنگری اساس انجام دهد. دوم، دولت می بایستی که این اصلاح ساختار هزینه ای را با باز آرایی هزینه ای توسط دولت شروع کند، در غیر این صورت بخش خصوصی نابود می شود. متاسفانه از سل 68 تا کنون شکاف وحشتناکی بین حقوق و مزایا در کف و سقف وجود دارد. در حال حاضر طبق آمار رسمی، این شکاف 1 به 30 است. که می بایست به صورت اصلاح شود. سوم، ایجاد رانتی که از سال 84 تا 92 در زمان دولت نهم ودهم اتفاق افتاد، بسیار فراتر از سال 68 تا 83 در کشور بود. در دولت نهم ودهم سرمایه های ملی کانون درامد دولت بوده اند. در این سال های اخیر شرکت های دولتی به افرادی خاص فروخته شده اند و قیمتی برای این شرکت ها در نظر گرفته شده است که شاید تنها معادل دو ماه سود این شرکت ها باشد. این در حالی است که همین رقم ناچیز هم در برخی موارد تاکنون پرداخت نشده است. هنگامی که دولت این کانون های درآمد زا را به بیت المال برگرداند دیگر نیاز ندارد تا فضای کلان اقتصاد کشور را برای کسب درامد بی ثبات کند. چهارم، دولت می بایست برای این که روی دولت را که در حال حاضر پشت به توسعه است، رو به توسعه کند، می بایست تا فرآیند توزیع رانت را شفاف کند و نباید از بیان نحوی توزیع رانت های نفتی و بانکی ترسی به خود راه دهد. نکته پنجم در این زمینه و مهمترین آن است این است که در طی 25 ساله گذشته به تدریج و به صورت فزاینده در کادر کلی برنامه شکست خورده تعدیل ساختاری، ساختار نهادی ایران بر علیه مولد ها و به نفع غیر مولدها آرایش نظام وار پیدا کرده است. همواره تاکید شده است تا برای مقابله با رکود تورمی باید به تولید توجه شود در حالی که توجه به تولید از مسیر اصلاح ساختار تمام اجزایی موثر در اقتصاد می گذرد.

/

ژنو 2

در حالی که کشورهای مختلف در ژنو 2  در حال رایزنی برای گذار سوریه به سوی دولت انتقالی هستند و نمایندگان دولت جنایتکار بشار اسد با نمایندگان اپوزیسیون در یک نشت جند جانبه تصمیم گیری می کنند دولت سوریه اجازه ورود کمکهای انسان دوستانه به شهرهای تحت محاصره خود را نمی دهد و کشورهای غربی تاکنون نتوانسته اند مشکل مردان و زنانی که اواره اند را حل کنند تنها برای خوش خدمتی به اسرائیل توانستن سلاحهای شمیایی را از بین برده ان هم نه کامل بلکه به گونه ای که رژیم اسد بتواند وقت بخرد وخود را با سلاحهای دیگر روسی مجهز نمایید که سلاحهای مجهزتر ،پیشرفته تر،وبا صرفته تر برای مخفی نگهداشتن جنایاتش می باشدُ اسد لقمه ای است که در گلو گیر کرده و ممکن نیست  بتوان برای نجات او کاری کرد باید منتظر ماند تا کشورهای قدرتمند از منافع خود کمی عقب نشینی کرده تا انسانهای اواره و بی پناه در این سرمای جان سوز نجات پیدا کنند همه دولت مردان می دانند که اسد به زودی رفتنی است اما برای پاسخ به تاریخ اینده و نسلهای بعد  چه چیزی برای گفتن دارند باید منظر ماند.

نظریه های گوناگون در معنای عدالت اجتماعی (یاداشت تحقیقی)

نظریه های گوناگون در معنای عدالت اجتماعی

از واژه عدالت در کتابهای لغت، معنای متعددی ذکر شده است؛ که مهمترین آنها، تساوی، مساوات، درستی و حقانیت است. به عنوان نمونه راغب اصفهانی می نویسد: عدل تقسیم کردن به طور مساوی است . ابن منظور نیز در کتاب لسان العرب، عدل را به درستی و حقانیت معنا کرده و آن را در برابر جور و ظلم قرار می دهد

از واژه عدالت اجتماعی تعابیر و برداشت های مختلفی ارائه شده است که به مهمترین آنها اشاره می کنیم:
عدالت اجتماعی به مثابه تناسب:
دریونان باستان ازعدالت به تناسب با طبیعت و فضائل دیگر تعبیر شده است. افلاطون عدالت را حد وسط نقطه تعادل سه قوه خرد، اراده و شهوت در انسان می دانست. وی همچنین خردمندی، شجاعت و اعتدال را به عنوان سه فضیلت عمده انسان نام می برد که عدالت ارتباط هماهنگ میان این فضائل و تناسب با آنها است.در اندیشه افلاطون در سطح اجتماعی نیز عدالت به مفهوم تناسب و قرار گرفتن افراد جامعه در طبقات خاص خود است. وی جامعه را متشکل از سه طبقه فرمانروایان، نگهبانان و توده مردم (افزارمندان) می دانست. از نظر وی عدالت اجتماعی قرار گرفتن هر فرد در طبقه خاص خود و برخوردار گردیدن وی از امتیازات طبقه خاص خود و نیز ایفای نقش مخصوص خود می باشد. بنابراین عدالت اجتماعی در این برداشت به مفهوم تناسب و موزونیت و قرار گرفتن در جایگاه خاص خود است.
عدالت اجتماعی به مثابه شایستگی و لیاقت:
عدالت در این برداشت، به مفهوم توزیع امکانات و مناصب بر اساس شایستگی و لیاقتهاست. در این دیدگاه، توزیع امکانات مادی و رفاهی و نیز توزیع مناصب و مقاومتها باید بر اساس شایستگیها و لیاقتها صورت گیرد. به عنوان نمونه می توان چنین دیدگاهی را در آرا و اندیشه های ارسطو مشاهده کرد. وی هم در توزیع امکانات مادی، شایستگیهای افراد را در نظر دارد از این رو به عدالت توزیعی قائل است و هم در نوع و شکل حکومت، طبقه متوسط را شایسته حکومت کردن می داند. در واقع وی به لحاظ اقتصادی و سیاسی به نوعی شایسته سالاری باور دارد.
عدالت اجتماعی به مثابه رعایت تناسب، استحقاقها و شایستگیها:
این برداشت از عدالت اجتماعی که به نوعی ترکیب دو برداشت قبل همراه با افزوده هایی است، بیشتر در میان برخی اندیشمندان مسلمان رایج بوده است. به عنوان نمونه خواجه نصیرالدین طوسی، عدالت را جمع کمالات و فضائل دانسته، وجود آن را مایه تعدیل قوای دیگر می داند. به گفته وی در اخلاق ناصری: عدالت جزوی نبود از فضیلت، بلکه فضیلت بود بأسرها ]به تمامی[؛ وجور که ضد او است جزوی از رذیلت نبود، بلکه همه رذیلت بود بأسرها. همچنین در جایی دیگر می نویسد: عدالت آن است که این همه قوتها با یکدیگر اتفاق کنند و قوت ممیزه (عقل) را امتثال نمایند.
اما خواجه همانند دیگر اندیشمندان اسلامی نیز عدالت اجتماعی را به معنای رعایت استحقاقها و شایستگیها قبول داشته است. خواجه، قوام حکومت را به عدالت دانسته و در توضیح شرط اول معدلت می نویسد: عدالت آن است که هر صنفی از جایگاه مستحق خود منحرف نشده و به دنبال غلبه بر صنوف دیگر نباشد چون این امر منجر به انحراف مزاج از اعتدال و منجر شدن امور اجتماعی به فساد است. همچنین در شرط دوم می نویسد: شرط دوم در معدلت آن بود که در احوال و افعال اهل مدینه نظر کند و مرتبه هر یکی بر یکی بر قدر استحقاق و استعداد تعیین کند. بنابراین می توان ترکیب دو معیار تناسب و رعایت استحقاقها و شایستگیها را در آرای خواجه ملاحظه کرد.
تعریف عدالت به اعطاء کل ذی حق حقه، در میان اندیشمندان مسلمان، تعریف رایجی است، به عنوان مثال علامه طباطبائی در این باره می نویسد: هی اعطاء کل حق من القوی حقه و وضعه فی موضعه الذی ینبغی له. عدالت دادن حق به هر نیرویی که دارای حق است و قرار دادن وی در جایی که شایسته است.
عدالت اجتماعی به مثابه مساوات و برابری:
تعریف عدالت اجتماعی به مساوات و برابری، بیشتر در دوران مدرنیته رایج گردیده است، هر چند که ریشه های این تفکر در دورانهای قبل نیز به گونه ای وجود داشته است. برای نخستین بار این دیدگاه توسط مکتب رواقیون مطرح شد. از دیدگاه آنان انسانها برابرند و هیچ معیاری برای برتری افراد بر افراد دیگر وجود ندارد. سیسرون نیز از جمله اندیشمندانی است که چنین تعبیری از عدالت اجتماعی را ارائه کرده است. وی بر خلاف اندیشمندان یونان باستان که تلقی طبیعت گرایانه (و تناسب با طبیعت) داشتند، معتقد است که عدالت اجتماعی هیچ چیز نیست جز مساوات. وی بر این باور است که انسانها برابر خلق شده اند پس جوهر عدالت اجتماعی نیز برابری است.
در دوران قرون وسطا نیز، هر چند که نظم طبیعی بر پایه وحی الهی و تفسیر کلیسا تعیین می شود اما در اندیشه برخی از متفکران این دوران، زمینه برای تعابیر جدید از عدالت اجتماعی مهیا می شود. به عنوان نمونه از آکوئیناس می توان نام برد. به نظر وی انسانها حق برخورداری از حد متوسط شرایط زیستن را به طور یکسان دارند. مفروض وی در این بحث، مساوات طلبی است. پس از دوران قرون وسطا، تغییرات اساسی در اندیشه سیاسی اجتماعی گرفت که در بحث عدالت اجتماعی حائز اهمیت است.
در دوران مدرنیته نیز عدالت اجتماعی به مفهوم برابری در سطوح مختلفی به کار رفته است. یکی از مهمترین سطوح برابری، برابری در شرایط اقتصادی زندگی افراد است که در اندیشه کارل مارکس به شکل برجسته ای مطرح شده است. از نظر وی، عدالت اجتماعی در صورتی تحقق می یابد که افراد به لحاظ اقتصادی در شرایط برابری زندگی نمایند و این امر بدون توزیع مجدد ثروت امکان پذیر نیست. همان طور که ملاحظه می شود این برداشت از عدالت اجتماعی ارتباط زیادی با عدالت اقتصادی پیدا می کند.
تداوم این رویکرد را در آرا و اندیشه های اندیشمندان متأخر مدرنیته می توان یافت که به دلیل اهمیت یکی از این رویکرد ها، در ادامه به طور مستقل توضیح داده می شود.
عدالت اجتماعی به مثابه انصاف، بی طرفی و برابری فرصتها:
این تعبیر از عدالت اجتماعی در قرن بیستم در کتاب نظریه عدالت جان راولز آمده است. از نظر وی عدالت اجتماعی به مفهوم بی طرفی است و زمانی عدالت اجتماعی تحقق می یابد که دولت بی طرف باشد. جان راولز در کتاب خود دو اصل را به عنوان اصول عدالت اجتماعی مطرح می کند: 1. هر کس باید از حقی برابر، متناسب با گسترده ترین نظام کلی آزادیهای اساسی که با نظامی مشابه از آزادیها برای همه سازگار تر باشد، برخوردار باشد.
2. نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی باید به گونه ای تنظیم شود که اولاً، بیشترین منفعت را برای کم بهره ترین افراد، در بر داشته باشد. ثانیاً، مناصب و مشاغل، تحت شرایط مناسب و متناسب با نظام فرصتهای برابر در دسترس همگان باشد.
همان گونه که ملاحظه می شود اصل اول درباره آزادی و برابری استفاده از آزادیهای اساسی و اصل دوم درباره نابرابریها است. از نظر وی، بی عدالتی تنها آن دسته از نابرابریهایی است که به سود همگان نباشد. بنابراین، هر چند که در مفهوم عدالت اجتماعی، برابری فرصتها و شرایط و بی طرفی به عنوان رکن اساسی آن به رسمیت شناخته شده است، از نظر جان راولز، برخی از نابرابریها (نابرابریهایی که به سود همگان باشد) نیز پذیرفته می شود.

سیاست از نظر ارسطو(یاداشت تحقیقی)

سیاست از نظر ارسطو

سیاست

فلسفه سیاسی ارسطو ریشه در متافزیک او دارد ارسطو جهان را در حال شدن از قوه به فعل میداند هستی از ماده بی صورت شروع و به فعل بی ماده پایان می یابد. ارسطواز این تعلیم در توجیه سیر تکاملی زندگی اجتماعی بشر استفاده می کند نخست فرد است و نیاز های زیستی خود را بر اورده می کند.

 سپس میل جنسی است و ازدواج مطرح می شود و بعد فرزندان و نوادگان وعشیره و دهکده درست می شود . از مجموع چند دهکده به یونانی پلیس یا  دولتشهر درست می شود اما فقط در شهر یا جامعه سیاسی است که طبیعت بالقوه آدمی می تواند فعلیت یابد و از کمال بر خور دارشود . شهر مانند هر اجتماع دیگری برای غایتی وجود دارد . این غایت در مورد دولتشهر خیر اعلای انسان یعنی زندگی اخلاقی و زندگی عقلانی است .دردولتشهر است که انسان می تواند زندگی نیک به معنی کامل آن داشته باشد و چون زندگی نیک غایت طبیعی انسان است دولتشهر را باید اجتماعی طبیعی نامید " از اینجا آشکار می شود که شهر پدیده ای طبیعی است و انسان بحکم طبیعت حیوانی اجتماعی است .و آنکس که از روی طبع ،و نه بر اثر تصادف ، بی وطن است ، موجودی یا فروتر از آدمی یا بر تر از او ُ جامعه برای زیستن نیست برای نیکو زیستن است .

یکی از بحث های خیلی مهم که مبنای تعیین کننده سیاست در جوامع امروزی است بحث اصالت فرد و اصالت جامعه است . هر مکتبی که معتقد است برای آرمان و اهداف مورد نظر  دو دسته را باید فدا کرد جامعه گرا است یکی مزاحمان ودیگری فدائیان آن نظام. و هر مکتبی که معتقد است هیچ چیزی بالاتر از "من"فرد وجود ندارد و هیچ کدام از آن دو گروه نباید کشته شوند طرفدار اصالت فرد است مانند لیبرالیزم

 افلاطون و ارسطو هر دو جمع گرا هستند و در تقسیم کار اجتماعی ، جامعه باید با سازمانی خاص حفظ شود عده ای چه بخواهند وچه نخواهند باید سرباز باشندوبعضی  از همان ساعات تولد برده به دنیا می آیند بعضی پیشه ور و کارمزد هستند .....فقط عده کمی هستند که شهر وند محسوب می شوند و حق فرمانروائی دارند ارسطو در کتاب سیاست فصلی رابه این مطلب اختصاص داده که انسان ها نا مساویند نه فقط در ناحیه استعداد ها بلکه در حقوق و ارزشهای اجتماعی نیز چنین است . ارسطو در اخلاق نیکوماخوس اخلاق را شعبه ای از سیاست میداند از انجائی که غایت قصوای زندگی فرد این است که هدفی اجتماعی را برآورده سازد اخلاق او هم تابع سیاست او خواهد شد

روش ارسطو در سیاست همان روش او در فیزیک و متا فیزیک است . اول میل او به استقراء که انگیزه اش گرد آوردن مدارک و معلومات موجود در باره زندگی سیاسی زمان خود است . مثل اینکه دارد نمونه برگها را جمع می کند .  یا به عبارت دیگر ارسطو اول با پدیدار ها آغاز می کند دوم اینکه پیشینه و سنت را در سیاست ارج می نهد و بسیاری از رسمها و سازمان های سیاسی کهن را می پسندد وتغییر آن را درست نمی داند .سوم تساهل نسبی او در توصیف همه سازمان ها و نظام های سیاسی صرف نظر از نیکی و بدی آنها.حاصل روش او همان اعتدال است که در باره هر نظام سیاسی هم عیب را می گوید و هم بدی را و در همه مباحث راه میانه را در پیش می گیرد  در پایان اخلاق نیکوماخوس می نویسد"نخست باید سخنان پژوهندگان پیشین را در باره جزئیات این مسایل بشنویم و سپس با مطالعة مجموعه نظام های سیاسی که گرد آورده ایم روشن سازیم که کدام عوامل دولتها را از انحطاط حفظ می کنند یا سبب انحطاط و نا بودی آنها می گردند ،و نظامهای سیاسی به کدام علل پایدار می مانند یا از میان می روند ، و به چه سبب بعضی جوامع به خوبی اداره می شوند و بعضی دیگر به فساد می گرایند . پس از آن که این مطالعه را به پایان رساندیم شاید بتوانیم بروشنی ببینیم که بهترین نظام سیاسی کدام است و هر کدام از آن نظامها را چگونه می توان منظم ساخت و بدین منظور از کدام قوانین و رسوم باید سود جست." البته قبل از ارسطو سوفسطاییان از آنجایی که شاگرد برای اداره ی جامعه تربیت می کردند مجموعه هایی از قوانین دولت شهر ها را جمع آوری کرده بودند .

انواع حکومت

ارسطو می گوید یا حکومت به دست یک نفر است  و یا به دست گروهی از مردم و یا به دست اکثر مردم و اگر اینها در پی صلاح مردم باشند ، حکومت از انواع درست است و اگر در پی منافع خود باشند حکومت آنها منحرف خواهد بود .

1- اگر حکومت به دست یک تن باشد و صلاح عموم را در نظر بگیرد حکومت پادشاهی (مو نارشی )  نام دارد.

 2- اگر به دست گروهی از مردم اعمال شود آریستوکراسی نام دارد شاید به این دلیل که بهترین مردمان در آن حکومت می کنند و یا شاید به این دلیل که هدف آن تامین بهترین چیزها برای کشور و افراد آن است .

3- و اگر به دست اکثر مردم اداره شود و پروای خیر وصلاح همگان را دارد حکومت جمهور(پولیتی) نامیده می شود

4- اگر حکومت به دست یک تن باشد و فقط به فکر تامین منافع فرمانروا کشیده شود حکومت ستمگر(تورانی)  نامیده می شود

5- اگر حکومت به دست عده ای باشد و فقط به فکر توانگران باشد الیگارشی نامیده می شود

6- اگر حکومت به دست عموم باشد و فقط به فکر تهی دستان باشد حکومت دموکراسی نامیده می شود

از انجائی که ارسطو در اخلاق فضیلت را در حد وسط می داند وتوصیه می کند از افراط و تفریط در هر امری پرهیز شود ،در سیاست می گوید مردم جامعه به سه طبقه تقسیم می شوند یک طبقه ثروتمند، اشراف زاده و نیرو مند هستند که به استکبار و شرارت بسیار می گرایندویک طبقه دیگر تهیدست هستند وبه آزار رسانی و نابکاری روی می آورندو سر انجام ارسطو به این نتیجه می رسد که بهترین جامعه مشترک سیاسی آن است که  طبقه متوسط برآن فرمانروایی کنند ، و این طبقه در آن بیشتر و نیرومند تر از دو طبقه دیگر باشند."در هر کشور مردم به سه گروه اند : آنانکه بسیار توانگرند ، آنانکه بسیار فقیرند و آنانکه میان این دو گروه اند چون ثابت شد که بهترین هر چیز در میانه یا میانگین آن است نا گزیر باید پذیرفت که بهترین میزان بهره مندی از مواهب دارایی نیز در اندازه نگهداشتن است. زیرا آنکه به اندازه مال می اتدوزد گوش به فرمان خرد دارد؛ و حال انکه کسی که به افراط از زیبایی یا نیرو یا تبار بلند و یا دارایی بهره برد ، یا انکه بر عکس ، بیرون از اندازه فقیر یا ناتوان یا فرو دست باشد، فرمان خرد را به دشواری می پذیرد .....جامعه سیاسی بی گمان باید تا حد ممکن از افراد برابر و همانند پدید آید و این همانندی را فقط در میان افراد طبقة متوسط می توان یافت . پس ناچار آن حکومتی را باید از همه بهتر دانست که از افراد همانند و برابر فراهم آمده باشد.مردم طبقه متوسط همیشه زندگی مطمئن تری از دیگران دارند، زیرا نه مانند تهیدستان چشم طمع به مال دیگریمی دوزند و نه دیگران به مال ایشان آرزومندند ؛ و چون نه بد خواه دیگرانند و نه دیگران بد خواه ایشان ، ایمن از هر گزندی زیست می کنند.

اما ساختار نظام سیاسی یا جامعه آرمانی ارسطو چیست؟

1- دولتشهر باید به اندازة کافی از نظر جمعیت  بزرگ باشد تابتواند قائم به خود باشد البته نه چنان بزرگ که نظم و حکومت خوب غیر عملی گردد

 2- از نظر وسعت هم دولتشهر باید به اندازه ای باشد که نیاز های دولتشهر را بر آورده کند  

3- شهر وندان . کارگران ، کشاورزان و افزارمندان ضروری اند اما آنان از حقوق شهروندی بر خور دار نخواهند بود فقط طبق رزمندگان شهر وند خواهند بود اینان در جوانی جنگاور و در میانسالی حاکم یا قاضی و در پیری کاهن خواهند بود.

وظایف دولت

1- تامین خوراک

2- ایجاد فنون و صنایع

3- تهیه سلاح

4- ایجاد درامد مالی کافی برای تامین نیاز های داخلی و جنگ

5 – توجه به امور دینی که شغل روحانیون است

6- تامین قضات برای منافع مشترک و عدالت میان انسانها با یکدیگر .

 هر یک از این مشاغل و وظایف باید ویژة یک طبقه باشد . این طبقات عبارتند از کشاورزان ، صنعتگران ، جنگاوران، ثروتمندان ، روحانیان و قضات .

 


سخنان زیبا و دلنشین(یاداشت تحقیقی)

     آدم ها در اصل توان تحمل خوشبختی را ندارند ، طالبش هستند ، بی تردید ،
    ولی همین که بهش برسند ،
    حرص و جوش می زنند و خواب چیزهای دیگری را می بینند .
    باغ گذر - مارگریت دوراس
*********سخن بزرگان*********
    افتادگی یا گردن نهادن و خشنود بودن و یا هرچه می خواهید نامش را بگذارید،
    نشانه سستی و درماندگی است...

    جین وبستر
*********سخن بزرگان*********
    دوستان در زندان به کار آیند که بر سر سفره،
    همه دشمنان دوست نمایند.
    سعدی
*********سخن بزرگان*********
    چه شادی هایی که زیر پای انسانها سرکوب شدند،
    زیرا بیشتر افراد به آسمان توجه دارند و آنچه را که زیر پاهایشان است نادیده می گیرند
.
    گوته
*********سخن بزرگان*********
    اگر می دانستید که یک محکوم به مرگ هنگام مجازات تا چه حد آرزوی بازگشت به زندگی را دارد،
    آنگاه قدر روزهایی را که با غم سپری می کنید، می دانستید...
    بوعلی سینا
*********سخن بزرگان*********
    چهره ی خود را به سوی خورشید بگردان،
    آن گاه تمام سایه ها پشت سر تو خواهند افتاد...

    هلن کلر
*********سخن بزرگان*********
    آن چه امروز از آنِ شما است،    یک روز به دیگری سپرده می شود...
    جبران خلیل جبران
*********سخن بزرگان*********
    ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﺧﻮﻳﺶ، ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻛﺎﺭﻛﺮﺩ ﻣﻐﺰﺷﺎﻥ ﻳﻚﻣﻴﻠﻴﻮﻧﻴﻮﻡ ﻣﻌﺪﻩ ﺷﺎﻥ ﺑﻮﺩ،
    ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﺮﻩ ﻱ ﺯﻣﻴﻦﺗﻌﺮﻳﻒ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺍﺷﺖ...
    ﺁﻟﺒﺮﺕ ﺍﻧﻴﺸﺘﻴﻦ
*********سخن بزرگان*********
    ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺍﻧﺎ ﻛﻮﺷﺶ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﻧﮓ ﻣﺤﻴﻂ ﺳﺎﺯﻧﺪ،
    ﺍﻣﺎ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺳﻌﻲﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻣﺤﻴﻂ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻧﮓ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﻧﺪ.
    ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ، ﺗﺤﻮﻻﺕ ﻭ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻫﺎﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻳﻮﺍﻧﮕﺎﻥﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ...
    ﺁﻧﺪﺭﻩ ﻣﻮﺭﻭﺍ
*********سخن بزرگان*********
    ﺍﻣﻴﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻧﺪ
    ﻭ ﻋﺸﻖ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻳﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﮔﺮﻓﺘﻦﺍﺳﺖ.
    ﻓﺮﻧﺎﻧﺪﻭ ﭘﺴﻮﺍ
*********سخن بزرگان*********
    ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻲ ﺑﺨﺸﺪ، ﻟﺬﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ،
    ﻭﻟﻲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺁﺯﺍﺩ ﻭ ﺭﻫﺎ ﺑﺎﻗﻲ ﺑﻤﺎﻧﻴﺪ
...
    ﭘﻴﺘﺮ ﻣﻚ ﻭﻳﻠﻴﺎم
*********سخن بزرگان*********
    ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺮﮔﺰ ﭼﻴﺰﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻣﺰﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻧﭽﺸﻴﺪﻩ ﻫﻮﺱ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﺪ،
    ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﻣﺰﻩ ﻧﻌﻤﺘﻲ ﺭﺍ ﭼﺸﻴﺪ،
    ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﺖﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺷﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ...
    ﺟﻴﻦ ﻭﺑﺴﺘﺮ
*********سخن بزرگان*********
    ﺁﻥ ﭼﻪ ﺑﺎ ﺧﺸﻢ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ، ﺑﺎ ﺷﺮﻡ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ...
    ﺑﻨﺠﺎﻣﻴﻦ ﻓﺮﺍﻧﻜﻠﻴﻦ
*********سخن بزرگان*********
    وقتی تمام ورق های دستتان نشان می دهند که بازنده اید ،
    تنها راه پیروزی شکست قوانین است
.
    کتاب اوهام - پل استر
*********سخن بزرگان*********
    هرگز با احمق ها بحث نکنید.
    آنها اول شما را تا سطح خودشان پایین می کشند،
    بعد با تجربه ی یک عمر زندگی در آن سطح، شما را شکست می دهند
!
    مارک تواین
*********سخن بزرگان*********
    آدم بدبین، سختی را در هر فرصتی می بیند،
    آدم خوش بین فرصت را در هر سختی.
    چرچیل
*********سخن بزرگان*********
    امید در زندگانی بشر به همان میزان اهمیت دارد که بال برای پرندگان.
    ویکتور هوگو
*********سخن بزرگان*********
    عشق عبارت است از وجود یک روح در دو کالبد؛
    عاملی است که دو تن را مبدل به فرشته واحدی می‌کند.
    ویکتور هوگو
*********سخن بزرگان*********
    چقدر عاقلند آنهایی که در عشق احمق اند.
    ویکتور هوگو
*********سخن بزرگان*********
    علت اینکه ما از موسیقی خوشمان می‌آید این است که در دنیای رؤیاهای خود فرو می‌رویم.
    سرشت‌های عالی، موسیقی را دوست می‌دارند،
    اما بهتر می‌دانند که از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به رؤیاهای خویش استفاده کنند.
    ویکتور هوگو
*********سخن بزرگان*********
    خنده حد فاصل میان انسانها را کم می کند.
    ویکتور هوگو
*********سخن بزرگان*********
    من اشخاص زنده را آنانی می دانم که مبارزه می کنند.
    بی مبارزه زندگی مرگ است.

    ویکتور هوگو
*********سخن بزرگان*********
    هر آموزشگاهی را که باز کنید، در زندانی را بسته اید.
    ویکتور هوگو