وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله
حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.وبلاگ اختصاصی روستای حاج سلیم محله
حاج سلیم محله - رضا بژکول این وبلا گ جهت بیان و پی گیری مشکلات روستای حاج سلیم محله تشکیل شده است.
اشتغال زنان در اقتصاد جهانی مساوی است با رشد و توسعه هر کشوری
اشتغال زنان در اقتصاد جهانی مساوی است با رشد و توسعه هر کشوری
نویسنده: عاطفه اکبری
پیشرفت به سوی برابری زنان در محیط کار در گام های کوچک و پیوسته در حال تحقق است. در دهه های اخیر سهم اشتغال و نقش آفرینی زنان در اقتصاد جهانی، بسیار بیشتر از نسل پیشین بوده است.
علاوه بر این، درصد دانشجویان دختر در دانشگاه های جهان، نسبت به مردان بیشتر شده است. آنچه مسلم است، این است که هر چه اشتغال زنان در بازار کار کشورهای مختلف افزایش بیشتری یابد، دنیای بهتر و ثروتمندتری شکل خواهد گرفت.
دولت ژاپن یکی از پیشروترین کشورها در دنیا در تحقق این امر بوده و اقدامات زیرساختی کلانی در این زمینه با انجام رسانیده است.
با این وجود ژاپن در عرصه فراهم آوردن محیط های کاری برای زنان، پشت سر کشورهای اسکاندیناوی قرارداشته و قرار خواهد داشت. فنلاند در صدر این فهرست قرار دارد که باید تا یکی الی دوسال آینده جای خود را با فرانسه عوض کند.
یاداشت
روز جهانی زن به همه زنان کشورمان در عرصه های مختلف که با تمام وجود و دانش روز تلاش می کنند مبارک باد
حس بویایی سگ چه می کند(تشخیص سرطان با یک نگاه )
به گزارش مجله مهر، دانشمندان آمریکایی در آزمایشی اعلام کرده‌اند حس بویایی این حیوان آنقدر قوی است که می‌تواند سرطان غده تیروئید را تشخیص دهد. در این آزمایش که در دانشگاه علوم پزشکی آرکانزاس انجام شده، به «فرانکی» سگ نژاد ژرمن آموزش‌هایی برای تشخیص این بیماری داده شده است.
این سگ در صورت احساس وجود این سرطان در ادرار بیماران، دراز کشیده و در صورت نبود آن سرش را کنار می‌‌کشد. فرانکی در این آزمایش توانسته است از بین ۳۴ نفری که به این بیماری مبتلا هستند، بیماری ۳۰ نفر را به درستی تشخیص بدهد.
مزیت این روش نخست ارزان بودن آن است و اینکه با این روش دیگر نیازی به عمل جراحی به‌ویژه جراحی‌های بی‌‌دلیل برای تشخیص این سرطان نیست.
محققان این دانشگاه قصد دارند در آینده با دانشکده دامپزشکی «آیرن» همکاری کنند. این دانشکده قرار است دو سگ بمب‌یاب خود را در اختیار محققان قرار دهد تا تحت آموزش تشخیص سرطان قرار بگیرند. نتیجه این پژوهش در نود و هفتمین نشست سالانه انجمن غدد درونریز که در ساندیگو برگزار می‌شود، ارائه خواهد شد.
یاداشت
با این حس قوی چرا بعضی انسانها با کمال بی رحمی حیوانات را اذیت و آذار می دهند جای سوال است، امیدواریم از این حرکت درس بزرگی بگیرند.
شهید همت و فزندانش کوچکش پس از شهادت(یاد مردان بزرگ گرامی و روحشان شاد)
شهید همت و فزندانش کوچکش پس از شهادت(یاد مردان بزرگ گرامی و روحشان شاد)
فرزندان شهید همت، زمان شهادتش (عکس)
بعد بازگشت به منزل پدری شان این عکس را از من و برادرم ثبت و در پشت عکس نوشتند:
"مهدی و مصطفی در بیست و چهار اسفند شصت و دو روز چهارشنبه، روزی که خبر شهادت عزیزترینمان را دریافت کردیم"
اونروز نمیدونستیم چه بلایی سرمون اومده، البته هنوز هم کامل نمیدونیم...
جای خالی آن بزرگ مردان هر روز بیش تر از قبل احساس میشه...
در این جا بنده شانزده ماه و مصطفی جان دو ماه بیشتر سن نداریم...
روحت شاد بزرگ مرد زندگیم
یادداشت
به راستی اگر مردان بزرگی چون شهید همت ها و باکری ها نبودند امروز سرنوشت کشورمان چگونه بود؟ آنها رفتند تا ما خفتگان حسرت رفتنشان را بخوریم که مثل آنها نیستیم، مردان بزرگ همیشه بزرگ می مانند و با خونشان هر دیاری را آبیاری می کنند تا طبیعت زیبای انسانی بزرگ مردان دستاویز چاپلوسان و قدرت طلبان نشود.
پیوند بنیادین آزادی با عدالت(راست آزمایی یک نظریه)
راست‌آزمایی یک نظریه؛ پیوند بنیادین آزادی با عدالت
نظریه‌های
سیاسی هم برآمده از جامعه هستند و هم بر آن اثر می‌گذارند. نظریه‌پردازی
در عالم سیاست نه تفننی علمی و منفک از آنچه در زندگی روزمره می‌گذرد، بلکه
در رابطه‌ای تنگاتنگ با آن است و نظریه‌پردازان، دغدغه فهم آنچه در
پیرامونشان می‌گذرد را دارند؛ چه این پیرامون به شهر و کشوری که در آن
زندگی می‌کنند معطوف باشد و چه به عرصه روابط بین‌الملل.
تا چند دهه پیش، ورود یک فیلسوف سیاسی به حوزه‌های دیگر علوم سیاسی مانند
روابط بین‌الملل، تخطی از مرزبندی‌های پذیرفته‌شده میان حوزه‌های تخصصی به
شمار می‌رفت، همچنان‌که ورودش به حوزه مطالعات جامعه‌شناختی، اقتصادی، مردم
شناختی، تاریخی و مانند آن، در بهترین حالت، به داشتن «جسارت علمی» در زیر
پاگذاشتن مرزهای بین علوم تعبیر می‌شد.
امروزه اما، شاید به علت درهم‌تنیدگی روزافزون عرصه‌های زندگی و نیز
در‌هم‌آمیختن سرنوشت ملل جهان با یکدیگر، درکی متفاوت از مطالعات
چندرشته‌ای در علوم انسانی پدید آمده است. مشارکت متخصصان چندرشته مختلف
علوم انسانی دیگر صرفا به معنای تلاش برای ارایه تحلیل‌های مختلف از
دیدگاه‌های مختلف و زوایای گوناگون نیست، بلکه به معنای بازشناسی خودِ
صورت‌مساله‌ها به‌عنوان پدیده‌هایی مرکب، پیچیده و چندوجهی است. قدم‌گذاشتن
اقتصاددانانی همچون دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون به حوزه
تاریخی-سیاسی انحطاط‌شناسی، آمارتیا سن به فلسفه سیاسی و ها- جون چانگ به
تحلیل تاریخ اجتماعی، تنها چند نمونه موخر از تحول روش‌شناختی یاد شده
است.
سال‌ها پیش، در نیمه‌دوم قرن بیستم، جان رالز، که بعدها به‌عنوان
اثرگذارترین و نامدارترین فیلسوف سیاسی آن قرن شهرتی جهانی یافت، با مشاهده
بی‌عدالتی‌های رو به افزایش پیرامون خود، درکی عمیق‌تر از صورت‌مساله
عدالت اجتماعی را جست‌وجو کرد و بنیان نظریه‌ای را گذاشت که در آن، آزادی و
عدالت در پیوندی بنیادین با یکدیگر قرار گرفتند. پس از انتشار نظریه عدالت
به‌مثابه انصاف او که بر دو اصل آزادی و عدالت بنیان گذاشته شده بود، تمسک
به این داوری کلیشه‌ای که هر که از آزادی سخن بگوید به بلوک فکری
سرمایه‌داری تعلق‌خاطر دارد و هر که دغدغه عدالت اجتماعی دارد در اردوگاه
فکری سوسیالیسم چادر زده است، بیش از آن نخ‌نما شد که در اندیشه‌ورزی‌های
جدی و آکادمیک مورد استفاده قرار گیرد. حال دیگر گفت‌وگوها حول میزان و
چگونگی پیوند آزادی و عدالت می‌چرخید و اینکه نسبت میان آن دو را چگونه
باید تعریف کرد. سال‌ها بعد و در آخرین اثر خود، جان رالز در توصیف نظریه
خود از آن به «سوسیال لیبرالیسم» و «لیبرال سوسیالیسم» تعبیر کرد تا
در‌هم‌شکستن مرزبندی‌هایی را که پیش از آن به ظاهر استوار به نظر می‌رسید،
اعلام کند.
اما در جامعه ما، هنوز هم کم نیستند صاحبان اندیشه و قلمی که آزادیخواهی را
با عدالتخواهی ناسازگار می‌پندارند. این تصور غلط متاسفانه در ادبیات
سیاسی ژورنالیستی بیشتر رایج است. از همین‌روست که گروهی از مطبوعات که
به‌لحاظ اندیشه‌ورزی جدی‌ترند، برای ترویج مواضع سیاسی خود دست‌به‌دامان
آزادیخواهی می‌شوند و گروهی دیگر بر مفهوم عدالتخواهی تکیه می‌کنند؛ بگذریم
که مفاهیم مورد استفاده در هر دو‌گروه غالبا عاری از شفافیت و روزآمدی
است: یکی به تفسیر لیبرالیسم قرن نوزدهمی متمسک می‌شود تا آزادی
بی‌حد‌و‌حصر بخش خصوصی و دیگری از عدالتخواهی «صدقه‌ای» جانبداری می‌کند.
اما در نهایت، هر دو‌گروه مدافع شیوه مدیریت مبتنی‌بر سرمایه‌داری
بی‌بندوبار و ضابطه‌ناپذیری از کار در‌می‌آیند که چون حتی به ضوابط و اصول
معمول و رایج در نظام‌های سرمایه‌داری پیشرفته معاصر پایبند نیست، توسعه
مستمر، همه‌جانبه، متوازن و پایدار را به‌دنبال نداشته است.
این‌روزهــا آگاهی عمومــی از دامنـــه فســادهای اقتصـادی کلانـــی که
دیگر به‌عنوان پدیـــده‌های موردی، شناخته نمی‌شوند، زمینه را برای
پایان‌دادن به سرگردانی در انتخاب میان عدالتخواهی و آزادیخواهـــی، سخـت
فراهم کرده است. حالا دیگر ضروری نیست که برای نشان‌دادن ضرورت همراهی این
دو‌ارزش بنیادین که لازمه داشتن هر‌جامعه سامان‌مندی است، از کسانی که
دغدغه‌های آکادمیک ندارند دعوت کنیم رنج مطالعه نظریه‌هایی مانند نظریه
رالز را بر خود هموار کنند. در وضعیتی قرار داریم که بر همگان آشکار شده
است بهروزی اقتصادی بدون سامان‌مندی سیاسی ممکن نیست که نان بدون آزادی به
دست نمی‌آید. بدون وجود نظارت مردمی و ابزارهای عقلانیت جمعی مانند
رسانه‌های آزاد و احزاب سیاسی و سازمان‌های غیردولتی، حاکمیت قانون و اجرای
قانون‌اساسی، رویای زندگی تعبیرناپذیر خواهد بود.
حالا دیگر همه می‌دانیم برای سلامت جامعه، تکیه بر دستگاه‌های نظارتی
تعریف‌شده هم ناکافی است، چراکه گاه خود این ناظران نیاز به نظارت دارند.